شهدای مدافع حرم، شهیدانی هستند که در داستان زندگیشان از آنجا که مسیرشان به سمت شهادت مایل میشود تا لحظه شهادت، حرف اول را عشق دربارهشان میزند. خیلی از این عزیزان به دور از هایوهوی رسانهای و در شرایطی که اخبار و رسانههای رسمی اصلاً خبرها و اتفاقات مربوط به سوریه را پوشش نمیدادند، دل به این دریای عاشقی سپردند. مخصوصاً شهدایی که چند سال اول شهید شدند و نامشان جز از مجاری غیررسمی فضای مجازی، شنیده نمیشد.
روایت شهدای مدافع حرم، روایت تاریخ معاصر است و از این حیث حائز اهمیت است که اگر ما آن را به درستی و امانتدارانه روایت نکنیم،در آنچه تاریخ از آن بهعنوان «جنگ روایتها» یاد میکند، روایتهای جعلی جایشان را خواهد گرفت. اما از آنجا که نمیشود هر محتوایی را به شکل مبهم و بدون استناد، مطرح کرد، باید قبل از انتشار بخشهای حساسیتبرانگیز و استراتژیک آنها را از طرق اهل و امین و معتمد، صحتسنجی کرد. از طرفی خواندن این روایتها برای درک بهتر مسائل امنیتی و سیاسی در حوزه مقاومت واقعاً راهگشا هستند.
سن و سال جوانانه شهدای مدافع حرم و بزرگ شدنشان زیر همین آسمانی که ما نفس میکشیم و در دنیایی که ما در آن زیست میکنیم، باعث شده تا نوجوان و جوانانی که دفاع مقدس را جز از دریچه کتابها و فیلمها درک نکردهاند، با مدافعان حرم همذاتپنداری داشته باشند و تصمیم و انتخاب آنها برایشان دستیافتنیتر جلوه کند. مخصوصاً با مطالعه زندگی برخی از شهدای مدافع حرم و پیگیری سیر تحول و انقلاب درونیشان به عاقبتبهخیری امیدوارانهتر مینگرند و شهادت و شهید زیستن را دور از دسترس و فرازمینی نمیدانند. همین مسئله باعث میشود تا الگوپذیری از شهدای مدافع حرم بین نوجوان و جوان امروزی رو به افزایش است که قطعاً بخش اعظمی از این الگوسازی را مدیون روایتهایی هستیم که از زندگیشان مکتوب شده است.
پربیراه نیست اگر بگوییم تبیین رشادتها و زیست و شهادت شهدای مدافع حرم از بزرگترین رسالتهای اهل قلم حوزه ادبیات پایداری است. ادب پایداری که مسیر خود را از عاشورا شروع کرده و نقاط عطف تاریخی مثل انقلاب و دفاع مقدس را در کارنامه خود دارد، این روزها در روایتگری از زندگی شهدای مدافع حرم جلوهگری میکند. ادبیاتی که از لحاظ درونمایه و محتوا بهتنهایی غنی و ارزشمند است و وقتی روایت قهرمانان مدافع حرم در ظرف آن ریخته میشود ارزش و غنایی چند برابری هم پیدا میکند.
شاید آنچه نیاز است در مکتوب کردن و ثبت این روایتها به آن بیش از پیش توجه بشود، در کنار صحتسنجی، سواد و سلیقه راوی باشد. هم از آن جهت که با مفاهیم و شخصیتها و مناطق آشنا باشد و هم از آن جهت که خاطرهگو را به آن سمتوسو بکشاند که از روایات شخصی و خلوت شهید گذر کند و به روایاتی بپردازد که سرنوشتساز و انسانساز بودهاند.
در مقایسه با دفاع مقدس هم، چون مقاومت در این محور، هنوز در جریان است، بخشی از خاطرات واقعی قابلیت بازگویی ندارد و محرمانه است.
حاج قاسم سلیمانی درباره این شهدا در مصاحبهای گفته بود: «در اول بحران سوریه، خیلی فکر کردم که اگر بخواهیم از قالب اسلامی، کسی یا کسانی را برای دفاع از حرم جذب کنیم، چه نامی برای آنها بگذاریم؟ دیدم پرجاذبهترین نامی که میتوان بر این حرکت جهادی جدید اطلاق کرد، نام مدافعین حرم است.»