رمان مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن نخستین بار در سال 2012 در سوئد منتشر شد.
این کتاب توانسته رتبه اول پرفروشهای سوئد و نیویورک تایمز را به دست آورد و اکنون به بیش از ۳۰ زبان ترجمه و منتشر شده است.
روزنامه «اشپیگل» دربارهی کتاب مردی به نام اوه آن نوشته است: «کسی که از این رمان خوشش نیاید، بهتر است اصلا هیچ کتابی نخواند.»
بکمن در این رمان تراژیک - کمیک احساسهایی مثل عشق و نفرت را به زیبایی به تصویر میکشد و انسان و جامعه مدرن را در لفاف طنزی شیرین و جذاب نقد میکند. این کتاب در عین داشتن نثری بسیار ساده و روان، مفاهیم عمیقی در بردارد که از چشمهای مخاطب پنهان نمیماند.
در بخش ابتدایی کتاب مردی به نام اوه می خوانیم: «اُوِه پنجاه و نه سال دارد. اتومبیلش ساب است. با انگشت اشاره طوری به کسانی اشاره میکند که ازشان خوشش نمیآید که انگار آنها دزد هستند و انگشت اشاره اوه چراغقوهی پلیس! جلوی پیشخان مغازهای ایستاده که صاحبان اتومبیلهای ژاپنی میآیند تا کابلهای سفیدرنگ بخرند. اوه مدتی کمکفروشنده را نگاه میکند. سپس جعبه نهچندان بزرگ و سفید را جلوی صورتش تکان میدهد. میپرسد: "خب! ببینم، این یکی از همون اوپدهاس؟" فروشنده که مرد جوان ریقونهای است، با تردید نگاهش میکند. معلوم است دارد سعی میکند جلوی خودش را بگیرد تا جعبه را بلافاصله از دست اوه نقاپد. "بله، درسته، آیپد. ولی خیلی خوب میشه اگه اینجوری تکونش ندین..." اوه طوری جعبه را نگاه میکند که انگار نمیشود بهش اطمینان کرد. انگار جعبه یک وسپاسوار با شلوار ورزشی باشد که همین حالا به اوه گفته "آهای رفیق" و سعی دارد یک ساعت مچی بهش قالب کند.»
لینک خرید کتاب مردی به نام اوه
علاوه بر مخاطبین عام، بسیاری از منتقدان نیز از این رمان استقبال کردند و نقدهای مثبتی بر آن نوشتند. بسیاری سبک رمان مردی به نام اوه را تراژدی-کمدی میدانند و معتقدند بکمن به زیبایی توانسته است در بستر داستان طنزآمیز خود، نگاهی سراسر انتقادی به جامعه اطراف خود داشته باشد. شخصیت اوه، در کنار شخصیتی به نام پروانه به خوبی پرداخته شدهاند و همین موضوع به جذابیت بیشتر رمان کمک کرده است. لحن بکمن در این کتاب نیز به خوبی وجهه طنز را در کنار روح تراژیک اثر، به مخاطب عرضه میکند.
بکمن در قسمتی از رمان مردی به نام اوه مینویسد: دوست داشتن یه نفر مثه این میمونه که آدم به یه خونه اسباب کشی کنه. اولش آدم عاشق همه چیزهای جدید میشه، هر روز صبح از چیزهای جدیدی شگفت زده میشه که یکهو مال خودش شدهاند و مدام میترسه یکی بیاد توی خونه و بهش بگه که یه اشتباه بزرگ کرده و اصلا نمیتونسته پیش بینی کنه که یه روز خونه به این قشنگی داشته باشه، ولی بعد از چند سال نمای خونه خراب میشه، چوبهاش در هر گوشه و کناری ترک میخورن و آدم کمکم عاشق خرابیهای خونه میشه. آدم از همه سوراخ سنبهها و چم و خمهایش خبر داره. آدم میدونه وقتی هوا سرد میشه، باید چیکار کنه که کلید توی قفل گیر نکنه، کدوم قطعههای کفپوش تاب میخوره وقتی آدم پا رویشان میگذاره و چه جوری باید در کمدهای لباس را باز کنه که صدا نده و همه اینا رازهای کوچکی هستن که دقیقا باعث میشن حس کنی توی خونه خودت هستی.
لینک خرید کتاب مردی به نام اوه
در سال 2015 فیلمی با اقتباس از کتاب مردی به نام اوه ساخته شد. «هانس هولم» نویسندگی و کارگردانی این اثر را به عهده داشته است. او در این اثر سعی کرده است اقتباسی نعل به نعل از رمان را ارائه دهد.
«رولف لاسگارد» نقش قهرمان این رمان را ایفا میکند که به باور منتقدان به خوبی توانسته است از پس نقش «اوه به مثابه پیرمردی غرغرو» بر بیاید. این فیلم در سال 2016 در بخش فیلم های غیر انگلیسی زبان نامزد اسکار شد.
فردریک بکمن سالها پیش به عنوان وبلاگنویس سوئدی و حالا به عنوان نویسنده مشهور سوئدی شناخته میشود. او در ۱۹۸۱ در شهر استکهلم به دنیا آمد. نویسندگی را از نوشتن وبلاگ و روزنامهنگاری برای روزنامههای مختلف آغاز کرد. مجلهی «مترو» از مهمترین نشریاتی بود که بکمن برای آنها مینوشت. او در سال ۲۰۱۲ کتاب مردی بهنام اوه را نوشت که در همان سال رکورد فروش سال را در سوئد شکست. این نویسنده دارای همسری ایرانی است و از این رو شخصیت «پروانه» و خانوادهی ایرانیاش در رمان نیز به خوبی پرورانده شده است. از او دو رمان «بریت ماری اینجا بود» و «مادربزرگ سلام می رساند و می گوید متاسف است» به فارسی ترجمه شده است.
لینک خرید کتاب مردی به نام اوه