عکاسی مشارکتی: چارچوبی برای توانمندسازی(قسمت اول)
این بخش با فراتر رفتن از مبانی نظری مطرح شده قبلی، به کاربرد عملی روش های عکاسی مشارکتی می پردازد. درک این نکته بسیار مهم است که "عکاسی مشارکتی" یک ماهیت یکپارچه نیست؛ بلکه طیفی از رویکردها را در بر می گیرد که هر کدام ظرافت ها و ویژگی های خاص خود را دارند. در حالی که اصل فراگیر - توانمندسازی جامعه از طریق داستان سرایی بصری مشترک - ثابت باقی می ماند، درجه مشارکت جامعه و ماهیت هم کاری می تواند به طور قابل توجهی متفاوت باشد.

در پروژه های مشارکتی، اعضای جامعه می توانند ایده های خود را مطرح کنند، در طول فرآیند ساخت تصویر پیشنهاد دهند، یا مستقیما در خود عکاسی مشارکت کنند، دوربین ها و دیدگاه های خود را به اشتراک بگذارند. با این حال، عکاس معمولا سطح قابل توجهی از کنترل بر جهت کلی پروژه، انتخاب های زیبایی شناسی، و محصول نهایی را حفظ می کند. این شیوه لزوما کنترل کامل را به جامعه واگذار نمی کند. برای مثال، پروژه ای را در نظر بگیرید که بازار کشاورزان محلی را مستندسازی می کند. یک عکاس ممکن است با فروشندگان همکاری نزدیکی داشته باشد و در مورد داستان هایی که می خواهد منتقل کند بحث کند، اما در نهایت تصمیمات هنری و ویراستاری را در مورد اینکه کدام عکس ها انتخاب می شوند، چگونه ویرایش می شوند و داستان نهایی چگونه ارائه می شود، اتخاذ می کند. همکاری در اینجا بسیار مهم است، اما عکاس همچنان داستان گوی اصلی است.
یک قدم جلوتر از طیف مشارکتی، عکاسی خلاقانه مشترک است. در اینجا، عکاس و اعضای جامعه با هم کار می کنند و قدرت تصمیم گیری را در کل فرآیند به اشتراک می گذارند. این امر نیازمند یک تغییر قابل توجه در نقش عکاس است؛ آن ها به جای هدایت پروژه، به عنوان تسهیل کننده عمل می کنند، تخصص فنی فراهم می کنند، در حالی که به دیدگاه جامعه ارزش و اولویت می دهند. این تنها به معنی ترکیب پیشنهادها نیست؛ بلکه به معنی ایجاد یک چشم انداز مشترک از آغاز پروژه است. پروژه ای را تصور کنید که تاثیر تغییرات آب و هوایی بر یک جامعه ساحلی را بررسی می کند. در یک رویکرد خلاقانه مشترک، اعضای جامعه به طور فعال در تعریف تمرکز پروژه، انتخاب مکان ها، تعیین سبک بصری، و حتی شرکت در مراحل ویرایش و پس از تولید شرکت می کنند. تصاویر حاصل در واقع یک خلق جمعی، گواهی بر مالکیت و نمایندگی مشترک هستند
در نهایت، مشارکتی ترین رویکرد، که اغلب به عنوان عکاسی کاملا مشارکتی توصیف می شود، مالکیت و کنترل کامل جامعه را هدف قرار می دهد. در این پروژه ها، عکاس در درجه اول به عنوان مشاور فنی، ارائه آموزش و حمایت ضمن اینکه به جامعه اجازه می دهد تا همه جنبه های پروژه، از مفهوم سازی و ثبت تصویر گرفته تا انتخاب، ویرایش و انتشار را هدایت کند.
این مدل اغلب شامل مشارکت گسترده اجتماعی و ظرفیت سازی، با هدف توانمندسازی اعضای جامعه برای تعریف کامل داستان های خود براساس شرایط خودشان است. یک مثال قدرتمند، پروژه ای است که در آن یک گروه به حاشیه رانده شده، اعضای جامعه خود را آموزش می دهد تا زندگی روزمره خود را مستند کنند و یک آرشیو بصری ایجاد کنند که کاملا توسط آن ها کنترل و هدایت می شود. نقش عکاس در اینجا اساسا نقش یک مربی، تسهیلگر فرآیند و ارائه پشتیبانی فنی، به جای شکل دادن به روایت است.
در پروژه های مشارکتی، تخصص عکاس ضروری است، عکاس روایت بصری را هدایت می کند و انسجام کلی پروژه را تضمین می کند. عکاس باید شنونده ماهری باشد که توانایی درک و تفسیر چشم انداز جامعه را داشته باشد و مهارت ها و دانش خود را برای همسویی با اهداف جمعی پروژه تطبیق دهد. این تغییر نیازمند فروتنی، صبر و درک عمیق از ملاحظات اخلاقی ذاتی در کار با جوامع آسیب پذیر است. این کار نیازمند همدلی است.
فراتر از این مدل ها، روش شناسی های خاص در طیف گسترده ای از عکاسی مشارکتی وجود دارند.
شیوه فتو وویس[1] به افراد و جوامع قدرت می دهد تا از عکاسی برای مستند کردن واقعیت های زندگی خود استفاده کنند، اغلب برای رسیدگی به مسائل عدالت اجتماعی و سلامت عمومی. شرکت کنندگان آموزش عکاسی می بینند و سپس از تصاویر برای بیان داستان های خود، افزایش آگاهی، و حمایت از تغییر استفاده می کنند. نقش عکاس در درجه اول نقش تسهیل کننده است، حمایت و راهنمایی فراهم می کند در حالی که به شرکت کنندگان اجازه می دهد تا روایت را هدایت کنند.
تکنیک های نقشه برداری مشارکتی برای نشان دادن بصری روابط فضایی در یک جامعه استفاده می شود، و ابزاری قدرتمند برای مستندسازی منابع، چالش ها، و آرمان های جامعه فراهم می کنند. این می تواند شامل ایجاد نقشه های عکاسی باشد که تجربه ها و روایت های فردی را بر روی یک نمایش بصری از فضای فیزیکی لایه بندی می کند، و جنبه های نامحسوس زندگی اجتماعی را به طور آشکار نشان می دهدعلاوه بر این، انتخاب روش به شدت به زمینه و اهداف خاص یک پروژه خاص بستگی دارد. عواملی مانند ظرفیت موجود جامعه، منابع پروژه، ماهیت موضوع مورد بررسی، و نتایج مطلوب همگی نقش مهمی در انتخاب مناسب ترین رویکرد دارند.
ملاحظات اخلاقی بسیار مهم هستند. این پروژه باید واقعا جامعه را قدرتمند کند و به آن ها اجازه دهد روایت خود را تعریف کنند و نمایش بصری تجربیات خود را کنترل کنند. احترام، شفافیت، و تعهد بلندمدت مولفه های اساسی هر تلاش عکاسی مشارکتی موفق هستند.
انتشار عکس ها نیز یک جنبه حیاتی از این فرآیند است که اغلب تاثیر نهایی آن را به طور قابل توجهی شکل می دهد. تنها عکس گرفتن کافی نیست؛ به اشتراک گذاشتن روایت های بصری به طور گسترده برای ایجاد تغییرات اجتماعی پایدار بسیار مهم است. نقش نمایشگاه ها، نشریات، و پلتفرم های آنلاین را در تقویت صدای جامعه در نظر بگیرید. پروژه های مشارکتی اغلب اعضای جامعه را در تصمیم گیری در مورد چگونگی و محل به اشتراک گذاری عکس ها درگیر می کنند، و اطمینان حاصل می کنند که تصاویر به طور موثر و معتبر به مخاطبان مورد نظر خود می رسند. این فرآیند به اشتراک گذاری همچنین می تواند به فرصت های غیرمنتظره برای گفتگو، تعامل، و همکاری بیشتر منجر شود و تاثیر بلند مدت پروژه را افزایش دهد.
[1] Photovoice