بزرگترین دغدغه این روزهای مراجعین من فروش است، یا بهتر بگویم پول است! اما وقتی از آنها میپرسم خب چه کردهاید، پاسخشان یک جمله است، یک پیج زدم و تولید محتوا انجام میدهم!
اینجا همان اشتباه و ضربه مهلکی است که باعث ناامیدی بسیاری از کسبوکارها میشود. منتظر مشتری ماندن! سؤالی که باید از خودمان بپرسیم این است، چرا مشتری باید به ما اعتماد کند و راهحل کنونی خودش را رها کند؟ و به سمت ما بیاید؟!
اگر خودتان باشید این کار را میکنید؟ ما تا زمانی که به زیست خودمان توجه و فکر نکنیم که ما هم مشتری یک جای دیگر هستیم و چگونه تصمیم به خرید میگیریم، نمیتوانیم فروشنده خوبی شویم!
برای اینکه متن طولانی نشود میروم سر اصل مطلب، اگر در ابتدا کار منتظر مشتری بمانید، فروشتان بسیار ناچیز میماند و بالاتر نمیرود (مگر با تبلیغات 360 درجه سنگین یا یک ایده استثنایی)
اسنپ روزهای اول را به یاد بیاورید، مگر غیر از این بود که او به دنبال مشتری میدوید، گاهی با پیشنهاد سفرهای رایگان، گاهی با تخفیفهای عجیبوغریب، امروز اسنپ را نبینید، یا ما از بانک سامان پولدارتریم؟ اما استراتژی ورود بلو بانک به بازار چگونه بود؟ مگر غیر از این است که او برای جذب مشتری در تکاپو است و حتی پول میدهد تا مشتری از خدماتش استفاده کند؟!
آیا اسنپ یا بانک سامان نمیتوانستند فقط تولید محتوا انجام دهند؟ چرا، اما میدانستند که فقط تولید محتوا جوابگو نیست، آن هم اول کار و زمانی که با یک اقیانوس قرمز طرف هستیم! (به بازار پر از رقیب میگویم اقیانوس قرمز و بازار بدون رقیب را میگویم اقیانوس آبی)
باید بدانید تا مزه ارزش پیشنهادیتان زیر زبان مشتری مزه نکند، عملاً غیرممکن است که او راهحل امروز خودش را رها کند و به سمت شما بیاید
پس بهجای اینکه فقط تولید محتوا کنید (که لازم است)، همین امروز با حلقه ارتباطی خود تماس بگیرید و شروع کنید با دادن پیشنهادهای خوب، مزه محصول یا خدماتتان را به نزدیکانتان بچشانید، حتی بهرایگان!