در سفر به کرمانشاه و در دیدار با مسئولین شهری، باز به نمونه دیگری از کهنه بودن مسئولین برخوردیم. اما این بار به لطف سن جوان ایشان این کهنگی واضحتر و مشهودتر بود!
همانطور که جوانی و نشاطی که برای مسئولیتپذیری در مقامها و منصبهای مختلف نیاز است، لزوماً معادل با سن افراد نیست. پیری ۷۰ ساله هم می تواند اندیشهای جوان داشته باشد، جوانی ۳۰ یا ۴۰ ساله هم می تواند در مقام مسئولیت، اندیشه کهنه و قدیمی داشتهباشد.
در کرمانشاه در پی تجمع و دادخواهی در پی تخریب آلونک آسیه پناهی و مشکلات و مسائل بین اوقاف و شهرداری که دودش به چشم مردم مستضعفی مانند آسیه پناهیها میرود، دوباره با پدیده کهنه بودن اندیشه ها و رفتارهای مسئولین مواجه شدیم.
از حاشیه های دیدار با مسئولین کرمانشاه و نحوه مواجهه مسئولین با دانشجویان و شرط عدم استفاده از دوربین و موبایل و رفتارهای امنیتی و باقی ماجرا ها بگذریم که در صورت پرداخت به این مسائل سخن بسیار طولانی می شود!
این بار سن مسئولین گاها به زحمت به ۳۵ سال میرسید و این برای ما بسیار دردناک بود. خیال کردیم الان است که مسئولین جوان همصدا شوند و راه نجات ما از بنبست همیشگی مسئولین کهنه و کلیگو! اما این بار به لطف خلاقیت جوانی خود برای تلطیف فضای مطالبهگری ها و به جای پاسخهای واضح و به درد بخور، پا را فراتر گذاشته و به کلی گویی های همیشگی بسنده نکردند و رفتارهای به ظاهر جدیدتری هم از خود بروز دادند!
از سرپا ایستادن مسئول جوان خوش هیکل برای کلی گویی ها و صرفاً عذرخواهیها گرفته تا «دمتونگرم» های بعد از جلسهی خصوصیتر با جمعی از دانشجویان! همان مسئولین کهنه همیشگی بودند؛ این بار با خلاقیت بیشتر و زبان چربتر و سن کمتر.
با بدن ورزیده و اندام باشگاه دیده و بعضا گوش شکسته که حاکی از گذران بخش قابل توجهی از عمر بر روی تشک کشتی و باشگاه های بدنسازی بود! یکی از این جوانان به عنوان شهردار جدید منطقه معرفی شد که تا انتها هم صحبتی نکرد و پشت جمعیت نشستهبود و خود هم نمیدانست چرا آمده و چه باید بکند؟!
اما دیگری با بدن و صدای ورزشکاری خود به احترام ما سرپا ایستاد و ضمن عرض خیرمقدم و تسلیت ایام رحلت امام در چند دقیقه آغازین صحبتهای خود، شروع به ابراز پشیمانی و عذرخواهی کرد و قول داد دیگر تَکرار نشود!
انگار نه انگار که ما برای چه آنجا بودیم!
اما اینبار بر خلاف تصورمان باید در بنبست مسئولین از مانعی چغرتر و بدبدنتر از موانع قبلی عبور میکردیم!
از مسئولین مسن تر که دیگر با وجود این انتظاری هم نمیرود!
مسئولینی که برای این که خود را بسیجی و پیرو خط امام و آرمانهایش نشان دهند حاضرند بلافاصله بعد از برده شدن نام امام خمینی (ره) جمع را با فرستادن صلواتی بلند دعوت به این کار کنند ولی در هنگام پاسخ دادنها وقت را با کلیگویی و شعار دادنها تلف کنند.
پس هر چند در جماعت انسانهای مسنتر اندیشههای کهنه بیشتر دیده میشود اما اصل مسئله جریان اندیشههای کهنه و غیرمسئول بین مسئولین است که باید ریشه کن شود. متأسفانه با جایگزین شدن کیفکشها به جای پدرخواندهها، خبری از اندیشههای نو نخواهد بود.
قطعا از اهم مشکلات ساختاری ما همین است.
هادی فرجیان