بیشتر نقاشیهای رنگ روغن که قبل از قرن نوزدهم ساخته شدهاند به صورت لایهای ساخته شدهاند. لایه اول یک میدان خالی و یکنواخت از رنگ رقیق شده بود که زمین نامیده می شد. زمین سفیدی خیره کننده پرایمر را تحت کنترل درآورد و پایه ای از رنگ ملایم برای ساختن تصاویر ایجاد کرد. سپس اشکال و اشیاء در نقاشی تقریباً با استفاده از سایههای سفید، همراه با خاکستری یا خنثی سبز، قرمز یا قهوهای مسدود شدند. تودههای نور و تاریکی که بهوجود میآیند، زیر نقاشی نامیده میشوند. فرمها بیشتر با استفاده از رنگ جامد یا لکهها، که لایههای نامنظم و نازکی از رنگدانه مات هستند که میتوانند جلوههای تصویری مختلفی را ایجاد کنند، تعریف شدند. در مرحله نهایی، از لایههای شفاف رنگ خالص به نام لعاب برای ایجاد درخشندگی، عمق و درخشندگی به فرمها استفاده شد و برجستهسازیها با تکههای رنگی ضخیم و بافتی به نام ایمپاستوس مشخص شدند .
خواستگاه نقاشی رنگ روغن، همانطور که در سال 2008 کشف شد، حداقل به قرن هفتم پس از میلاد برمی گردد ، زمانی که هنرمندان ناشناس از روغنی که ممکن است از گردو یا خشخاش استخراج شده باشد برای تزئین مجموعه غارهای باستانی در بامیان ، افغانستان استفاده کردند . اما در اروپا، روغن به عنوان یک وسیله نقاشی تنها در اوایل قرن یازدهم ثبت شده است. با این حال، تمرین نقاشی سهقلوی با رنگهای روغنی مستقیماً از تکنیکهای نقاشی با مزاج قرن پانزدهم سرچشمه میگیرد . پیشرفتهای اساسی در تصفیه روغن بذر کتان و در دسترس بودن حلالهای فرار پس از سال 1400 با نیاز به مادهای غیر از طبع خالص زرده تخممرغ برای برآوردن نیازهای در حال تغییر رنسانس همزمان شد . در ابتدا از رنگهای روغنی و لاکها برای لعاب دادن به پانلهای تمپر استفاده میشد که با طراحی خطی سنتی آنها رنگآمیزی میشد. برای مثال، پرترههای درخشان و جواهر مانند نقاش فلاندری قرن پانزدهم، یان ون آیک ، به این شکل انجام شده است.
در قرن شانزدهم، رنگ روغن به عنوان ماده اولیه نقاشی در ونیز ظاهر شد . در پایان قرن، هنرمندان ونیزی در بهرهبرداری از ویژگیهای اساسی نقاشی رنگ روغن، بهویژه در استفاده از لایههای متوالی لعاب، ماهر شده بودند. بوم کتانی، پس از یک دوره طولانی توسعه، جایگزین پانل های چوبی به عنوان محبوب ترین تکیه گاه شد.
یکی از استادان تکنیک روغن در قرن هفدهم بوددیگو ولاسکز ، نقاش اسپانیایی در سنت ونیزی، که قلم موهای بسیار مقرون به صرفه اما آموزنده او به ویژه در پرتره، اغلب تقلید شده است. نقاش فلاندریپیتر پل روبنس بر نقاشان بعدی تأثیر گذاشت به نحوی که او رنگهای روشن خود را بهصورت مات و در کنار هم با تاریکیها و سایههای نازک و شفاف قرار داد. سومین استاد بزرگ نقاشی رنگ روغن در قرن هفدهم، نقاش هلندی بودرامبراند ون راین در کار او یک ضربه قلم مو می تواند به طور موثر فرم را به تصویر بکشد. ضربات انباشته عمق بافتی بسیار خوبی می دهد و زبر و صاف، ضخیم و نازک را با هم ترکیب می کند. سیستمی از رنگهای سفید و تیرههای شفاف با جلوههای لعابدار، ترکیبها و ایمپاستوهای بسیار کنترلشده، بیشتر تقویت میشود.
سبکهای صاف، با رنگآمیزی نازک، برنامهریزیشده عمدی و سبکهای نقاشی است. بسیاری از آثار تحسین برانگیز (مثلاً آثار یوهانس ورمیر ) با درجه بندی های صاف و ترکیبی از رنگ ها برای دستیابی به فرم های مدل شده ظریف و تنوع رنگی ظریف اجرا شدند.
الزامات فنی برخی از مکاتب نقاشی مدرن را نمی توان با ژانرها و تکنیک های سنتی درک کرد، اما برخی از نقاشان انتزاعی و تا حدی نقاشان معاصر در سبک های سنتی، نیاز به جریان یا ویسکوزیته پلاستیکی کاملاً متفاوتی را ابراز کرده اند که نمی تواند با رنگ روغن و افزودنی های معمولی آن بود. برخی از آنها به طیف وسیع تری از کاربردهای ضخیم و نازک و سرعت خشک شدن سریع تری نیاز دارند. برخی از هنرمندان مواد درشت دانه را با رنگهای خود مخلوط کردهاند تا بافتهای جدیدی ایجاد کنند، برخی از رنگهای روغنی در ضخامتهای بسیار سنگینتر از قبل استفاده کردهاند، و بسیاری به استفاده از رنگهای اکریلیک روی آوردهاند که همهکارهتر هستند و سریع خشک میشوند
اگر مدتی است که با رنگ های روغنی خود آزمایش کرده اید ، ممکن است اکنون زمان آن رسیده که هنر خود را به سطح بالاتری ببرید. نقاشی رنگ روغن می تواند یک روش فوق العاده همه کاره برای ایجاد تصاویر باشد و تعدادی تکنیک رنگ روغن وجود دارد که می تواند به شما کمک کند تا نتیجه نهایی خود را تغییر دهید
در مرحله اول، هنگام نقاشی با رنگ روغن، رعایت سه قانون رنگ روغن مهم است. اینها عبارتند از " چربی بیش از لاغر "، " ضخیم بیش از نازک " و " آهسته خشک شدن بیش از خشک شدن سریع ".
این بدان معنی است که هر لایه رنگ باید به تدریج انعطاف پذیرتر، ضخیم تر و کندتر از لایه زیر آن خشک شود. این کار از ترک خوردن لایه ها در حین کار جلوگیری می کند و با افزایش مقدار رنگ بر روی قلم مو با هر لایه جدید می توان به آن دست یافت.
پس از تسلط بر قوانین، می توانید با تکنیک های مختلف شروع به اعمال آنها کنید:
این روش نقاشی رنگ روغن این روزها چندان رایج نیست، اما در دوره رنسانس به طور مرتب هنگام به تصویر کشیدن مجسمه ها استفاده می شد. این تکنیک به هنر نقاشی تک رنگ، با استفاده از سیاه، سفید و خاکستری برای نشان دادن نور، تاریکی و سایه اشاره دارد. با تنوع بسیار زیاد رنگی که در دوران مدرن موجود است، مورد پسند قرار نگرفته است، اگرچه می توان از آن در رنگ آمیزی زیر استفاده کرد. مبتدیان ممکن است دوست داشته باشند با این مهارت قدیمیتر، قبل از رفتن به رنگهای پررنگ و غیرقابل پیشبینی، تمرین کنند.
نقاشی با روغن روشی هیجان انگیز برای خلق هنر است که تکنیک های مختلفی را ارائه می دهد که تضمین می کند هرگز خسته کننده نمی شود. یک روز ممکن است متوجه شوید که در حال نقاشی یک شاهکار Scumbling هستید، در حالی که روز بعد ممکن است Impasto را ترجیح دهید. از فرصت استفاده کنید و این تکنیک های مختلف رنگ روغن را آزمایش کنید و به یاد داشته باشید که تصاویر خود را با ما در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید
مبتدیان نقاشی رنگ روغن ممکن است ایده اعمال رنگ بر روی بوم کاملاً خالی را دوست نداشته باشند. رنگ آمیزی زیر آن عامل ترس را از بین می برد، زیرا شامل "طراحی" سوژه در یک لایه بسیار نازک رنگ و مسدود کردن پس زمینه می شود تا بدانید بعداً در فرآیند خلاقیت باید آن را در کجا قرار دهید. این ابزاری است که توسط Jan Van Eyck و Giotto استفاده می شود.
Chiaroscuro با ارائه کنتراست قابل توجهی بین جنبه های روشن تر و تیره تر یک نقاشی، توسط هنرمندان رنسانس مانند رامبرانت و کاراواجو بسیار مورد استفاده قرار گرفت. این واقعا به افزایش درام یک قطعه کمک می کند، سوژه را به پیش زمینه می برد و یک توهم سه بعدی ایجاد می کند. هنگام استفاده از این تکنیک، ایده خوبی است که با یک فوکوس نوری مانند یک لامپ شروع کنید و از آنجا به سمت بیرون کار کنید.
یک راه عالی برای مبتدیان برای آوردن بافت بیشتر به کار خود، Scumbling به تکنیک استفاده از یک برس خشک و سفت برای اعمال لایه های نازک رنگ بر روی بوم اشاره دارد. نتیجه این است که تصویر پایان صافی ندارد و برخی از رنگهای زیرین هنوز در معرض دید هستند. ترنر از طرفداران سرسخت اسکامبلینگ بود.
برای هنرمندانی که عجله دارند، آلا پریما می تواند یک تکنیک خوشایند باشد. نقاشی در لایه ها بدون اجازه دادن به لایه پایه کاملاً خشک شود، این به عنوان "مرط بر مرطوب" نیز شناخته می شود و توسط هنرمندان با تجربه ای مانند ون گوگ و مونه مورد علاقه قرار گرفت .
داشته باشد، نقاشی ایمپاستو یکی از ویژگی های کلیدی بسیاری از آثار ون گوگ بود. که نیاز به ضربه های عمدی رنگ ضخیم دارد، هر علامت قلم مو به وضوح در قطعه تمام شده قابل مشاهده است. هنرمندانی که از این تکنیک استفاده می کنند اغلب رنگ ها را مستقیماً روی بوم ترکیب می کنند. هنگام استفاده از نقاشی Impasto بر روی قسمت های قابل توجهی از اثر هنری، به جای کل بوم، می تواند به برجسته تر شدن این مناطق کمک کند. برای ضربات ضخیم تر، حتی می توانید به جای قلم مو از چاقوی پالت خود استفاده کنید