خشایار رحیمی
خشایار رحیمی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

برای آرامش وجدان

برای خیلی از ما پیش اومده که یه فیلم خارجی، بازی و یا حتی نرم‌افزار مورد استفاده‌امون رو دانلود کرده باشیم. تو این جور مواقع هزینه‌ای که برای محصول موردنظر پرداخت می‌کنیم تقریباً صفره. تقریباً به این خاطر که علاوه بر هزینه‌ی اینترنت، ممکنه مبلغی هم خرج حق اشتراک مرجع دانلودمون کنیم. در این‌جا عملاً استفاده‌ی ما از محصول، سودی به صاحب‌اثر نمی‌رسونه. حالا آیا ما هیولاهایی هستیم که دارن حق سازندگان محصولات رو ضایع می‌کنن؟ یا اینکه شرایط مالی، عدم دسترسی به سرویس‌های قانونی و اجرایی نشدن کپی‌رایت در ایران دلایل/بهانه‌های کافی برای آرامش وجدانمون هستن؟
حقیقت ماجرا اینه که خیلی از ما اصلا به این موضوع فکر نمی‌کنیم و به نظر میاد که تا حدودی حق هم داریم. البته که این موضوع فقط مختص ایران نیست. در دنیا روزانه هزاران بار محتوا و محصولات به صورت غیرقانونی دانلود می‌شن. و البته که در ایران هم افرادی هستند به سراغ خرید نسخه‌های اصل یا به قول معروف اوریجینال سیستم‌عامل، آنتی‌ویروس یا حتی نرم‌افزارها می‌رن. این نوشته راجع به یکی از این افراده!

کیارش طرفدار پروپاقرص پلی‌استیشنه. خودش رو یه گیمر حرفه‌ای نمی‌دونه ولی به اندازه کافی تو بازی‌های مختلف تجربه داره. زمانی که قابلیت کپی‌خور کردن کنسول‌های PS3 تازه سروکله‌اش پیدا شده بود، کیارش همچنان به خرید بازی‌های اصل ادامه داد. همیشه برای من و دوستان مشترکمون این سوال وجود داشت که چرا سیاوش این راه رو در پیش گرفته. واسه همین همه با هم رفتیم پیشش و ازش پرسیدیم. اون هم یه نگاه به ما انداخت و گفت: "من دستگاهم رو کپی‌خور کردم، شما با کیارش کار دارین!" و با انگشت اشاره کیارش رو نشون داد که داشت این مکالمه‌ی عجیب رو مشاهده می‌کرد و چشماش گرد شده بود. کیارش چند قدم اومد جلو و با حالتی قدیس‌گونه دستاش رو باز کرد و گفت: "کلی آدم زحمت می‌کشن تا یه بازی ویدئویی بسازن. روز و شب زندگیشون رو می‌ذارن، عرق می‌ریزن و بیگاری می‌کشن." همینطور که این‌ها رو می‌گفت، یهو صورتش نورانی شد. ادامه داد: "کار درست و اخلاقی اینه که بازی‌های اوریجینال بخریم تا حق این بندگان خدا ضایع نشه. این‌جوریه که من شب‌ها سرم رو راحت می‌ذارم رو بالش و با خیال راحت می‌خوابم." این‌جا بود که چراق قوه‌‌ای که روی صورتش گرفته بود رو خاموش کرد. خب اصل حرفش درست بود ولی یه جای کار می‌لنگید. و اون‌جای کار جایی نبود جز خود کیارش، که کتک مفصلی از ما با همراهی سیاوش خورد و اون شب لنگون لنگون به خونه رفت.

خب برای ما این طرز تفکر احمقانه به نظر میومد ولی بیشتر از احمقانه شکرخورانه بود، چون که کیارش که از خودش درآمدی نداشت. این خونواده‌اش بودن که خرج بازی‌های اوریجینالش رو می‌دادن. این نکته رو گفتم که دلیل اصلی کتک‌کاری اون شب واضح باشه. سال‌ها از این ماجرا گذشت و کنسول‌های نسل هشتمی هم اومدن و رفتن. تو مدتی که PS4 هنوز قفلش نشکسته بود، از کیارش خبر نداشتم ولی فکر می‌کنم، از این که همه مجبور بودن بازی‌های اصل بخرن احساس خوبی داشته. تو تمام این مدت هر موقع بازی اوریجینالی دستم بود، یاد ایدئولوژی جالب کیارش می‌افتادم. خرید بازی آکبند تقریباً هیچ‌وقت برای من یه گزینه نبوده. واسه همین بازی‌های دست دوم رو از دیوار پیدا می‌کنم. خوبیش اینه که معمولاً فروشنده حاضره حتی بازی رو با بازی دیگه‌ای که بازی نکرده معاوضه کنه. چند ماه پیش که داشتم توی دیوار دنبال بازی‌ God of War می‌گشتم، یه فروشنده پیدا کردم که هم نسبتاً بهم نزدیک بود و هم قیمت مناسبی گذاشته بود.

زنگ زدم و قرار گذاشتیم. فروشنده که از راه رسید، چهره‌ی آشناش حتی از زیر ماسک مشخص بود. بله خودش بود، کیارش! سلام و احوالپرسی و این حرف‌ها... بحث رسید به همین بازی‌ها. پرسیدم: "هنوز هم بازی‌هات رو اوریجینال می‌خری؟" اول یه نگاه پر از ترس به من و دور و برش انداخت بعد گفت: "اگه بگم آره من رو می‌زنی؟" گفتم: "بی‌خیال! اولاً که من نزدمت اون دفعه هم. فقط داشتم فیلم می‌گرفتم. دوماً که بچه بودیم و عقلمون نمی‌رسید! سوماً هم که اون چراغ قوه‌هه محرک اصلی بود." گفت: "می‌دونم، اون چراغ قوه برام خیلی دردسرساز شده تا حالا." توضیح داد که بازی‌ها رو همچنان اوریجینال و آکبند می‌خره و بعدم توی دیوار می‌ذاره. گفت الان هم که دستگاه‌ها کپی‌خور شده باز هم ترجیحش اینه که بازی‌های اصل بگیره، حتی اگه مجبور باشه بعداً بفروشتشون. به نظرش این یه راهی بود برای این‌که وجدانش راحت‌تر باشه. پرسید: "تو چرا کپی‌خور نکردی کنسولت رو؟" شونه‌ای بالا انداختم، عینکم رو برداشتم، تو چشماش نگاه کردم و گفتم: "برای آرامش وجدان!"

ازدیواربگوکپی‌رایتبازی اوریجینالکنسولاخلاق
ویدئوگرافر / کارشناسی سینما دانشگاه هنر / کارشناسی ارشد ارتباط تصویری دانشگاه تهران
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید