شبکه آستار (Astar Network) یک چارچوب حاکمیت ترکیبی پیچیده را پیادهسازی کرده است که به طور هدفمند، نظرسنجیهای غیررسمی، سریع و خارج از زنجیره را از رأیگیریهای رسمی، امن و درونزنجیرهای مجزا میکند. این مدل با بهرهگیری از دو پلتفرم مجزا عمل میکند: OpenSquare برای نظرسنجیهای سریع، بدون هزینه گس و غیرالزامی که برای سنجش احساسات جامعه طراحی شده است ، و
SubSquare برای رأیگیریهای رسمی، شفاف و الزامی که به طور تغییرناپذیر در بلاکچین ثبت میشوند.
منطق استراتژیک این رویکرد دو لایه، ایجاد یک تعادل عملگرایانه بین ایدهآلهای تصمیمگیری کاملاً غیرمتمرکز و جامعهمحور و محدودیتهای فنی فناوری بلاکچین است. این سیستم به طور مؤثری هزینههای بالا و سرعت پایین مرتبط با رأیگیریهای درونزنجیرهای برای بحثهای مقدماتی را کاهش میدهد، در حالی که اطمینان میدهد تصمیمات حیاتی و غیرقابل بازگشت—مانند ارتقاء پروتکل، هزینههای خزانهداری و تغییرات پارامترهای شبکه—بر روی پاراچین امن آستار اجرا میشوند. یک مشاهده کلیدی در طراحی این مدل، تقسیم روشن اهداف است. OpenSquare به عنوان یک "لایه اجتماعی" حیاتی برای ایجاد اجماع کمهزینه و نظرسنجیهای آزمایشی عمل میکند، در حالی که SubSquare به عنوان "لایه اجرایی" قطعی برای حاکمیت نهایی و با ریسک بالا عمل میکند. بررسی مطالعه موردی اکسپلویت نیمو (Neemo) یک نمونه واقعی جذاب از نحوه انتقال جامعه آستار بین این دو لایه را ارائه میدهد، که هم انعطافپذیری مدل و هم آسیبپذیریهای ذاتی آن در برابر دستکاری خارج از زنجیره را برجسته میکند.
شبکه آستار، یک بلاکچین که توسط سوتا واتانابه تأسیس شده است، در سال 2019 با نام Plasm Network آغاز به کار کرد و در سال 2021 تغییر نام داد و در ژانویه 2022 به طور رسمی شبکه اصلی خود را راهاندازی کرد. آستار که به عنوان یک هاب قرارداد هوشمند در اکوسیستم پولکادات (Polkadot) قرار گرفته است، مأموریت اصلی خود را توانمندسازی قابلیت همکاری با پشتیبانی از هر دو محیط EVM (ماشین مجازی اتریوم) و WASM (WebAssembly) میداند. این پشتیبانی از چند VM و قابلیتهای پیامرسانی بین اجماع (XCM) به آستار اجازه میدهد تا به عنوان پلی عمل کند که اکوسیستم پولکادات را به بلاکچینهای لایه ۱ اصلی مانند اتریوم و کازموس متصل کند.
توکن بومی شبکه، ASTR، یک نقش چندوجهی را ایفا میکند و پایه و اساس کل اکوسیستم را فراهم میسازد. علاوه بر عملکرد آن در حاکمیت غیرمتمرکز، ASTR برای هزینههای گس، استیکینگ dApp و به عنوان دارایی مرکزی در اتحاد آستار-سونیوم استفاده میشود و کاربرد خود را در برنامههای مالی غیرمتمرکز (DeFi)، بازی و سرگرمی تثبیت میکند. از طریق برنامه
Build2Earn، آستار مستقیماً به توسعهدهندگان و پروژهها انگیزه میدهد و به کاربران اجازه میدهد تا توکنهای ASTR خود را بر روی dAppها استیک کنند، در نتیجه نوعی درآمد غیرفعال را برای مشارکتکنندگان در شبکه فراهم میکنند.
فلسفه حاکمیت آستار ریشه در یک تعهد اساسی به تصمیمگیری غیرمتمرکز و جامعهمحور دارد. این شبکه با هدف توانمندسازی ذینفعان خود برای هدایت توسعه و تکامل آن، این امر را به عنوان یک ستون اصلی رشد خود به یک "مجموعه" میبیند که کاربرد توکن ASTR را در چندین بلاکچین گسترش میدهد. سیستم حاکمیت به گونهای طراحی شده است که هم فراگیر و هم شفاف باشد و اطمینان حاصل کند که اراده جمعی جامعه میتواند به طور مؤثری آینده شبکه را هدایت کند.
حاکمیت رسمی درونزنجیرهای شبکه آستار از طریق SubSquare قابل دسترسی است، پلتفرمی که یک رابط کاربری آسان برای بررسی دادههای حاکمیت، رأیگیری در همهپرسیها و مدیریت خزانهداری فراهم میکند. خود این سیستم از مدل "Gov v1" پولکادات استفاده و آن را با شرایط خود سازگار میکند. این تصمیم یک استراتژی برای جلوگیری از "اختراع مجدد چرخ" را منعکس میکند و در عوض یک پایه قوی و از پیش موجود را برای درجهای از عدم تمرکز فراهم میآورد.
چرخه حیات پیشنهادات درونزنجیرهای در آستار یک فرآیند چند مرحلهای و ترتیبی است که برای اطمینان از فرصت مشارکت همه ذینفعان و ایجاد یک تأخیر برای امنیت و شفافیت طراحی شده است. ابتدا، یک پیشنهاد با ارسال یک "preimage" آغاز میشود، که هش فراخوانی تابع درونزنجیرهای است که باید اجرا شود، مانند ارتقاء پروتکل یا انتقال وجوه خزانهداری. هر کسی که ASTR در اختیار دارد میتواند با واریز حداقل 1000 ASTR، که به عنوان وثیقه برای جلوگیری از اسپم عمل میکند، یک پیشنهاد عمومی ایجاد کند. اگر بعداً پیشنهاد مخرب تشخیص داده شود و لغو شود، این سپرده کاهش مییابد. تأیید یک پیشنهاد موجود با واریز مبلغی مشابه، شانس آن را برای تبدیل شدن به همهپرسی افزایش میدهد. دوره راهاندازی (Launch Period)، یک پنجره 7 روزه، زمانی است که پیشنهادات عمومی ساخته و تأیید میشوند، یا پیشنهادات خارجی توسط شورای اصلی معرفی میشوند. در پایان این دوره، بیشترین پیشنهاد عمومی تأیید شده یا یک پیشنهاد خارجی به یک همهپرسی تبدیل میشود. سپس جامعه یک دوره 7 روزه برای رأیگیری دارد. برای تصویب یک همهپرسی، باید یک حد نصاب خاصی حاصل شود. اگر تصویب شود، یک دوره 2 روزه برای اجرا (Enactment Period) دنبال میشود، قبل از اینکه پیشنهاد درونزنجیره اجرا شود، که به جامعه زمان میدهد تا برای تغییرات آماده شود.
قدرت رأیدهی در این سیستم یک مکانیزم ساده یک توکن، یک رأی نیست. این مدل از رأیگیری با محک (conviction voting) استفاده میکند، که به دارندگان توکن اجازه میدهد تا با موافقت برای قفل کردن توکنهای ASTR خود برای یک دوره مشخص، رأی خود را تقویت کنند. یک دوره قفل طولانیتر منجر به وزن رأیگیری بیشتر میشود. به عنوان مثال، یک کاربر که با 1000 توکن و ضریب محک 3 رأی میدهد، رأی او به عنوان 3000 توکن شمارش میشود، اما توکنهای او برای مدت طولانیتری قفل خواهند شد. علاوه بر این، دارندگان ASTR میتوانند قدرت رأیگیری خود را به یک حساب دیگر بدون انتقال توکنهای خود واگذار کنند، که مشارکت گستردهتر را حتی برای کسانی که نمیتوانند به طور فعال درگیر باشند، تسهیل میکند.
حاکمیت درونزنجیرهای توسط یک ساختار قدرت سه گانه متشکل از سه شورا متمایز مدیریت میشود:
شورای اصلی (Main Council): این شورا که در ابتدا از رهبران بنیاد آستار تشکیل شده است، میتواند پیشنهادات خارجی ایجاد کند، هزینههای خزانهداری را تأیید کند و تغییرات اعضا را در هر سه شورا با اکثریت 2/3 مدیریت کند.
کمیته فنی (Technical Committee): این کمیته میتواند پیشنهادات خارجی را سریعتر پیگیری کند، که برای موقعیتهای اضطراری حیاتی است. پیگیری سریع استاندارد به اکثریت 2/3 نیاز دارد، در حالی که پیگیری سریع فوری، که اجازه یک دوره رأیگیری کوتاه به صورت دلخواه را میدهد، به اجماع کامل نیاز دارد. آنها همچنین میتوانند توابع خاصی را متوقف یا در یک وضعیت اضطراری وارد حالت تعمیر و نگهداری شوند.
شورای جامعه (Community Council): این شورا یک نهاد شش نفره با ساختار متعادل 2-2-2 (2 نفر از تیم اصلی، 2 نفر از نمایندگان اکوسیستم، 2 نفر از نمایندگان جامعه) است. این شورا خزانهداری جامعه را مدیریت میکند، پیشنهادات استیکینگ dApp را ارزیابی میکند و در رأیگیریهای درونزنجیرهای شرکت میکند.
ترکیب شورای اصلی یک استراتژی عمدی "عدم تمرکز مدیریت شده" را نشان میدهد. وابستگی اولیه به رهبران بنیاد برای اطمینان از ثبات شبکه و اجرای چابک در مراحل اولیه آن طراحی شده است. با این حال، این سیستم به طور همزمان یک مسیر درونزنجیرهای واضح را برای جامعه فراهم میکند تا به تدریج کنترل را در طول زمان به دست بگیرد، زیرا این اعضای اولیه میتوانند از طریق یک همهپرسی عمومی جایگزین شوند. این رویکرد یک پاسخ عملگرایانه به چالشهای راهاندازی یک شبکه غیرمتمرکز پیچیده است.
جدول ۱: مدل حاکمیت سه گانه آستارنهاد حاکمیتنقشها و اختیاراتشورای اصلیایجاد پیشنهادات خارجی، تأیید/رد هزینههای خزانهداری اصلی، مدیریت جایگزینی اعضای شورا.کمیته فنیپیگیری سریع پیشنهادات در مواقع اضطراری، توقف/فعالسازی مجدد تراکنشهای خاص، فعال کردن حالت تعمیر و نگهداری.شورای جامعهمدیریت خزانهداری جامعه، ارزیابی پیشنهادات استیکینگ dApp، مشارکت در رأیگیریهای حاکمیت.
Export to Sheets
علاوه بر سیستم رسمی درونزنجیرهای، آستار از OpenSquare به عنوان یک پلتفرم مکمل برای حاکمیت خارج از زنجیره استفاده میکند. OpenSquare یک ابزار "رأیگیری لحظهای" یا "رأیگیری خارج از زنجیره" است که برای نظرسنجیهای سریع و بدون هزینه گس به منظور سنجش احساسات گسترده جامعه استفاده میشود. بر خلاف رأیگیریهای الزامی در SubSquare، پیشنهادات و بحثها در OpenSquare منجر به تغییرات مستقیم درونزنجیرهای نمیشوند. در عوض، آنها به عنوان ابزاری برای نظرسنجی غیررسمی عمل میکنند، با یک مورد استفاده قابل توجه که انتخابات شورای جامعه آستار است.
یک نکته حیاتی برای شفافسازی، تمایز بین این پلتفرم مرتبط با بلاکچین و یک شرکت با نام مشابه است. یک ارائهدهنده راهحلهای محل کار مستقر در سیاتل که با نام OpenSquare فعالیت میکرد، در اوایل سال 2024 به "One Workplace" تغییر نام داد. توجه به این نکته ضروری است که این شرکت هیچ ارتباطی با پلتفرم حاکمیت بلاکچین ندارد.
در حالی که OpenSquare برای سنجش احساسات بسیار مؤثر است، حاکمیت خارج از زنجیره بدون آسیبپذیری نیست. پلتفرمهایی مانند OpenSquare به طور ذاتی در برابر حملات سیبیل (Sybil attacks) آسیبپذیر هستند، جایی که یک فرد میتواند چندین حساب برای دستکاری نتایج رأیگیری ایجاد کند. علاوه بر این، بدون اتصال مستقیم به بلاکچین، این نظرسنجیها غیرالزامی هستند و نمیتوانند برای راهاندازی اقدامات درونزنجیرهای استفاده شوند و فقط به عنوان یک مکانیزم سیگنالدهی عمل میکنند. این بدهبستان عمدی و ضروری است، زیرا انجام هر بحث مقدماتی درونزنجیرهای به دلیل هزینههای گس مرتبط با تراکنشها در شبکهای مانند اتریوم، که در گذشته با مسائل مقیاسپذیری با پروتکلهای رأیگیری درونزنجیرهای مشابه مواجه بوده است، از نظر مالی بسیار گران خواهد بود.
رویکرد جامعه به رأیگیری خارج از زنجیره به ویژه قابل تأمل است. بحثها در مورد اکسپلویت نیمو (Neemo) (که بعداً به تفصیل بررسی میشود) نشان میدهد که جامعه لایه خارج از زنجیره را به عنوان یک مرحله ناقص اما ضروری میبیند. اذعان میشود که این نظرسنجیها ممکن است دستکاری شوند و برای تصمیمات با ریسک بالا و وزن توکن غیرقابل اعتماد هستند. این نشان میدهد که هدف واقعی لایه خارج از زنجیره، عملکرد به عنوان یک "جعبه شنی حاکمیتی" با ریسک پایین است. این لایه، بازخوردهای سریع و مشارکت گسترده جامعه را بدون هزینه یا خطرات امنیتی یک تعهد رسمی درونزنجیرهای امکانپذیر میسازد. سپس رأی درونزنجیرهای در SubSquare به عنوان داور نهایی و امن عمل میکند، که اطمینان میدهد فقط تصمیمات شفاف و قابل تأیید اجرا میشوند.
نوآوری واقعی حاکمیت آستار در اجزای فردی آن نیست، بلکه در ادغام همافزایی آنها است. دو لایه به گونهای طراحی شدهاند که به صورت مکمل یکدیگر کار کنند، به طوری که نظرسنجیهای OpenSquare اطلاعات لازم و یک "بررسی اجتماعی" حیاتی را برای رأیگیریهای رسمیتر، امنتر و پرهزینهتر در SubSquare فراهم میکنند. این رویکرد یک سیستم متعادل را ایجاد میکند که هم فراگیر و هم انعطافپذیر است.
یک تحلیل مقایسهای، عملکردهای خاص هر پلتفرم را برجسته میکند:
جدول ۲: حاکمیت ترکیبی آستار: تحلیل مقایسهایمعیارOpenSquare (خارج از زنجیره)هدف
سنجش احساسات، بحث مقدماتی
هزینه
بدون هزینه گس
قطعیت
غیرالزامی، اطلاعاتی
شرکتکنندگان
نظرسنجیهای بالقوه آسیبپذیر به حمله سیبیل؛ میتواند بر اساس 1 کیف پول = 1 رأی باشد
موارد استفاده
انتخابات شورای جامعه، نظرسنجیهای عمومی، پیشنهادات مقدماتی
این مدل ترکیبی چندین مزیت استراتژیک را ارائه میدهد. ماهیت کماصطکاک و بدون هزینه گس نظرسنجیهای OpenSquare به طور قابل توجهی مانع ورود را کاهش میدهد و مشارکت گستردهتر جامعه را در مراحل اولیه یک پیشنهاد تقویت میکند. با نگه داشتن بحثهای مقدماتی خارج از زنجیره، شبکه در هزینههای گس صرفهجویی میکند و از اسپم درونزنجیرهای جلوگیری میکند. در همین حال، تصمیمات حیاتی و با ریسک بالا برای لایه امن درونزنجیرهای که از مکانیزمهای پیچیدهای مانند رأیگیری با محک و الزامات حد نصاب برای اطمینان از مشروعیت و اعتماد استفاده میکند، محفوظ است.
با وجود این مزایا، این مدل با چالشهای ذاتی روبرو است. یک خطر قابل توجه، تمرکزگرایی است، زیرا انباشت قابل توجه قدرت رأیگیری همچنان میتواند سیستم را منحرف کند. برای مقابله با این موضوع، آستار مکانیسمهایی مانند رأیگیری درجه دوم و سقفهای واگذاری را پیشنهاد کرده است که تمرکزهای بزرگ قدرت را مجازات میکند. یکی دیگر از آسیبپذیریهای بالقوه، توکن
govASTR است. در حالی که ارزش پولی مستقیمی ندارد، میتواند از طریق مکانیزمهای رشوه بالقوه که میتواند برای تأثیرگذاری بر رأیگیریهای هزینههای خزانهداری استفاده شود، یک ارزش ثانویه به دست آورد. برای مقابله با این موضوع، آستار پیشنهاد کرده است که قدرت رأیگیری رو به زوال و تصادفیسازی صف را پیادهسازی کند که از احتکار قدرت رأیگیری جلوگیری میکند.
تعامل بین حاکمیت درونزنجیرهای و خارج از زنجیره آستار در طول واکنش جامعه به اکسپلویت نیمو به شدت نشان داده شد. پس از این حادثه، جامعه به دنبال رأیگیری در مورد یک برنامه بازپرداخت بود. این تصمیم با ریسک بالا با یک نظرسنجی خارج از زنجیره با استفاده از "مدل Snapshot" آغاز شد، که از نظر عملکردی معادل یک رأی در OpenSquare است.
نظرسنجی خارج از زنجیره برای سنجش احساسات اولیه جامعه در مورد برنامه بازپرداخت پیشنهادی بود. با این حال، همانطور که بحث در انجمن در مورد این موضوع نشان میدهد، رأی به دلیل نگرانیهای مربوط به حمله سیبیل و دشواری فنی در شمارش دقیق داراییهای توکن در پروتکلهای مختلف DeFi خارج از زنجیره، به طور گستردهای "به شدت دستکاری شده و به احتمال زیاد غیردقیق" در نظر گرفته شد. بحث جامعه به صراحت اشاره کرد که پلتفرمهایی مانند OpenSquare فاقد مقاومت کافی در برابر سیبیل هستند و یک مدل ساده "1 کیف پول = 1 رأی" وزن دارندگان توکن بزرگ را نادیده میگیرد، در حالی که یک نظرسنجی با وزن توکن غیردقیق میتواند منجر به واکنش قابل توجهی شود.
با وجود شکست واضح این نظرسنجی مقدماتی خارج از زنجیره در تولید یک نتیجه قابل اعتماد، فرآیند حاکمیت از مسیر خود منحرف نشد. یک رأی رسمی درونزنجیرهای در SubSquare به عنوان مکانیزم قطعی برای یک تصمیم نهایی آغاز شد. این عمل یک عملکرد استراتژیک حیاتی از مدل ترکیبی آستار را نشان میدهد: لایه درونزنجیرهای به عنوان یک "ضمانت نجات" عمل میکند. این لایه مکانیزمی را برای یک رأیگیری مجدد امن، شفاف و الزامی در مورد یک موضوع حیاتی فراهم میکند، حتی زمانی که نظرسنجی مقدماتی و سنجش احساسات به خطر افتاده باشد. این امر این اصل را تقویت میکند که سیستم درونزنجیرهای، با امنیت و قابلیت تأیید ذاتی خود، منبع نهایی اقتدار و اعتماد است که مستقل از نقصهای لایه غیررسمی عمل میکند.
با نگاه به آینده، مدل حاکمیت آستار جزء لاینفک چشمانداز گستردهتر آن برای تبدیل شدن به یک "مجموعه" و گسترش اکوسیستم خود از طریق اتحادهای استراتژیک مانند اتحاد با سونیوم و اکوسیستم Superchain است. وابستگی فعلی به Gov v1 پولکادات یک نقطه شروع عملی است، اما مسیر آینده شبکه احتمالاً شامل پذیرش چارچوبهای حاکمیتی پیشرفتهتر برای تطبیق با پیچیدگی و مقیاس رو به رشد اکوسیستم خواهد بود.
برای تقویت این مدل، چندین توصیه کلیدی از تحلیل انتقادی وضعیت فعلی آن به دست میآید. اول، شبکه باید توسعه مکانیسمهای مقاومت در برابر سیبیل را برای پلتفرم رأیگیری خارج از زنجیره خود اولویتبندی کند. در حالی که لایه خارج از زنجیره برای قطعیت در نظر گرفته نشده است، اگر نتواند یک بازتاب دقیق از احساسات جامعه ارائه دهد، کاربرد آن کاهش مییابد. دوم، باید بهبودهایی در کانالهای ارتباطی ایجاد شود تا از یک انتقال یکپارچه و شفاف پیشنهادات از فاز بحث غیررسمی و خارج از زنجیره به فرآیند رأیگیری رسمی و درونزنجیرهای اطمینان حاصل شود. در نهایت، آستار میتواند مدلهای انگیزشی جدیدی را برای افزایش مشارکت رأیدهندگان درونزنجیرهای و واگذاری بررسی کند، در نتیجه قدرت را بیشتر توزیع و کنترل را غیرمتمرکز میکند.
مدل حاکمیت آستار به عنوان یک مطالعه موردی جذاب برای صنعت گستردهتر Web3 عمل میکند. این مدل یک طرح عملی و مقیاسپذیر برای چگونگی هدایت شبکههای غیرمتمرکز در بدهبستانهای حیاتی بین سرعت و امنیت ارائه میدهد. با تقویت مشارکت جامعه از طریق نظرسنجیهای کماصطکاک و بدون هزینه گس، در حالی که لایه امن درونزنجیرهای را برای تصمیمات حیاتی و غیرقابل بازگشت محفوظ میدارد، آستار یک تکامل قابل توجه در زمینه حاکمیت غیرمتمرکز را نشان میدهد.
مدل حاکمیت ترکیبی شبکه آستار یک سیستم پیچیده و استراتژیک طراحی شده است که چیزی بیش از یک مجموعه از دو ابزار جداگانه است. این یک چارچوب یکپارچه است که از نقاط قوت منحصر به فرد هر دو فناوری درونزنجیرهای و خارج از زنجیره بهره میبرد. نظرسنجیهای غیررسمی در OpenSquare به عنوان یک مکانیزم چابک برای سنجش احساسات جامعه و تقویت مشارکت گسترده عمل میکنند، در حالی که لایه رسمی، امن و پرهزینه درونزنجیرهای در SubSquare برای اقدامات قطعی و غیرقابل بازگشت محفوظ است. این جداسازی عمدی وظایف، خطرات فنی و اقتصادی را کاهش میدهد و در عین حال یک ساختار حاکمیتی انعطافپذیر را ایجاد میکند.
توانایی این مدل در عملکرد با یکپارچگی، حتی زمانی که لایه غیررسمی آن به چالش کشیده میشود، همانطور که توسط مطالعه موردی نیمو نشان داده شده است، گواهی بر تعهد آستار به ساخت یک شبکه است که هم جامعهمحور و هم قوی است. این چارچوب یک مسیر واضح و شفاف را برای ذینفعان فراهم میکند تا به طور جمعی توسعه شبکه را هدایت کنند، که یک رویکرد عملگرایانه به عدم تمرکز واقعی را تجسم میبخشد.