سلام
در درس "همچو آیینه مشو محو جمال دگران" کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی پایه دوازدهم دوره متوسطه، به آموزش یکی از ابعاد داشتن رابطه موفق با دیگران پرداخته شده .
اگه بخوایم این موضوع رو به روابط بین دختران و پسران تعمیم بدیم ، به جواب تعدادی از سوالاتی که در ذهن آسیب دیدگان از روابط دوستی با جنس مخالف وجود داره خواهیم رسید .
برای داشتن یک رابطه موفق ، شناخت صحیح از خود و همین طور شناخت صحیح از طرف مقابل امری ضروری و اجتناب ناپذیر تلقی میشه . مشکل اصلی روابط دوستی با جنس مخالف اینه که اگه نخوایم بگیم اکثرا ، بعضا خواسته های طرفین از همدیگه مشابه نیست . این تفاوت خواسته ها ناشی از عدم شناخت طرف مقابل هستش . مشکل این جاست که بعضی ها به سختی می تونن تشخیص بدن هدف طرف مقابل از نزدیک شدن به اون ها چیه ؟
یک مثال طولانی و مرتبط با خانواده برتر؛
بعضی از دختران با هدف ارضای نیاز عاطفی و ازدواج به سمت دوستی با پسران میرن ، این در حالی هستش که ممکنه طرف مقابل، هدفش از برقراری ارتباط رو رسیدن به ارضای نیازهای جنسی در نظر گرفته باشه . در ابتدا پسر ممکنه برای دختر یه خرج هایی هم بکنه ، حرف های عاشقانه ای رو هم بر زبان جاری بکنه . اما دختر خوشحال از این که به هدفش مبنی بر ارضای نیازهای عاطفی داره میرسه، غافل از اینه که پسر داره مقدمات رسیدن به ارضای جنسی خودش رو فراهم میکنه . دختر بعد از مدتی وابسته و عاشق میشه ، چون هدفش همین بود پس مقاومتی هم نکرده، این در حالی هستش که پسر نه وابسته شده و نه عاشق، چون از ابتدای رابطه چنین هدفی رو دنبال نمی کرد .
پیشنهاد می کنم برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد هدف بعضی از پسران در دوستی، پست زیر رو مطالعه بفرمائید :
پسرها در دوستی از دختران فقط رابطه جنسی می خوان !
وقت پسر متوجه عاشق شدن و وابستگی اون دختر به خودش شد ، بحث نیازهای جنسی رو با دختر در میون میذاره . دختر به خاطر وابستگی که به پسر پیدا کرده در قبول یا رد درخواست پسر مردد میشه ، چون چنین هدفی رو دنبال نمی کرد ، بعضی از دختران در چنین موقعیتی تن به خواسته های نامشروع پسر میدن و بعضی دیگه که به طور کامل وابسته نشدند ، با سختی و تلفات سنگین عاطفی قصد جدایی از اون پسر رو می کنن .
بعضی از دختران وقتی می بینن یه دختر دیگه تن به خواسته های نامشروع یه پسر داده ، شروع می کنند به سرزنش کردن و ... ، این در حالی هستش که ممکنه اگه خودشون در اون موقعیت قرار می گرفتند شاید نمی تونستند جون سالم به در ببرند . پس دلیل قضاوت های محکم اون ها اینه که احساس شون مثل اون دختر درگیر نشده ، چه بسا اگه همین دختری که به زنا راضی شده اگه در ابتدای رابطه چنین درخواستی ازش میشید برخورد سختی با اون پسر می کردند . تغییری که اون ها نسبت به ابتدای رابطه کردند تنها درگیر شدن احساس اون هاست .
اینجاست که امر خدا در قرآن بهتر مورد توجه قرار میگیره ، " به گناهان نزدیک نشوید " .
حالا ممکنه دختری با یک پسر پولدار برخورد بکنه ، و با اون ارتباط بگیره ، در این جا هدف دختر پول پسر هست و هدف پسر هم ازدواج ! .
پسر همه نوع خرجی برای دختر میکنه تا اون رو به ازدواج راضی بکنه ، اما چنین اتفاقی نمی افته ، چون این جا هدف ها با هم یکی نیست ، پسر هر چه تلاش میکنه به سمت ازدواج حرکت کنه موفق نمیشه ، چون هدف دختر در ابتدای رابطه اصلا ازدواج نبوده ، در نهایت وقتی دختر توان کشیدن پول از پسر رو از دست داد و پسر هم دید که از اون دختری آبی براش گرم نمیشه ، تصمیم به جدایی می گیرن . در این جا این پسر هست که هم احساس و هم پولش خرج شده ولی به هدفش نرسیده .
بنابراین تا شناخت درستی از طرف مقابل کسب نکردید سطح ارتباط با اون رو بالاتر نبرید ، ممکنه طرف مقابل همکلاسی ، همکار و ... شما باشه ، بنابراین تا اون رو نشناختید مثل یک همکلاسی یا همکار با اون برخورد کنید نه بیشتر .
این سوال در ذهن دختران ممکنه پیش بیاد که از کجا بفهمیم کسی که با اون ارتباط گرفتیم مثل خود ما قصد ازدواج داره یا نه ؟!
جوابش رو قبلا بارها تکرار کردیم ، کسی که در انتخاب شما مطمئن باشه ، در سریع ترین زمان ممکنه اون رو با خانواده ش جلوی خونه تون خواهید دید ، ممکنه اولین صحبت اون با شما این باشه که "اجازه میدید با خانواده برای امر خیر خدمت برسیم؟!" .
فوقش یکی دو جلسه هم در مورد اصول کلی با هم صحبت می کنید ولی بعدش خواستگاری انجام میشه ، اما اگه کار به جلسه سوم به بعد و ارتباطات مجاری کشید ، این هشدار رو به شما میدم که وارد سرازیری احساسی شدن دارید میشید .
بنابراین این اصل رو در نظر داشته باشید با کسی وارد ارتباط بشید که هدف تون از برقراری رابطه یکی باشه ، اگه همکار متاهل جنس مخالف دارید ، باید از رفتار هایی که سطح روابط رو بالا می بره جدا خودداری کنید ، اجازه بدید سطح ارتباط شما در همون حد همکار بودن باقی بمونه . اگه مجرد هستید و قصد ازدواج با طرف مقابل رو ندارید هم همین طور .
البته انتظار نداشته باشید کسی که قصد سوء استفاده از شما رو داره در ابتدای رابطه ، هدف اصلی خودش رو رو کنه !
از این مثال خارج بشیم ...
دیگران بر اساس برداشت هایی که از ما می کنند در مورد ما قضاوت خواهند کرد ، بعضی از برداشت ممکنه درست و بعضی هم ممکنه نادرست باشه . ممکنه کسی شما رو به خسیس بودن بشناسه اما خودتون میگید نباید خرج های بی مورد کرد ، من خسیس نیستم بلکه صرفه جویی می کنم .
تنها راهی که برای اصلاح ذهنیت های بد وجود داره ، تلاش برای شناساندن خودمون به دیگران هستش، البته باید توجه داشته باشیم که ؛
اصلاح برداشت های نادرست از ما گاهی ممکن و گاهی هم غیر ممکنه ، چون اون ها ممکنه مثل ما فکر نکنن ، یا این که ممکنه ذهنیت بدی نسبت به ما داشته باشند و اون ذهنیت بد، تلاش های ما رو برای اصلاح ذهنیت اون ها نسبت به خودمون بی اثر خواهد کرد .
در این مورد نباید زیاد خودمون رو ناراحت کنیم و سعی کنیم از موضوع بگذریم . حالا چه تلاش های ما برای اصلاح ذهنیت های منفی اثر داشته باشه چه نداشته باشه .
اگه خودمون هم خواستیم با کسی ارتباط بگیریم، به این نکته ی مهم باید توجه داشته باشیم که نوع رفتار ما با طرف مقابل باید متناسب با سطح ارتباط ما با اون شخص باشه . در همین کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی پایه دوازدهم دوره متوسطه، سطوح رابطه به 5 قسمت تقسیم شدند؛
آشنایی ، همکاری، دوستی، صمیمیت و عشق .
مطمئنا ما نباید با کسی که ارتباط مون در سطح آشنایی یا همکاری ( هم کلاسی ) هست ، مثل دوستان صمیمی مون برخورد بکنیم .
برای مثال در همین خانواده برتر ، بعضی ها وقتی می خوان به یک سوال کننده مشورت بدن ، از عباراتی استفاده می کنن که مخصوص سطح صمیمیت هست نه سطح آشنایی ! به این نکته توجه داشته باشید که ممکنه شما با دوستان صمیمی تون با "پس گردنی" سلام و علیک بکنید ! نباید انتظار داشته باشید که اگه همین پس گردنی رو به کسی که سطح ارتباط تون مثلا همکاری هستش بزنید ، طرف مقابل با مشت جواب تون رو نده !
بنابراین در کلیه مراودات ائم از پیشنهاد و انتقاد به سطح روابط تون دقت کنید . اگه شما نمی تونید با کسی صمیمی بشید یا دوستان تون رو نمی تونید حفظ کنید یه دلیلش شاید عدم توجه به سطح ارتباط با طرف مقابل تون باشه.
موفق باشید
مرتبط: