برج ایفل که امروزه از شناخته شده ترین برج های جهانه داستان جالبی پشتش هست و پیشنهاد می کنم حتما تا آخر این مطلب رو مطالعه کنید....
گوستاو ایفل مهندس فرانسوی و معمار قرن 18 ام بود که در ساخت پل ها و سازه های فلزی مهارت چشمگیری داشت و خودش رو با ساخت مجسمه آزادی آمریکا به تمام جهان معرفی کرد و بخاطر این مجسمه جایزه بهترین سازه و شهروند افتخاری ایالات متحده را دریافت کرد.
در حالی که او به شهرت چشمگیری دست یافته بود سران فرانسه از او خواستند که برای مناسبتی خواست یک سازه برای نماد فرانسه بسازد. او ابتدا این پیشنهاد را رد کرد اما بعدا موافقت کرد اما شروطی گذاشت که عبارت بود از:
1- تمام مردم از فقیر و غنی حق بازدید از برج را داشته باشند و تبعیض طبقاتی نداشته باشد.
2- این برج باید با ارتفاع 300 متر بلند ترین برج در زمان خودش باشد.
3- این برج باید در مرکز شهر پاریس ساخته شود.
بخش جالب داستان اینجاست که گوستاو در گذشته گرفتار عشق دختری به نام آدرین شده بود اما در رسیدن به عشقش به طرز دردناکی نا کام مانده بود و او به یاد عشق همیشگی خود برج ایفل را به شکل حرف اول اسم آدرین و حرف انگلیسی A طراحی کرد.
در ساخت برج ایفل از هزاران پیچ و مهره و میخ پرچ استفاده شده و تنها انگیزه ساخت این برج داستان عشق گوستاو و آدرین بوده است.
تمام این نوشته خلاصه فیلم جذاب بالا به نام eiffel بود که تمام سرگذشت گوستاو و برجش را به تصویر کشیده
