اندیشمندان دینی برآنند که بنای زندگی انسان، بر پایة زندگی اجتماعی شکلگرفته است. این امر در فطرت و ذات او به امانت قرار داده شده[1] و به علت نیازی که او به اجتماع دارد، نمیتوان انسان را از جامعه دور کرد.[2] امروزه در میان گونههای تربیتی،[3]تربیت اجتماعی نقش خاصی را به خود اختصاص داده است و اندیشمندان عرصه تربیت، با پذيرش نیاز انسان به زیست اجتماعی به این سؤال پاسخ میدهند که چه کسی و با چه روشهایی باید انسان را اجتماعی تربیت کند.
دين اسلام در ميان اديان الهي، رويكرد اجتماعي ویژهای دارد بهگونهای كه تمامي آموزههای ديني آن با اجتماع پيوند محكمي دارد و برخي از آنها در بستر اجتماع تحقق پیدا میکند. از نگاه دین خانواده و بویژه پدر و مادر نقش اساسی در تربیت اجتماعی فرزندان خود دارند. آنچه از خانوادهها خواسته شده کسب و درونیسازی بایدها و نبایدهای الهی و حقیقی است و نه هر باید و نبایدی که اجتماع به انسان القا میکند.[4] با این سخن کوتاه میتوان پی به تفاوت تربیت اجتماعی میان مکاتب توحیدی و غیرتوحیدی برد.
تربیت اجتماعی عبارت است از تأمین تمهیدات لازم جهت متجلی ساختن ارزشها و ضوابط مطلوب اجتماعی در فرد بهمنظور مؤثر بودن او در برخوردهای اجتماعی اعم از هدایت دیگران، مخالفت با نظرات غیرمنطقی، توافق و سازگاری و اموری نظیر آنها. [5]
بنیادهای اصلی شخصیت افراد در خانواده شکل میگیرد. در این میان رابطه والدین با کودک اصل مهم و اساسی است که زمینهساز آشنایی او با دنیای اجتماعی شده و نخستین ارتباطات بیرونی او با جهان پیرامون از راه همانندسازی با والدین شکل میگیرد. [6] از همین روی خانواده نقش بسیار مهمی در تربیت فرزندان در هرگونه تربیتی دارد؛ نقشی که بدیل ناپذیراست و نهاد دیگری نمیتواند بهخوبی از عهده آن بربیاید.[7] خداوند میفرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ؛[8] کسانى كه ايمان آوردند و فرزندانشان به پيروى از آنان ايمان اختيار كردند، فرزندانشان را (در بهشت) به آنان ملحق مىكنيم؛ و از (پاداش) عملشان چيزى نمىكاهيم؛ و هر كس در گرو اعمال خويش است». پیامبر اعظم (ص) در حدیثی درباره نقش پدر در تربیت فرزند میفرماید: «قَالَ تُحْسِنُ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ ضَعْهُ مَوْضِعاً حَسَنا؛ پدر باید فرزندانش را بهخوبی تربیت و جایگاهشان را نیکو بسازد» [9]سعدی شیرازی در اهمیت تربیت فرزندان اینگونه میسراید:
بسا روزگارا که سختی برد پسر چون پدر نازکش پرورد
خردمند و پرهیزگارش برآر گرش دوست داری به نازش مدار
به خردی درش زجر و تعلیم کن به نیک و بدش وعده و بیم کن[10]
از همین روی باید نقش والدین و اهمیت نهاد خانواده را در امر تربیت فرزندان بهخصوص تربیت اجتماعی که عامل رشد گونههای دیگر تربیت از جمله تربیت دینی و عبادی است، جدی گرفته شود. در روایات آمده است که روزى عدهای از كودكان در كوچه مشغول بازى بودند. پيامبر (ص) در حين عبور، چشمش به آنها افتاد و خواست نقش بسيار بزرگ پدران و مسئولیت سنگين آنها را در رشد كودک به همراهانشان گوشزد كند. ایشان فرمودند: «واى بر فرزندان آخرالزّمان از دست پدرانشان.» اطرافيان پيامبر ]با شنيدن اين جمله به فكر فرو رفتند. لحظهای فكر كردند شايد منظور پيامبر، فرزندان مشركان است كه در تربيت فرزندانشان كوتاهى میکنند. عرض كردند: «يا رسولالله] ! آيا منظورتان مشركين است؟» نه. بلكه پدران مسلمانى را میگویم كه چيزى از فرايض دينى را به فرزندان خود نمیآموزند و اگر فرزندانشان پارهای از مسائل دينى را فراگيرند، پدران آنها، ايشان را از اداى اين وظيفه بازمیدارند. اطرافيان پيامبر با شنيدن اين سخن، تعجب كردند كه آيا چنين پدران بیمسئولیتی نيز هستند. پيامبر كه تعجب آنها را از چهرهشان خوانده بود ادامه داد: «تنها به اين قانع هستند كه فرزندانشان از مال دنيا چيزى را به دست آورند.» آنگاه فرمود: «من ازاینقبیل پدران بيزار و آنان نيز از من بيزارند.» [11]
خانواده ها برای تربیت اجتماعی فرزندان خود میتوانند از روشهای ذیل استفاده کنند:
شاید هیچ روشی همچون قصهخوانی، برای کودکان در امر تربیت جوابگو نباشد. قصه و حکایتهای آموزنده میتواند برای تمامی گروههای سنی نقش خوبی را بهعنوان یک ابزار آموزشی و تربیتی ایفا کند. اما به طور خاص، قصههای آموزنده در دوران کودکی سهم به سزایی در تربیت کودکان دارند. قصه سادهترین راه ارتباطی و غیرمستقیمترین ابزاری است که میتواند در تربیت به کار گرفته شود.
قصه ها باید دارای شرائط ذیل باشند:
1) قصه برای کودک قابلفهم باشد.
2) قصه باید برای کودک نو و بدیع باشد.
3) قصه باید ارزشهای اخلاقی و انسانی همچون صبر، ایمان، مهربانی به دیگران، مسئولیتپذیری، روش بهکارگیری مهارتهای اجتماعی و ... را به کودک بیاموزد.
4) قصهها باید جدای از اینکه تبیین گر ارزشهای مهم اجتماعی هستند، آداب و رفتارهای اجتماعی را نیز به کودکان بیاموزند.
شعرهایی هم که با آموزههای تربیتی باشد نیز میتواند کارکردهایی همچون قصه را در امر تربیت کودک ایفا کند.
پیامبر اسلام (ص) میفرماید: «مَنْ كَانَ عِنْدَهُ صَبِيٌّ فَلْيَتَصَابَ لَه؛ کسی که درنزد او کودکی است باید برای او کودکی کند.»[12] بازی یکی از ابزارهای بسیار مهم در جهت تربیت اجتماعی کودکان است که منطبق با دوران کودکی بوده و لازم است اهمیت آن از سوی والدین بهدرستی درک شود.
چون که با کودک سر و کارت فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
بازی برای فرزندان آثار مثبت فراوانی دارد که در ذیل به برخی از آنها اشاره میشود:
- بازی برای کودکان نقشی حیاتی داشته و موجب پرورش روح و وسیلهای برای شادی و انبساط خاطر کودکان است. این جمله بسیار مشهور است که بازی برای کودکان صرفاً تفریح نیست بلکه کودکان در بستر بازی است که تجربه میکنند و از طریق این تجربهها، شیوه درست زندگیکردن را میآموزند. شاید بتوان این اهمیت را از حدیث امام صادق (ع) برداشت کرد. ایشان در روایتی میفرمایند: «دَعِ ابْنَک یلْعَبُ سَبْعَ سِنِینَ؛[13] بگذار فرزندت تا هفتسالگی بازی کند.»
- از جمله کارکردهای بازی برای کودکان یادگیری رفتار با دیگران است که میتواند به شکلگیری تربیت اجتماعی صحیح در او شود. او با بازی با دیگران یاد میگیرد که هر رفتار ممکن است چه واکنشی را از سوی فرد و یا افراد دیگر به همراه داشته باشد. او در بازی با سایر همسالان خود، شیوه ایجاد ارتباط با آنان را میآموزد، دیگران را بهتر میشناسد و از خود نیز شناخت بهتری پیدا میکند.
- بازی، میتواند زمینهساز رشد عواطف و احساسات کودک شود؛ در تقویت جسم و روح او تأثیر زیادی گذاشته و او را بهسوی زندگی اجتماعی و قبول مسئولیتها راهنمایی میکند. کودک با بعضی از بازیها، مانند لباس پوشاندن به عروسک، غذا پختن، رنگآمیزی عکسها، جواب دادن به تلفن و... به تمرین نقش خود و مسئولیتها در بزرگسالی مشغول میشود، موجب ارتباط کودک با محیط بیرون میشود و دنیای اجتماعی او را گسترش میدهد.
در روایتی امام کاظم (ع) میفرمایند: «تُستَحَبُّ عَرامَةُ الغُلامِ فی صِغَرِهِ لِیَکوُنَ حَلیما فی کِبَرِهِ؛ پسندیده است که فرزند در کودکى به بازى و جست و خیز بپردازد تا در بزرگ سالى بردبار و باوقار باشد.»[14]
از جمله آثار دیگری که بازی بر تربیت اجتماعی کودکان دارد، میتوان موارد زیر را برشمرد: گسترش دادن دنیای اجتماعی کودک در ارتباط با دیگران؛ یادگیری و تقویت آداب معاشرت و سبک زندگی ؛ همانندسازی با بزرگسالان ؛ شکوفایی استعدادهای بالقوه ؛ آشنایی با قوانین و قواعد اجتماعی و یادگیری شیوه عمل به آنها ؛ آشنایی با مفاهیم بزرگتر، کوچکتر و سلسهمراتب ؛ تقویت مسئولیت پذیری و شیوه درست انجام مسئولیت های پذیرفته شده.
والدین درباره بازی فرزندان خود چند نقش مهم دارند که بایسته است بدان توجه کنند:
· والدین نباید مانع از بازی فرزندان خود شوند و هر امری که میتواند در بازی کودکان محدودیت ایجاد کند را برطرف کنند. در کتاب «سایههای آفتاب» به نقل از اطرافیان امام خمینی (ره) نقل شده است: «آن روز پس از تعمير راديو، صداي امام(ره) توجه مرا به خود جلب كرد: راديو را كجا ميگذاريد؟ عرض كردم: روي ميز، كنار دستتان.امام(ره) فرمودند: نه، جايي بگذاريد كه دست بچه به آن نرسد و بهتر است روي تاقچه بگذاريد. با كمي تأمل مقصود امام(ره) را دريافتم. حضرت امام8براي آن كه هم راديو محفوظ باشد و هم مجبور نباشد مجال تحرك كودك را محدود و سلب نمايد و او را با امرونهی آزردهخاطر سازد، اين دستور را فرمود.»[15]
· والدین باید با همراهی کودک خود در انجام بازیها، صفات اخلاقی و اجتماعی را به او بیاموزد؛ عیبهای رفتاری او را بهگونهای غیرمستقیم به او بازگو کرده و راه اصلاح رفتارهای نادرست او را برایش بیان کنند. از جمله بازیهایی که میتواند در امر تربیت اجتماعی کودک نقش ایفا کند میتوان این موارد را نام برد: اجرای تئاتر (انجام یک شغل)، و معلمبازی (برای آموختن مهارتهای ارتباطی و ازبینبردن کمرویی در کودکان).
· والدین باید توجه کنند که بهترین بازیها، برای کودکان و نوجوانان بازیهایی است که بهصورت گروهی با همسالان صورت میگیرد و در این مورد والدین باید با انتخاب گروه همسالان مناسب برای فرزندان خود، در امر تربیت اجتماعی ایشان نقش بسیار مهمی ایفا کنند.
فرزندان بهگونهای آئینه رفتار نزدیکان خود هستند و آنچه را که از اطرافیان خود بهخصوص پدر و مادر مشاهده میکنند را نهادینه و تکرار میکنند. الگوی های درست می تواند زمینه ساز شکل گیری رفتارهای مطلوب فرزندان باشد. همین امر می تواند دلیلی بر اهمیت الگو باشد. از همین روی لازم است والدینی که دغدغه تربیت اجتماعی صحیح فرزند خود را دارند در ابتدا به اصلاح رفتارهای خود پرداخته تا بتوانند الگویی مناسب برای فرزندان خود باشند. نتیجه این فرایند میتواند مشاهده رفتارهای خوب و مناسب فرزندان در اجتماع و فعالیتهای گروهی باشد.
یکی از مواردی که میتواند زمینهساز تقویت رفتارهای اجتماعی فرزندان باشد، دیدار با خویشاوندان و صلهرحم است که در آموزههای دینی بسیار بدان توصیه شده است. در اولین آیه سوره نساء اینگونه آمده است: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيباً؛ و از خدایی بپرهیزید که (همگی به عظمت او معترفید؛ و) هنگامی که چیزی از یکدیگر میخواهید، نام او را میبرید! (و نیز) (از قطع رابطه با) خویشاوندان خود، پرهیز کنید! زیرا خداوند، مراقب شماست.» و در روایتی رسول خدا (ص) میفرمایند: «انَّ أعجَل الخیرِ ثواباً صلهُ الرَّحم؛ پاداش صلهرحم، سریعترین پاداش کار خیری است که به انسان میرسد.» [16]
عمل به این توصیه دینی دو فایده دارد، نخست آنکه فرزندان با مشاهده رفتارهای والدین، رفتارهای درست اجتماعی را میآموزند که در مباحث روانشناختی، از آن به «یادگیری مشاهدهای» [17] تعبیر میشود. آلبرت بندورا، [18] یکی از روانشناسان مطرح در حوزه روانشناسی یادگیری بر این باور است که مهمترین نوع یادگیری، یادگیری مشاهدهای است. یادگیری مشاهدهای فرایندِ یادگیری از طریق نگاهکردن به دیگران، حفظ اطلاعات، و سپس تکرار رفتارهای مشاهده شده است.[19]
یکی دیگر از فواید صلهرحم آن است که فرزندان در یک فضای عملی، میتوانند با تمرین مهارتهایی که از والدین خودآموختهاند، رفتارهای خود را به معرض نمایش گذارند و والدین با دیدن رفتارها، نقاط قوت و ضعف رفتارهای اجتماعی ایشان را کشف کرده و در یک فضای مناسب پیرامون آن با فرزند خود گفتگو کنند. در اصل دیدار با نزدیکان و خویشاوندان، فضای خوبی برای تجربه رفتارهای اجتماعی و کشف آثار و فواید رفتارهای بهنجار و نابهنجار اجتماعی است.
از نگاه اسلام تنبیه بدنی امر ناپسند شمرده میشود. خانوادهاى از دست فرزند شرورشان كلافه شده بودند. بیادبی فرزند خردسال، پدر و همه اهل منزل را رنج میداد. بيرون از منزل نيز كسى از آزار و اذيت او آسايش نداشت. پدر نيز هر بار او را به باد كتك میگرفت، به اميد اينكه بر اثر تنبيه، دست از كارهاى زشت بردارد؛ اما فایدهای نداشت. روزى دست فرزند خود را گرفت و نفسزنان، نزد امام کاظم ; آورد و از وى شكايت كرد. حضرت نگاهى به آن مرد كرد و خواست راه و روش تربيت كردن را به او بياموزد. فرمود: «لَا تَضْرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لَا تُطِل؛ او را نزن، بلکه با او قهر کن، اما خیلی طول نکشد.» [20]
در مباحث روانشناختی، یکی از اموری که میتواند به افزایش و یا نهادینه شدن رفتارهای مثبت گردد، تقویت مثبت است .هرگاه بعد از بروز یک رفتار، محرکى را وارد محیط کنیم و آن محرک احتمال بروز آن رفتار را افزایش دهد یا سبب بقاى آن شود، به چنین محرکى «تقویتکننده مثبت» [21] میگویند. بهعنوان نمونه اگر بعد از رفتارهای خوب اجتماعی فرزندان، به ایشان هدیهای داده شود که موردعلاقه ایشان است، میتواند موجب تقویت و یا افزایش آن رفتار بهنجار گردد. [22]
امام خمینی(ره) در استفاده از راهکار تربیتی تشویق، به گونه های زیر عمل می کرد: تشویق زبانی، خرید یک هدیه کوچک، نوازش کردن و بوسیدن فرزندان یا نوه های خود و دیگر اقدام ها. یکی از نوه های امام رحمه الله چنین نقل می کند: من هر موقع پیش امام می رفتم، مرا تشویق به نماز می کرد. یادم می آید که وقتی 5 ساله بودم، وارد اتاق آقا شدم، دیدم دارد نماز می خواند، من هم پشت سر ایشان نماز خواندم. پس از نماز، امام چند کتاب به من جایزه دادند[23].
پی نوشت:
[1]. محمد حسین طباطبایی؛ روابط اجتماعی در اسلام؛ ص20؛ اسماعيل علي، سعيد؛ جواد رضا، محمد؛ مكتب هاي و گرايش هاي تربيتي در تمدن اسلامي؛ مترجم: بهروز رفيعي؛ ص 157-158.
[2]. عبدالله جوادي آملي؛ جامعه در قرآن؛ ص 24.
[3]. برخی از گونه های تربیت عبارتند از: تربیت دینی، تربیت اخلاقی، تربیت عبادی، تربیت فلسفی، تربیت جنسی، تربیت بدنی، تربیت عقلانی، تربیت سیاسی، تربیت اقتصادی، تربیت عرفانی.
[4] . حسین بستان؛ جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی؛ ص 130.
[5]. محسن ایمانی؛ «تربیت اجتماعی»؛ فصلنامه تربیت، شمارۀ ششم، ص 31.
[6]. قاسم ابراهیمی پور؛ شاخص های خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام؛ ص 582.
[7]. امروزه نهادهایی همچون نهاد آموزش که یکی از متولیان آن، مدارس می باشند نیز سعی بر آن دارند که به اجرای این امر اقدام کنند ولی با وجود آنکه مدرسه یک مکان اجتماعی است و می توان زیست اجتماعی خوبی را در آن تجربه کرد، باز نمی تواند جایگزین نهاد خانواده بوده و نقش های او را در تربیت اجتماعی ایفا کند.
[8] . طور، 21.
1. محمد بن یعقوب الكليني؛ الكافي؛ ج6، ص: 48.
[10] . بوستان سعدی، باب هفتم، بخش 23.
[11]. حسین بن محمد تقی نوری؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج2،ص 625.
[12]. محمدبن حسن حر عاملی؛ وسائل الشیعه؛ ج 21، ص 486.
[13] . محمدبن علی ابن بابویه؛ من لایحضره الفقیه؛ ج3، ص 492.
[14]. عباس قمی؛ سفینه البحار؛ ج 6، ص 666.
[15]. محمدحسین رحیمیان؛ در سایه آفتاب: یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی 8؛ ص 194.
[16]. محمد بن یعقوب، كليني؛ الكافي، ج2، ص 160.
[17]. Observational Learning
[18]. Albert Bandura
[19]. حسین زارع؛ روانشناسی یادگیری؛ ص 143.
[20]. محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 101، ص 99.
[21]. Positive Reinforcement
[22]. گی آر، لفرانسوا؛ نظریه های یادگیری انسان؛ ص 105.
[23] . معصومه عبد الحسینی، سیره رفتاری بزرگان با فرزندان، مجله طوبی فروردین 1385، شماره 4 .