نشریه خیزش نو
نشریه خیزش نو
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

دانشجوی خوب، دانشجوی مرده است! (شماره‌ی ۱۰۳ام نشریه)

مسئولین دانشگاه تا زمانی مسئولیت دارند که دانشجوها هستند. با این حال بزرگترین مشکل مسئولین دانشگاه همین دانشجویان هستند! دانشجو مرغ عزا و عروسی است، هم باید باشد و هم نباشد. وقتی که دانشگاه در این انتخاب سخت، مجبور به پذیرش دانشجو است. تصمیم دیگری می‌گیرد. دانشجوی خوب، دانشجوی مرده است!

دانشجویی که صبح ساعت ۷:۳۰ سر کلاس حاضر می‌شود، کاری به کار کسی ندارد، مطیع اوامر ملوکانه باشد اگرچه دستورات ظالمانه باشد و ... این دانشجو اگر در موقع رفتن هیچ چیزی به دانشگاه اضافه نکند بد است؟ برای من دانشجو و برای جامعه‌ای که از ثروتش برای آموزش دانشجو هزینه شده بد است. اما شاید برای برخی از مسئولین که حوصله‌ی چانه‌زنی و چالش ندارند خوب باشد.

پس اینجا چوب شعبده‌بازی وارد صحنه می‌شود و تئوری‌ای عجیب رقم می‌زند که به عقل جن هم نرسد!




پرده‌ی اول:

گوشی همراه یکی از دبیران تشکل‌ها به صدا درمی‌آید. پاسخ می‌دهد. بلافاصله با اعضا تماس می‌گیرد.

+ سلام، خوبی؟

- ممنون، جانم؟ چیزی شده؟

+ نه، زنگ زدن گفتن برای استقبال از ورودی‌ها اسم بدید. می‌تونی بری دانشگاه برای استقبال از دانشجوهای نو ورودی؟

- آره، میرم. اسم من رو بده

*****

پرده‌ی دوم:

گوشی دبیر تشکل به صدا درمی‌آید.

- سلام، خوبی؟

+ سلام، ممنون. جانم؟

- تو کانال گذاشتن که برنامه‌ی استقبال برگزار شده. مگه اسم ما رو ندادی؟

+ چرا، دادم. نگران نباش، ان شاء الله زنگ میزنن. امروز و فردا برای خواهران بود.

- عه! خب حله. نمی‌دونستم. ممنون.


*****

پرده‌ی سوم:

باز هم گوشی دبیر به صدا درمی‌آید!

- بابا، خبر ندادن که. امروز روز دوم برادران بود. چه خبر شده؟! باز هم که در به همون پاشنه میچرخه. باز هم قرار نیست ما باشیم که.

+ سلام، نمی‌دونم والا چی شده. بذار زنگ بزنم پیگیری کنم.

- سلام، ببخشید، اعصاب خرد شده بود. بهم خبر بده.


*****

پرده‌ی چهارم:

+ سلام، زنگ زدم. قرار شد حضوری صحبت کنیم.

- باشه، منم میام پس.

+ اوکی، بیا. می‌بینمت.


*****

پرده‌ی پنجم:

در اتاق را می‌زنند و دو نفری وارد اتاق می‌شوند و پس از سلام کردن روی دو تا از صندلی‌های نزدیک می‌نشینند.

+ چرا ما تو برنامه نبودیم؟

* سلام علیکم. اتفاقا من خواستم که شما هم باشید.

- خیلی ممنون، لطف کردید.

* منتها یکی از کارمندا اشتباه کرد و یادش رفت اسم شما رو بده.

- یعنی چی؟ چطور ممکنه؟ قبلا که از این اشتباهات نمی‌شد. شما خودتون این جواب رو قبول می‌کنید؟


*****

پرده‌ی ششم:

+ سلام، میگن شما اسم ما رو یادتون رفته برای شرکت تو استقبال از ورودی‌ها اسم ما رو بدید؟

نه، کی گفته؟! تو جلسه با هر کسی بودید و این حرف رو زد، زنگ بزنید به من، من خودم میگم که اسم شما رو دادم به مسئول اجرایی برنامه.



چوب شعبده‌بازی در حرکتی محیرالعقول، از دخالت دانشجویانی که هنوز نمرده‌اند در معارفه جلوگیری کرده و از الگو شدن آنان تا حد امکان جلوگیری می‌کند.

البته لازم به ذکر است که این اتفاقات مربوط به دانشگاه‌های دست چندمی کشور است و در دانشگاه‌های درجه‌ی اول و حتی درجه‌ی دوم رقم نمی‌خورد.

شماره‌ی ۱۰۳خیزش نوشماره‌ی ۱۰۳ام نشریه خیزش نومعارفهدانشجوی جدیدالورود
ارگان رسمی مجمع دانشجویان حزب‌الله، عضو اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید