قابل توجه دوستانی که در خصوص هیئت منصفه در دادگاههای آمریکا و اروپا اطلاعاتی ندارند عرض می کنم که رویه کار به این شکل است که هر فرد بالای سن 18 سال می بایست چند بار در دادگاه حاضر شود و به خدمت بپردازد . برای هر فرد زن یا مرد آمریکایی در طول مدت عمرش چند بار احضاریه به درب خانه از طریق دادگاه پست می شود . فرد منتخب که هیچ دانشی یا سوادی نسبت به علم حقوق ندارد ، به دادگاه رفته و طی یک پروسه گزینش نهایی می شود و در ساعت مقرر و روز مشخص با یک شماره از 1 تا 12 پشت میز هیئت منصفه می نشینند .
عضو در جایگاه تمام صحبتهای وکلا و قاضی را می شنود . دفاعیات متهم را می شنود و در پایان جلسه هر 12 نفر به اتاق مشورت می روند و تا قبل از حصول به نتیجه حق خروج از اتاق را ندارند . آنها باید در پایان یک کلمه بگویند .
اینکه متهم گناهکار است یا بیگناه !
قاضی نظر آنها را در رای خود لحاظ نموده و نسبت به صدور حکم اقدام میکند . نمیخواهم وارد جزئیات بیشتر شوم و بگویم در بعضی از کشورها اعضاء هیئت منصفه حتی جریمه یا میزان خسارت را هم اعلام میکنند و از اختیارات بالایی برخوردار هستند .
اما سوال اینجاست .
چطور ممکن است 12 نفر که هر کدام در یک سن هستند ، یکی خانه دار است ، یکی دانشجوی مکانیک است ، دیگری خیاط است و یکی استاندار یا معلم ، می توانند قضاوت کنند ؟ و آیا رای چنین افراد فاقد علم تخصصی قضاوت به صدور رای مناسب ختم می شود ؟
پاسخ : اکثر جرم ها جنبه عمومی دارند . مثلا اگر کسی دزدی می کند یا اختلاس بانکی انجام می دهد ، این مردم کوچه و بازار هستند که باید تشخیص دهند این موضوع جرم است یا خیر؟ ایا از نظر آنها اقدام به چنین کاری اشتباه است یا نه ؟ فرد خاطی گنهکار است یا خیر ؟
در حقیقت این مردم هستند که مردم را قضاوت و محاکمه می کنند نه یکسری قضات متخصص .
اگر کاری گناه است این مردم هستند که تشخیص میدهند آن فعل اشتباه است و این نهایت عدالت است .
از لحاظ آماری و احتمال مهندسی هم این موضوع اثربخش است . 12 نفر رای صادر می کنند . چون تعداد قضات زیاد است برآیند حاصله با لحاظ کردن موضوع اجماع عقلها و خرد جمعی همیشه به نتیجه مثبت ختم می شود و در نهایت عدالت در مورد متهم اجرا می شود .
وضعیت قاضی در اینگونه محاکم چگونه است ؟
حدود اختیارات قاضی کنترل می شود و از ظلم و جنایت و صدور رای های جانبدارانه و گاها متقلبانه خودداری می شود . وقتی 9 نفر از 12 نفر از اعضاء هیئت منصفه فردی را بیگناه می دانند یا او را گنهکار تشخیص می دهند ، قاضی نمی تواند رایی خلاف آن صادر کند و این یعنی جلوگیری از اعمال سلایق شخصی در صدور رای . جلوگیری از اعمال حب و بغض در صدور رای .و این یعنی عدالت . عدالت یعنی اینکه قاضی که یک مغز دارد ولو مغز متخصص ، باید از فیلتر 12 مغز عبور کند ولو غیر متخصص
شما در کتاب محاکمه عادتها نشر هورمزد یک سیکل کامل از ابتدا تا انتها در مورد هیئت منصفه مطالعه خواهید کرد