هو السلام
یک کتاب در قطعه جیبی، که البته من فرصت در جیب ماندنش را ندادم، از بس زیبا بود به یکباره خواندمش، البته حجم آنچنانی ندارد ولی تو به کمیّت نگاه نکن و کیفیّت آن را در نظر بگیر.
قسمت اول کتاب که یک یادداشت در مورد اعتکاف است که اول مخاطب آن معتکف است، که در فضای اعتکاف او را به فکر وا میدارد، اگر یکبار آن را در اعتکاف خواندید دیگر هرساله دوباره آن را در اعتکاف میخوانید حتی اگر اعتکاف نروید، دلتان میخواهد که آن را بخوانید.
البته مخاطب اول آن معتکفین هستند، پس شما هم میتوانید آن را بخوانید که شاید حال و هوای اعتکاف برایتان فراهم شود؛ کسانی که قبلا اعتکاف رفتهاند و دوباره توفیق شرکت در اعتکاف را پیدا نکردهاند میفهمند حس و حال اعتکاف یعنی چه ...
و اما قسمت فوق العاده کتاب بخش دوم آن که با عنوان شکوه امر الهی است، از آن قسمتهای خواندنی و ناب است، الآن که دارم برای شما در مورد آن مینویسم، هوس کردم دوباره این قسمت از این کتاب را بخوانم، اما حیف که کتابم در حال حاضر در دسترسم نیست ...
در بخش دوم استاد با رویکردی تربیتی و اخلاقی و با شاکله اعتقادی به این سوال پاسخ میدهند که چرا خداوند به ما امر میکند؟
اگر امر نمیکرد و ما خود فعل را انجام میدادیم بهتر نبود؟
و حتی از این بالاتر مگر خداوند متعال میترسید که پیامبر نماز شب را نخواند که بر او واجب کرده و بر او امر به خواندن کرده ؟؟؟ که نویسنده به این نتیجه میرسد که این یک نعمت ویژه است که خداوند به پیامبر ارزانی داشته است.
حتما میپرسید چطور این ممکن است؟
خوب کتاب را بخوانید، من که نباید تمام کتاب را برایتان تایپ کنم.