مسدود شدن کارت بانکی مهاجران نشان از زخم قدیمی می دهد.
مسدود شدن کارت های بانکی مهاجران افغانستانی که باعث شد در این روز های داغ و کرونایی ،صف های طویلی در پشت بانک ها برای رفع این مشکل تشکیل شود،نشان از وجود یک زخم قدیمی می دهد که هر از گاهی سر باز می کند.
پدیدهای به نام پولشویی:
افرادی که دارای گذرنامه نبوده و مهاجر غیررسمی هستند یا تاریخ انقضای گذرنامه آنها به پایان رسیده به طور کلی از دایره خدمات بانکی حذف میشوند. اما اگر فرد دارای کارت آمایش (کارت خروجی مدتدار) باشد تنها حساب بانکی با دفترچه برای او افتتاح شده و نمیتواند از کارت عابر و خدمات الکترونیکی استفاده کند.
بر اساس آخرین تصمیم بانک مرکزی ایران، دیگر برای مهاجرین دارای کارت آمایش در ایران، کارت بانکی یا عابر بانک صادر نمیشود، اما علاوه بر صادر نشدن کارتهای بانکی، کارتهای فعال بانکی این مهاجرین نیز مسدود شده است.
بر اساس بخشنامه صادر شده از سوی بانک مرکزی ایران، مهاجرین نیز در لیستی قرار گرفتهاند که نباید برای آنها «عابر بانک» صادر شود. البته این بخشنامه در سال ۱۳۹۰ و راجع به مسأله «پولشویی» مصوب شده و حال اجرایی شده.
محرومیت اتباع خارجی از داشتن خدمات بانکی موجب شده بود تا این افراد حقوق و دستمزد خود را بهصورت نقدی از کارفرمایان دریافت و یا به حساب یک ایرانی یا مهاجر افغانستانی معتبر و دارای حساب بانکی واریز کنند. این موضوع سه مسئله را در پی داشت:
۱. اطلاعات تراکنشهای مالی، شبکههای مالی اتباع خارجی، مبدأ و مقصد جریانات مالی و سایر اطلاعات اقتصادی و پولی اتباع خارجی در ایران ثبت نمیشد.
۲. بانکها را از داشتن گردش مالی بالا محروم کرده بود.
۳. منجر به سختتر شدن زندگی مهاجران حاضر در ایران شده بود. موضوعی که از رفتار اسلامی و انسانی به دور بود و عواقب اجتماعی مناسبی را برای حاکمیت در بر نداشت.
استفاده از خدمات بانکی نظیر کارتهای الکترونیک بانکی از بدیهیترین الزامات زندگی شهری است. اما متأسفانه بخش عمدهای از مهاجران در ایران، از داشتن کارت بانکی و خدمات اینترنتی محروم هستند. با شیوع ویروس کرونا و احتمال انتقال ویروس از طریق اسکناس، این مسئله اهمیت ویژهای پیدا کرده است. از سوی دیگر، این افراد از کلیه امکانات و زیرساختهای خرید الکترونیک محروم هستند و این مسئله زندگی آنها را با چالشهای جدیای مواجه نموده است. در آبان ماه ۹۸، آیین نامه مربوطه تغییر نمود اما پس از گذشت ۶ ماه، همچنان بانکها در انتظار دریافت دستورالعملهای اجرایی از سوی شورای عالی مبارزه با پولشویی هستند. این راهکار، بدون هیچ هزینهای و در اسرع وقت قابل پیاده سازی است که میتواند زندگی حداقل ۱.۵ میلیون نفر از اتباع خارجی را تسهیل نماید و به قطع زنجیره کرونا کمک شایانی نماید.
مهاجر یا شهروند مسئله این است؟
مسئله مهمتری که باید به آن پرداخت این است که اساسا کسانی که چندین نسل آن ها در ایران زندگی می کنند و در ایران متولد شده اند، چرا مهاجر و اتباع خارجی خطاب می شوند که این ها حتی شاید یکبار هم به افغانستان نرفتهاند. این برادران و خواهران ما از کجا به ایران مهاجرت کرده اند که مهاجر خطاب می شوند.
ما کاری به سخنان حضرت امام (ره) نداریم که اسلام مرز ندارد و ما مسلمان هستیم، به عنوان شاهد مثال به جملات زیر توجه کنیم:
«آوارههایی که از افغانستان الان در ایران هستند و مشکلات زیادی دارند... البته ملت خیلی کمک میکند در همه این امور، لکن اینطور نیست که کمک ملت کافی باشد... دولت است که متکفل این امور است و مسئول این امور است... و همینطور مهمانهایی که داریم، خوب افغانستانی هستند، مسلمان هستند یا فرض کنید که عراقی هستند یا بیچارهها را از خانههایشان دور کردند، مالشان را بردند، خودشان را فرستادند اینجا، خوب باید چه کرد با اینها؟ نباید اینها را پذیرایی کرد؟ ما مسلمانیم، آنها هم مسلمانند، ما باید از آنها پذیرایی کنیم، خدمت کنیم به آنها و این دولت است که دارد این کار ها را میکند...» (صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۷۸)
فارغ از صحبت های حضرت امام (ره)، در همه کشور های دنیا یک سری قوانین در این زمینه وجود دارد. به طور مثال در کشور آلمان شما بعد از سه سال اقامت، شهروند این کشور محسوب میشوید و از خدمات آن کشور استفاده میکنید و در دوران شیوع کرونا یک شبکه کارت عابر بانک شما را مسدود نمیکنند و شما را در صفهای تحویل قرار نمیدهند. متاسفانه ما از مجاهدتهای این برادران و خواهران غفلت می کنیم. آخرین نمونه همین شهید بزرگوار نسیم افغانی که با حکم رهبری در حرم رضوی به خاک سپرده شدند، یا تیپ فاطمیون که شهید مصطفی صدرزاده از این طریق به سوریه میرود و شهید عزیز حاج قاسم سلیمانی که میفرمودند هر وقت کار گره می خورد، بچه های دلیر تیپ فاطمیون کار را جمع میکردند.
سوتفاهم ها درباره افغانستانی ها
مسئله مهم دیگری که باید به آن توجه بشود، دید غلط ما مردم ایران به این خواهران و برادران است. ما چند پیش فرض اشتباه داریم که ناشی از بازتاب های رسانهای غلط در فیلم و سریالها یا خبرگزاری هاست. به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱. افغانستانیها افراد کمسوادی هستند که این دید از فیلمهای که ساخته میشود نشئت می گیرد. در حالی که در کارشناسی ارشد بعضی از رشتهها، رتبههای برتر افغانستانی هستند و حتی چندین پزشک افغانستانی در ایام کرونا برای خدمت به بیماران جان خودشان را از دست دادند.
۲. افغانستانیها افراد مجرم هستند. با توجه به مقایسه زندانیهای ایرانی و افغانستانی می بینیم این آمار اشتباه است که غالبا هم به خاطر نداشتن مدرک گرفته میشوند که علت اصلی هم سخت بودن روند گرفتن مدرک است برای مثال قانون «مادرم ایرانی است، پس من ایرانی هستم» که بعد از پیگیری های زیاد هنوز کامل اجرایی نشده است، پس بیشتر حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در این قضیه مقصر است تا خود مهاجران.
تشکیل جبهه جهانی مستضعفین رسالت مغفول جنبش دانشجویی
القصه به نظر می رسد، با توجه به آموزه های دینی و انسانی وظیفه شرعی و انسانی ما این است که به مشکلات این قشر بپردازیم، متاسفانه جنبش دانشجویی در این زمینه نمره قابل قبولی نمیگیرد و لزوم پرداختن به مسائل بین الملل که در پیام امام(ره) به مناسبت تشکیل بسیج دانشجو و طلبه آمده است اهمیت زیادی دارد.
«حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است ، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هستههای مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.»( ۲ آذر ۱۳۶۷)
تشکیل این جبهه واحد شدنی نیست، جز با ارتباط دانشجویان ایرانی با دانشجویان غیر ایرانی در دانشگاه های ایران و ارتباط با دانشجویان در اقصا نقاط دنیا جهت برقراری ارتباط با امتهای مستضعف دنیا و ضد امپریالیسم جهانی. البته از دستگاه وزارت خارجه کشور و نهاد های تابع آن با شرایط فعلی توقعی نیست که نه در نیجریه و شیخ زکزاکی آبی گرم شد، نه در جنایات بر علیه مسلمان کشیمر و میانمار، نه مردم مظلوم یمن و....
علیرضا اسعدی