نشریه خیزش نو
نشریه خیزش نو
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

از خودمان شروع کردیم... (شماره‌ی ۱۰۱ام نشریه)


اگر گرگ‌زاده گرگ می‌شود، پس از کسی که امروز در بقالی کم‌فروشی میکند میتوان توقع داشت که در دادگاه هم رشوه بگیرد، در وزارت هم رانت بدهد! مگر آنکه توبه کند. پس شاید بهتر باشد نشان دهیم که گرگ نیستیم. پس از کسی که امروز بودجه‌ی تشکل‌ش از بیت‌المال را شفاف میکند بیشتر از کسی که شفاف نمی‌کند میتوان توقع شفافیت را در آینده داشت. همان کسی که امروز به بهانه‌ی اینکه معاونت فرهنگی یا فلان تشکل شفاف نکرده پس من هم شفاف نمیکنم پیش میرود، فردا هم با همین فرمان پیش میرود و بیت و سپاه و وزارت نفت و ... را بهانه میکند.

پولی که حساب و کتاب نداشته باشد به راحتی خرج میشود. شاید دانشگاه سخت‌گیرانه برخورد کند که برای هر برنامه چقدر خرج کردی و به شرط دادن فاکتور تسویه کند، اما لزوما پایین‌ترین حد هزینه را مطالبه نمیکند. اگر چند تشکل مقایسه شوند که برای مثال چقدر برای تبلیغات هزینه کرده‌اند، مشخص میشود که هزینه‌ها در چه حد کنترل شده بوده و از اسراف جلوگیری شده. این روند باعث میشود که هزینه‌های غیرضرور از برنامه ‌های حذف شود. اگر مخاطب نیز از تشکل حساب‌کشی کند، حساب و کتاب محکم‌تری در کار خواهد بود.

حتی لامبورگینی با باک خالی به پراید با باک پر میبازد، دانشجو که جای خود دارد! اگر میخواهیم تشکلها را با هم مقایسه کنیم لازم است که لوازم فعالیت را مقایسه کنیم. یک تشکل شاید بتواند با آزادی عمل فعالیت کند، اما شاید دانشگاه بخواهد تشکلی را اذیت کند و مجوز برنامه ندهد! بودجه تشکل‌ها بی‌دردسر نیست. اگر میخواهیم تشکل‌ها را مقایسه کنیم، باید بتوانیم میزان هزینه‌ای که میکنند را نیز ببینیم. شاید یکی با یک میلیون تومان ۱۰ برنامه برگزار کند، در حالی که دیگری با دو ملیون، پنج برنامه در همان سطح برگزار کرده! دانشجوییم، قرار بر شق‌القمر نیست! چشم‌ها را باید شست، محدودیت‌ها را باید دید!

پول باشد، شیر مرغ هم خوش‌مزه است! اگر بدانیم هر هزینه‌ای تسویه می‌شود، ما هم هر برنامه‌ای را برای خالی نبودن عریضه برگزار میکنیم. اما اگر بدانیم کسی به ما چشم غرّه خواهد رفت، شاید بیشتر فکر کنیم.

- یه چند وقتیه برنامه نداشیتم. به نظرتون چی کار کنیم؟

+ بریم مستند اکران کنیم!

- خب سایت رو چک کن ببین چیز تازه‌ای هست؟

+ یه دونه پیدا کردم. قیمتش ....

- اونش مهم نیست، برو دنبال فرم مجوز و ...

به همین راحتی! اگر دلمان قرص باشد که دانشگاه با دادن فرم مجوز و فاکتور پولمان را تسویه میکند، شاید به اندازه‌ی کافی به اینکه چقدر و چرا هزینه میکنیم توجه نکنیم. اما وقتی که بدانیم بالاخره بین ۱۶هزار دانشجو، یک نفر حتی عیب‌جو (!) پیدا میشود که بگوید «خرت به چند من؟» چرا اینطور کردی و ... مجبوریم به کارمان فکر کنیم که اصلا چرا این کار را داریم میکنیم؟ این پول و انرژي‌ای که خرجش میکنیم ارزش دارد؟

ما دانشجوییم یا کارمند یا چی؟! طبیعی است که در حساب و کتاب‌های دانشجو بهینه‌ترین حالت رقم نخورد. شاید برنامه‌ای با هزینه‌ی بالا برگزار شود با کمترین میزان مخاطب! اگر اینها را میدانیم و احتمال وقوع چنین چیزی را میدهیم، پس چرا شفافیت؟ اصلا چرا فعالیت؟ اینکه برنامه‌ها در برگزاری ضعف داشته باشند برای دانشجویی که تازه‌کار است طبیعی است. اما همین تجربه میشود. اما دلیل نمیشود که هزینه‌مان را شفاف نکنیم. همین آگاهی به اینکه این هزینه شفاف خواهد شد و باید پاسخگو باشیم، منجرب به آن میشود که کم‌کاری نکنیم. شنونده نیز باید عاقل باشد! باید بداند که با کارمندانی طرف نیست که بابت کارشان حقوق میگیرند. با دانشجویانی روبروست که بدون گرفتن حقوق و بر اساس دغدغه، شاید به مراتب از کارمندان بهتر عمل کنند.



مخالفین شفافیت مالی تشکل‌ها میتوانند مطالب خود را جهت انتشار در نشریه خیزش نو از طریق تلگرام، اینستاگرام و ایمیل به مجمع دانشجویان حزب‌الله ارسال کنند. مطالب با نام افراد در نشریه منتشر خواهد شد.



عباس آخوندی

شماره‌ی ۱۰۱خیزش نوشماره‌ی ۱۰۱ام نشریه خیزش نوشفافیت مالیمجمع دانشجویان حزب‌الله
ارگان رسمی مجمع دانشجویان حزب‌الله، عضو اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید