"یادداشت اختصاصی خانم دکتر حاجی اسماعیلی هیئت علمی پژوهشکده زن و خانواده برای دفتر مطالعات راهبردی جنسیت و علم"
🔻صعود معیوب زنان در علم و تکنولوژی
قرن حاضر قرنیست که علم و تکنولوژی اهمیت روزافزون و زیادی پیدا کرده است و باور عمومی افراد بر این میباشد که علم و تکنولوژی، پاسخ بسیاری از مشکلات جهانیست و برای آیندهی بهتر و رفاه بیشتر بشر حیاتی میباشد.
چیزی که گفته میشود این است که نقش زنان در این فرایند چندان روشن نیست و گرچه ما انتظار داریم که تکنولوژی ابزاری برای افزایش و تقویت مشارکت اجتماعی زنان باشد، اما زنان حضور قاطعی در عرصههای علم و تکنولوژی ندارند.
دلایل مختلفی برای این بحث عنوان میشود؛
✔ دلیل اول این است که خود زنان دیدگاه خوبی ندارند و نقش و عملکردشان در جامعه را باور ندارند.
✔ دلیل دوم به انتظارات جامعه از زنان و نقش آنها در این مسئله برمیگردد.
همواره این را عنوان میکنند که اگرچه زنان زیادی به سطحی از تحصیلات ورود پیدا کردند و بیسوادی در زنان تقریباً رو به ریشهکن شدن است، یعنی ۹۰ درصد از زنان جهان باسواد هستند و تعداد زنان بیسواد کمتر و کمتر شده، اما زنان معمولاً به سطوح بالای علمی دسترسی پیدا نمیکنند و هر چه که به سطوح بالاتر علمی مینگریم تعداد زنان کمتر میشود.
در رشتههای تحصیلی هم این مسئله مشاهده میشود. مثلاً گفته میشود که زنها بیشتر به سراغ رشتههای هنری و علوم اجتماعی میروند و کمتر در رشتههای علوم طبیعی یا مهندسی وارد میشوند و چندان به سراغ مشاغلی که نیازمند مهارتهای فکری و مهارتهای فنی و فکر خلاق هستند، نمیروند.
🔻قرنِ جولان علم و تکنولوژی
توجه به این مسئله مهم است که اهمیت حوزه STEM یعنی علم، فناوری، ریاضیات و مهندسی، در دهههای اخیر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه خیلی زیاد شده است و در واقع سازمان ملل و نهادهای بین المللی در رواج اهمیت STEM نقش بسیار مهمی را ایفا میکنند و به همین دلیل، ۱۱ فوریه توسط سازمان ملل به عنوان "روز زنان در علم" نامگذاری شده است.
پیشفرض سازمان ملل در توجه به حوزه STEM، توجه به علم مدرن و صنعت در تعیین جایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد میباشد و اساساً بحث علم مدرن و صنعت یک عامل بسیار مهم در نوآوری، برآمدن و افول تمدنهاست.
بحث دیگر ارتباط STEM با پیشرفت اقتصادی کشورهاست که این دو به شدت به یکدیگر گره خوردهاند.
بر این اساس آمارهای جهانی به ما نشان میدهند که زنان کمتر از ۳۰ درصد از جمعیت پژوهشگران را به خود اختصاص میدهند و تنها ۳۰ درصد از زنان رشتههای STEM را برای تحصیلات دانشگاهی انتخاب میکنند. بهبود وضعیت حضور زنان در STEM و تشویق آنان به ورود در این حوزه، برای سازمانهای جهانی بسیار مهم است. البته لازم به ذکر است که تشویق کردن سازمانهای جهانی و کشورها به ورود در حوزه STEM اختصاص به زنان ندارد و توسعه، نوآوری و صنعت دلیل این است که سعی میکنند دانشجویان را به حوزههای STEM سوق بدهند، لکن علارغم تلاشها همچنان تعداد زنان نسبت به مردان کمتر است و تمایل کمتری به این حوزه نشان میدهند.
🔻حضور کمرنگ زنان در STEM القا شده از جامعه
کشورها و سازمانهای بینالملل، علل و عوامل حضور کمتر زنان در حوزههای STEM را بررسی و مطرح کرده و سعی میکنند موانع را برطرف سازند و به نوعی اثبات کنند که این دلایل برساخت است و با توجه به بررسیها و پژوهشهای صورتگرفته، گفته میشود دختران و پسران از جهت علاقه و عملکرد در دوران ابتدایی تفاوتی با هم ندارند و شکاف جنسیتی از دبیرستان به بعد مطرح میشود. عواملی مثل اینکه فضای فرهنگی جامعه برای ورود بیشتر پسران به امور فنی فراهمتر است و زنان در حوزه STEM در رسانهها نسبت به مردان بازنمایی اندکی دارند.
در واقع این پیش فرض وجود دارد که برداشت دختران نسبت به تواناییها و علایق خودشان در حوزه STEM یک بر ساخت فرهنگی میباشد و اگر آموزش و پرورش توسط کشورها اصلاح و تصحیح بشود، میتوان این کلیشههای ذهنی سنتی را از بین برد و دختران را برای ورود به STEM آماده کرد.
همچنین دختران اعتماد به نفس کافی را ندارند و برآورد بدبینانهای درباره خودشان دارند و افت عملکرد را بیشتر به خودشان نسبت میدهند نه به عوامل محیطی. لذا حضور کمتر زنان را به کلیشههای جنسیتی نسبت میدهند و راهکارشان این است که زنان و دختران را تشویق کنند به اینکه به سمت این رشتههای STEM هدایت بشوند.
🔻حضور زنان در STEM عامل تسریع اهداف توسعهی پایدار
مسئله این است که توسعهی پایدار، هدف بسیار مهم کشورهای در حال توسعه است و در اسناد توسعه پایدار به بحث صنعت، نوآوری و زیرساخت اشاره شده است؛ برای رسیدن به این هدف، بر اشتغال مولد برای همهی زنان و مردان از جمله جوانان و افراد معلول، تاکید میشود و بحث حمایت از توسعه، فناوری، تحقیق و نوآوری در کشورهای در حال توسعه هدفیست که سازمانهای بینالمللی دنبال میکنند. بنابراین میتوان گفت حضور زنان در STEM به عنوان عامل تحقق و تسریع اهداف توسعهی پایدار است و اساساً حضور زنان در STEM از ملزومات تحقق اهداف توسعهی پایدار میباشد. به عنوان مثال، دولت اسکاتلند تخمین میزند که حضور فعال زنان در رشتههای STEM میتواند۱۷۰ میلیون پوند به درآمد سالانه این کشور کمک کند. حتی در مقالهای آمده است که سوق دادن دانشجویان به سمت رشتههای فنی و مهندسی یک تلاش عامدانهای بوده است در جهت اینکه دانشجویان حوزههای کلیدی و تعیین کنندهی علوم انسانی را انتخاب نکنند و سراغ رشتههای فنی و مهندسی بروند، به طوری که ادعا شده با همین معیارها علوم انسانی در بحران است، در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا این اتفاقی بوده که افتاده است.
🔻بازار کار و اقتصاد، معیارهای انتخاب رشته تحصیلی
مسئله این است که کسی مخالف حضور زنان در STEM نیست و افراد انتخابهای متفاوتی دارند، یعنی همه بر اساس محاسبه سود و زیان و بر اساس فواید پولی و اقتصادی رشته را انتخاب نمیکنند.
اینکه دانشجویان و زنان را به ورود در حوزههای علوم تجربی، فناوری و مهندسی و ریاضیات سوق میدهند، به دلیل توسعه پایدار کشورها و رشد صنعتی و درآمدیست که عاید این کشورها میشود. تحصیلات عالی افراد اهداف متنوعی دارد و اینکه به کسب مهارت برای بازار کار تقلیلش بدهیم غلط است.
یعنی کسی بخواهد رشتهی تحصیلی را انتخاب بکند تحت تاثیر عوامل بیشماری مثل تجربیات فردی، روابط و نوع تربیت خانوادگی این کار را انجام میدهد. بنابراین ورود زنان به هر حوزه ای از علم، STEM یا پزشکی یا علوم انسانی در بستری از شرایط و زمینههای اجتماعی، علایق، نیازهای فردی، توانمندیها، نیاز جامعه و نیاز جامعه زنان به اون رشته صورت میگیرد و مقایسه درصد حضور زنان معیار کاملی نمیتواند باشد.
🔻توجه به STEM و اجحاف به دیگر حوزهها
برای مثال یک حوزهای که واقعاً ورود زنان در آن مهم است عرصهی پزشکی میباشد.
در مقالهای از یک خانمی به اسم ماکاباسکو آمده است که همیشه برداشتها و تشخیصهای نادرستی در طول تاریخ نسبت به جسم و ذهن زنان وجود داشته و در واقع یک بدرفتاریهای باورنکردنی و وحشتناکی تحت لوای پزشکی با زنان صورت گرفته که باعث خشم و ناراحتی زنان شده و نشان میدهد که زنان در آزمایشهای پزشکی حضور کمی دارند زیرا این تفکر در عرصهی پزشکی وجود دارد که بیماریهای زنان ریشهی عاطفی و روانی دارد و این مانع از بررسی تخصصی بیماریهای زنان و درمان هدفمند آنها شده است. یا مثلاً یک سری از بیماریهای مزمن و لاعلاجی وجود دارد که زنان بیشتر به آنها مبتلا میشوند که تشخیص آنها چندین سال زمان میبرد و هنوز معماهای زیادی در مورد این بیماریها که مربوط به زنان است وجود دارد.
✴️جمعبندی
زنان با توجه به علایق، استعدادها، دغدغهها، خواستهها، نیازهای جامعهی زنان و نیازهای عمومی جامعه میتوانند در هر حوزهای از علوم ورود پیدا کنند و در واقع این اختیار با ایشان است و مانعی برای این پیگیری اختیاری وجود ندارد.
برای مثال خود زنان علاقمند هستند در حوزهی سلامت ورود کنند یا اینکه ساعات کارشان انعطاف پذیر باشد، برای آنها مهمتر آن است که احساس کنند شغلشان مفید است و در واقع برایشان اهمیت ندارد که شغلشان در نسبت با مردان پردرآمد باشد.
به هر حال بسیاری از تفاوتهایی که در انتخاب رشتهی تحصیلی و شغل وجود دارد میشود گفت بر اساس ساختهای فرهنگی در جوامع است اما کشورها و سازمانهای بینالمللی سعی میکنند که به این معیارهای فرهنگی توجه نکنند و به خاطر رسیدن به اهداف توسعه پایدار و توسعه صنعتی و رشد زیرساختهای فنی افراد را به حوزهی استم سوق دهند.