در سال 2013، پروین اردلان، روزنامهنگار سابق و فعال حقوق مدنی از ایران، پروژهای را در مالمو، سوئد راهاندازی کرد که 100 سال زندگی و کار زنان مهاجر - یا به اختصار، زنان تاریخساز هستند. در سال 2007 جایزه اولوف پالم را به خاطر کارش در مبارزه برای حقوق برابر زنان و مردان در ایران دریافت کرد.
در زمان راه اندازی پروژه، ما درگیر پروژه تحقیقاتی بایگانی زنده در دانشگاه مالمو بودیم، که آرشیو را به عنوان یک منبع اجتماعی بازنگری می کرد. پروین و فعالان دیگر از ما دعوت کردند تا در کار مستندسازی فعالیت زنان تاریخ ساز، در کنار چند سازمان دیگر مستقر در مالمو، شریک باشیم.
این مقاله مشارکت جنبش در بازنویسی تاریخ مالمو را بازگو می کند - بازنویسی که بر زندگی و کار زنان مهاجر در 100 سال گذشته از منظر فمینیستی و فعال متمرکز بود.
مانند بسیاری از شهرهای فراصنعتی، مالمو دارای چرخه های افول و رشد و همچنین دوره های مهاجرت بوده است. امروز مالمو سومین شهر بزرگ سوئد است. شصت سال پیش تنها یک سوم اندازه کنونی آن بود. تاریخ شهر عمدتاً توسط مردان سفیدپوست و در مورد مردان سفیدپوست نوشته شده است، و عمدتاً حول محور رونق صنعتی است که در اوایل و اواسط قرن بیستم رخ داد، زمانی که مالمو چندین صنعت بزرگ، شکافهای اجتماعی و درگیریهایی داشت. با این حال، تاریخ صنعت نساجی محلی و بسیاری از کارگران زن آن تا حد زیادی نادیده گرفته شده است.
ایده پروین اردلان این بود که با جمعآوری داستانهایی که زنان مهاجر در مورد تجربیات کار و زندگی خود و آغاز تاریخی مهاجرت به مالمو در یک قرن پیش روایت میکنند، جنبشی ایجاد کند. این جنبش از طریق رویدادها و کارگاههای آموزشی در شهر، از طریق نمایشگاهها و خبرنامهها و با ایجاد مطالب آنلاین، به ساخت تاریخ مردم میپردازد. اصطلاح جنبش، برای باز نگه داشتن کار از نظر شرکتکنندگان، اهداف و مدت زمان استفاده شد.
جنبش زنان تاریخ ساز به مشکلات بازیابی تاریخچه تجربیات مهاجران گذشته و معاصر از پیشینه های طبقاتی و قومی گوناگون توجه داشته است. ایده تولید چارچوب جدیدی از معنای «حاشیه» بودن نیست، بلکه ایجاد یک چند صدایی متنوع جدید از تاریخ بود – حس هماهنگی و احترام در میان تفاوتها. هدف این است که تاریخ و میراث را از طریق گفتوگوی فعال با صداهای معاصر نمایان کنیم.
علاوه بر مصاحبههای سنتیتر یک به یک، این جنبش مجموعهای از بحثهای گروهی و کارگاههای آموزشی، گفتگوهای خانگی، بحثهای سمینار، میزگردها و چند نمایشگاه داشته است. نمایشگاه دائمی زنان تاریخ ساز در موزه مالمو در سال 2014 راه اندازی شد.
مطالب تولید شده در طی چند سال فعالیت جنبش متکی بر تولید و آرشیو نمایشگاه چند سایتی، تولید خبرنامه های چاپی، و وب سایت پروژه حاوی مطالب گسترده تر بود. میتوان گفت که پتانسیل جنبش نه در شهادتها یا مصاحبههای فردی، بلکه در داستانهایی است که در رابطه اجتماعی با متون و داستانهای دیگر توسعه یافتهاند. بسیاری از فعالیتهای جنبش از میزگردها یا بحثهای گروهی کوچک ناشی شده است. قالب اجتماعی بسیار مهم است و بسیاری از شرکت کنندگان خود را در ارتباط مجدد با جنبه های گذشته شخصی خود به روش های غیرمنتظره از طریق فعالیت های حرکت محور یافتند.
ویژگی اشتراکی و گفت و گوی وقایع باعث ایجاد حافظه اجتماعی شد. داستان گویی می تواند افراد را به هم متصل کند و همچنین می تواند تکه ها و تکه های شکسته درون خود را دوباره به هم وصل کند. این جنبش بهجای بسته بندی کردن داستانهای تمامشده، به چیزی تبدیل کرد که ما آن را چند گفتاری مینامیم - تاریخها و صداهای ناتمام درون و بین افراد. تغییر اجتماعی خارج از گفتن ما اتفاق نمی افتد. داستان سرایی راهی برای اصلاح قدرت و متقاعدسازی ماست. اشتراک گذاری و بحث و گفتگو یک فعالیت آسیب پذیر است زیرا هویت ها زیر سوال رفته و به طور موقت دوباره تعریف می شوند. همچنین محدودیتهای دانش را آشکار میکند، که در مواقعی میتواند باعث شود شرکتکنندگان به دلیل فقدان دانش به طور قاطع یکدیگر را چارچوببندی کنند. با این حال، زمینه چند گفتاری میتواند فضایی را فراهم کند که امکان تغییر چنین قابهایی را فراهم کند.