آیا کارفرما بودن یا صاحب کسب و کار بودن، حس خوشایندتری به نسبت کارمندی است؟
- آیا اگر با وجود قلقلک راه اندازی «کار شخصی»، سرمان به کارمندی تا آخرش گرم بماند، حسرت خواهیم خورد؟
آیا اگر جواب هر دو عبارت بالا مثبت است نباید یک بار برای همیشه آستین بالا زد، خطر کرد و دست به کار شد و دید که بالاخره کسب و کار شخصی به ویژگی های مالی و شخصیتی ما سازگار هست یا نه و تکلیفمان با خودمان روشن شود که با وجود ارزیابی درست زمان و امکاناتمان این کاره هستیم یا نه؟ که اگر این را فکر شده، امتحان نکنیم باید از الان قیافه کهنسالی مان را با حسرت مشتی بالقوه که هیچوقت نفهمیدیم توان بالفعل کردنش را داشته ایم یا نه، تصور کنیم.