خیزران
خیزران
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

شهر را از روی دوچرخه باید شناخت

تصویری از یک تک گل  زیبا که در حاشیه ساختمان شهرداری مرکزی قم روییده است.
تصویری از یک تک گل زیبا که در حاشیه ساختمان شهرداری مرکزی قم روییده است.

چند وقتی در کار ما تاخیر شد و به قول مولانا، فرصتی بایست تا خون شیر شد.

در پرانتز بگویم که نوشتن همین است دیگر، باید عادت مستمر به نوشتن داشته باشی تا بنویسی و چیزی از قلم نیفتد. در عین حال نمی‌توانی همه چیز را بنویسی و چیزهایی زیادی هست که با نوشتن بقیه، آن‌ها را مکتوم نگه می‌داری.

اندک اندک شمار چیزهایی که نمی‌نویسی از چیزهایی که می‌نویسی بیشتر می‌شود و عادت به نوشتن از سرت می‌پرد.

البته منظور از نوشتن این‌جا یادداشت یا مقاله یا مطلب به قصد انتشار در رسانه‌ها و نشریات و مباحث علمی نیست بلکه منظور نوشتن برای دل است. آن نوشته‌ای که از دل برآید و لاجرم بر دل نشیند.


این روزها به دام دوچرخه افتاده‌ام. رفت و آمد روزمره را با دوچرخه انجام می‌دهم و بی‌صبرانه منتظر اعلام تمرین‌های گروهی یکی از گروه‌های دوچرخه‌سوار قم هستم تا با آن‌ها به دشت و کوه بزنم.

اما چرا؟ دلایل متعددی دارد،‌ یکی این‌که قم شاید یکی از معدود شهرهای مناسب ایران برای دوچرخه سواری باشد، شهری کوچک و تقریبا تخت که شیب زیادی ندارد و از این سر شهر تا آن سر شهر با دوچرخه حداکثر ۳۰ دقیقه راه است. (البته پردیسان را در نظر نگرفته‌ام)

دوم اینکه دوچرخه سواری یک فعالیت جدی فیزیکی است و سبب سوزاندن چربی‌های اضافی و متعادل شدن بدن می‌شود. خصوصا برای من که اغلب پشت میز نشین هستم، چنین فعالیتی ضروری است.

دو روز پیش از بلواری که حد فاصل فلکه سالاریه و فلکه میثم است، رد می‌شدم و این تصویر لحظه‌ای من را میخکوب کرد
دو روز پیش از بلواری که حد فاصل فلکه سالاریه و فلکه میثم است، رد می‌شدم و این تصویر لحظه‌ای من را میخکوب کرد


سوم اما دلیل محکم‌تری است. با دوچرخه شهر را می‌توان از نو شناخت. در تلاش برای رسیدن به مقصد، با دوچرخه تقریبا می‌توان از مسیرهایی رفت که به سبب تردد همیشگی با خودروی شخصی یا عمومی از آن‌ها دور می‌افتیم. بدین شکل چیزهایی از شهر دیده می‌شود که قبلا نمی‌دیدم یا از کنار آنها به سرعت رد می‌شدم.

در واقع شهرم را دوباره کشف می‌کنم.

این کشفیات دوباره حتی با پای پیاده هم شاید ممکن نباشد و اکنون این دلیل اصلی دوچرخه سواری من است: کشف شهر و شاید کشف دوباره خودم.



دوچرخه‌سواریدوچرخه‌سواری در قمقمکشف دوباره شهر
نوشتن،‌ از نان شب هم واجب‌تر است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید