حدیث صابری
حدیث صابری
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

به قاعدگی بگو...

احساس ناکافی بودن گلویم را گرفته است و محکم می‌فشارد. احتمال می‌دهم این حجم از فشار یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم روزهای قاعدگی است... چرا که همین دو هفته پیش من همانی بودم که سراپا از زندگی کنونی‌ام رضایت داشتم اما حالا خود را شکست‌ خورده‌ای می دانم که از همتایانش در دوی ماراتن عقب افتاده است و به هیچ‌وجه امکان جبران ندارد.
هر لحظه که خودم را با دیگران مقایسه می‌کنم خودم را عجیب عقب‌تر میبینم؛ اما به راستی من عقبم؟!
باید کاری کنم از آن کارها که وقتی قاعدگی گلویم را می‌فشارد دستم را دراز کنم و بگویم:‌‌«آنجا را ببین من آنقدرها هم به درد نخور نیستم!»

اینجا برای ثبت روزمرگی است و فکرهایی که توی سرم میچرخن!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید