مدتی است نام «میوزماسل» از گوشه و کنار جامعهی موسیقی و از زبان نوازندگان مختلف به گوش میرسد. متدی که مدعی است میتواند از آسیبهای نوازندگی پیشگیری کند، آنها را برطرف نماید و شرایط نوازندگی را بهبود ببخشد.
آسیبهای نوزاندگی؛ واقعیت یا تلقین ذهنی؟
قبل از هر چیز باید به آسیبهای نوازندگی پرداخت. بسیاری از کسانی که نوازندهی یک ساز بهخصوص هستند؛ در سطوح مختلف، از مبتدی گرفته تا نوازندگان مطرح و نامآشنای موسیقی حداقل یکبار در طول دورهی نوازندگی با شکلهای مختلفی از آسیبهایی که مشهودترین آن ها درد در بخشهای مختلف بدن است دست و پنجه نرم کردهاند.
نوازندگی فعالیتی است که تمام بدن را درگیر میکند. شکل نشستن روی صندلی یا ایستادن، نحوهی گرفتن ساز، تحرکات دست راست و چپ و حتی شکل و میزان تمرینات روزمره، همگی فاکتورهایی هستند که عضلات بدن را درگیر میکنند. بدیهیست اگر طریقهی نشستن ناصحیح باشد، کمر و ستون فقرات تحت فشار قرار میگیرد. اگر دست راست یا چپ نوازنده در طول نوازندگی دچار انقباض باشد، انگشتان، مچ، ساعد و کتف و شانهی نوازنده تحت فشار قرار خواهد گرفت، یا حتی اگر نوزانده در زمان تمرین حال روحی مناسبی نداشته باشد باعث میشود تا تمریناتش بازدهی کمتری داشته باشند و نهایتا مجبور شود بیش از حد مجاز تمرین نماید تا به نتیجهی دلخواه برسد.
این فشارها و انقباضات همگی باعث میشود تا دیر یا زود فرد دچار آسیبهایی نظیر درگیری تونل کارپال، نافرمانیهای مچ و انگشتان، دردهای عضلانی ساعد و گردن و شانه و ... شود.
آسیب برای نوازندگان، واقعی و جدیست و برای افزایش عمر نوازندگی و بهبود کیفیت آن، این آسیبها باید جدی گرفته شوند.
چرا تاکنون کسی به این آسیبها توجهی نداشته است؟
باور نادرستی در بین برخی نوازندگان وجود دارد مبنی بر اینکه اگر درد داشته باشم یعنی دارم پیشرفت میکنم. تمرینات طولانی روزانه، اجرای تکنیکهای سخت به صورت مداوم و بدون استراحت و تمرین در شرایط نادرست جسمی و روحی مختلف میتواند درد به همراه داشته باشد، اما نوازنده این درد را میپذیرد با این تصور که درد نشانهی پیشرفت است و در طی زمان به آن ها عادت می کند.
برخی نیز میگویند پس نوازندگان چیرهدست قدیمی چطور درد و آسیب نداشتهاند؟ و اینکه این مشکلات ساختگیست. باید توجه داشت این گونه دردها و آسیبها جزو مسائل درونی و شخصی فرد است و اگر ما اطلاعی از شرایط جسمی شخصی نداریم دلیل بر بیآسیب بودن وی نیست. همین امروز تعداد زیادی از نوازندگان بزرگ و شناختهشدهی کشور دچار آسیبهای جدی هستند و جز افراد نزدیک ایشان، کسی اطلاعی از این موضوعات ندارد.
تصور نادرست دیگر نیز این است که اگر شخصی نوازندهی چیرهدستیست، پس آسیب و درد ندارد. یا بالعکس، اگر شخصی از این متد استفاده میکند پس لزوما باید نوازندهی قابلی باشد. پاسخ این است که این دو موضوع ارتباط مستقیمی به یکدیگر ندارند. نوازندگان بسیار خوب، عموما در شرایط درد و انقباض اجرا میکنند. درد، شرایط نوازندگی را سختتر میکند. آسیب، عمر مفید نوازندگی را کاهش میدهد اما لزوما باعث افت کیفیت نوازندگی نمیشود.
همچنین اگر کسی از میوزماسل استفاده میکند قطعا نوازندهی سالمیست؛ اما لزوما نوازندهی چیرهدستی نیست. کیفیت نوازندگی به تمرینات نوازندگی و نحوهی آموزش وابسته است. میوزماسل میتواند مسیر رسیدن به کیفیت مطلوب را هموار کند اما نقش مستقیمی در آن ندارد.
مدت زمان شروع آسیبها و دردها کوتاهتر شده است
بنا به دلایل مختلف از جمله میل رسیدن زودهنگام به قدرت و سرعت در نوازندگی و بدون در نظر گرفتن زیرساخت های لازم، در سالهای اخیر، نوازندگان موسیقی بسیار سریعتر از قبل دچار آسیب میشوند. دانشجویان موسیقی با حدود بیست و چند سال سن و هنرجویان تازهکار حالا دچار آسیبهایی میشوند که نوازندگان قدیمی پس از سالها نوازندگی به آن دچار میشدند. علت این اتفاق را میتوان در متدهای آموزشی، تمرینات سنگین و عجلهی فرد برای رسیدن به مهارت در نوازندگی جستجو کرد.
جای میوزماسل کجاست؟
میوزماسل مجموعهای است از تمرینات فیزیکی و روشهایی برای آمادهسازی ذهن و عضله ی یک نوازنده. محمدمهدی بابائی، مبدع این متد در این باره میگوید: «بیش از شانزده سال روی این تمرینات تحقیق و پژوهش شده و آسیبهای متفاوت در افراد مختلف بررسی و ریشهی هر نوع از آسیب با دقت دیده و شناسایی شده است. این تمرینات به شیوهای طراحی شدهاند تا دقیقا عضلاتی که یک نوازنده با آنها سر و کار دارد به کارگرفته شوند و آن ها را تقویت نمایند و با آموزشی که به فرد برای آمادهسازی ذهناش داده میشود، هم انقباضات درونی را برطرف کنند و هم آسیبهای نوازنده را در جسم برطرف یا از وقوع آنها جلوگیری کنند. اما این تمرینات صرفا برای آسیب طراحی نشده و تمامی نوازندگان می توانند برای افزایش قدرت، سرعت، انعطاف، استقلال و نیز تربیت و تقویت وزن طبیعی بدن بهخصوص در بخش مچ وانگشتان خود از این تمرینات استفاده کنند».
میوزماسل در واقع یک سبک جدید تمرینی را در قالب یک فرهنگ نوین آموزشی به نوازنده ارائه میکند. فرد باید با آمادگی ذهنی، با تمرینات میوزماسل دست خود را گرم، مجموعهای از تمرینات تخصصی که برای هر ساز به طور جداگانه طراحی شده است را اجرا کند و با ساز تمرین نماید و در آخر با استفاده از برنامهی تمرینی دست خود را سرد کند. میوزماسل حتی این امکان را به نوازندگان میدهد تا بدون ساز و تنها با اجرای این تمرینات، دستان خود را درآمادگی کامل نگه دارند. در واقع دور بودن از ساز باعث نمیشود فرد از تمرینات عقب بماند و شرایط بدنیاش از حالت ایدهآل خارج شود.
تاکنون افراد زیادی از متد میوزماسل استفاده کردهاند. از اساتید مطرح موسیقی گرفته تا هنرجویانی که از ابتدا نوازندگی خود را در کنار این تمرینات آغاز کردهاند. محمدمهدی بابائی اما میگوید میوزماسل هنوز آنطور که باید شناخته نشده است؛ چون آسیبهای نوازندگی هنوز توسط نوازندگان شناخته و باور نشدهاند. آگاهی از آسیب باید بین نوازندگان افزایش یابد و اعتقاد و عادت به درد باید از میان برود چراکه درد نشانهی پیشرفت نیست بلکه نشانهی آسیب است و این موضوع بدیهیست. در آخر آنچه را که یک نوازنده برای نوازندگی صحیح، علمی، ماندگار و سالم به آن احتیاج دارد در تمرینات متد میوزماسل نهفته است و در واقع میوزماسل تخصصیترین متد پرداخته شده به آسیبهای نوازندگی و نحوهی صحیح و علمی ارتقای توانایی نوازندگان است.
آموزش تصویری تمرینات میوزماسل را میتوانید از وبسایت خنیاگر ببینید.