گاهی فکر میکنیم باید ایده به ما الهام شود، یا یکصدای جینگی در ذهنمان به صدا در بیاید تا روزگارمان سکه شود!
اما در حقیقت اینگونه نیست، پیداکردن ایدههای کسبوکار روشهای مختلفی دارد، امروز درباره یکی از آنها مینویسم:
تمرکز روی موضوع:
در این روش از موضوع به ایده میرسیم، ابتدا باید خودمان را خوب بشناسیم!
چرا؟
چون یک کسبوکار موفق حداقل به 10 سال تلاش شبانهروزی نیاز دارد، پس فکر نکنم هیچکسی دوست داشته باشد 10 سال از زندگی خودش را وقف کاری کند که دوستش نداشته باشد!
اولین قدم: علایق، شوق و اشتیاق فردی
با پاسخ به این سؤالات کمی علایق و اشتیاقتان شفافتر میشود:
به چه موضوعاتی علاقه دارید؟
در چه موضوعاتی گذشت زمان رو حس نمیکنید؟
چه موضوعاتی برایتان حس کارکردن ندارد؟
دومین گام: دانش و مهارت
چه دانش و مهارتهایی را دارید؟
در چه کاری دیگران به شما رجوع میکنند؟ لطفاً مسائل ساده را هم دستکم نگیرید و از دیگران کمک بخواهید!
سومین گام: توجه به مشکلات
ببینید در زندگی به چه مشکلاتی فائق آمدهاید؟
امروز چه دغدغههایی دارید؟
یادتان باشد، بسیاری از ایدههای کسبوکارها در ابتدا مشکل بنیانگذار کسبوکار بوده است و بعد از حل مشکل برای خودش، همان را توسعه داده است.
مرحله چهارم:ببینید اطلاعات بالا به چه موضوعی مربوط میشود؟
مثلاً به حوزه سلامت؟ آموزش؟ خردهفروشی؟
بعدازاین که موضوع را مشخص کردید حالا باید باتوجهبه پاسخ به سؤالات بالا و علایق و مهارتهای خودتان شروع به جستجو کنید، باید ببینید ترندهای جهانی آن حوزه چه چیزهایی است، چهکارهایی در دنیا در حال رخدادن است که هنوز در کشور ما شروع نشده، یا زمزمههای شروعشدنش شنیده میشود، همان میشود ایده شما! شاید در ذهنتان سؤال شود که الان که دیگر ایدهای نمانده است، اولاً که این نگاه اشتباه است، بسیاری از بنیانگذارهای کسبوکار ایدههایی را انتخاب کردهاند که به روحیههای آنها بخورد، پس شاید ایدهای باشد که انتخاب نشده و برای روحیه شما مناسب باشد، دوم مطمئن باشید با وجود تغییرات و نیازهای متنوع مشتری هیچوقت مهندسی معکوس در کسبوکارها تمامی ندارد!
چه بخواهید و چه نخواهید با همین روش ساده بسیاری از کسبوکارهای معروف امروز ایران راهاندازی شده است، حالا فقط اراده شماست، خدا را چه دیدید، بازی را شروع کنید، شاید جفت شش آوردید!