نقد صافی (علیرضا خوشبخت)
نقد صافی (علیرضا خوشبخت)
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

ابقای رئیس جبهه اصلاحات؛ نه خانی آمده و نه خانی رفته!


?بهزاد نبوی رئیس جبهه اصلاحات باقی ماند. شاید در میانه بحران اوکراین و التهاب‌ها در مورد نتیجه مذاکرات هسته‌ای در وین این موضوعی بی‌اهمیت باشد. اما آن چنان که بارها گفته‌ام به نظرم سرنوشت جریان اصلاحات و نقد و بازکاوی آن یک ضرورت مهم برای امروز و فردای سیاست در ایران است. هر چند فاجعه از همه سو ما را چنان بلعیده است که مجالی برای لحظه‌ای تامل نیز باقی نمی‌ماند.


?بهزاد نبوی را تنها چند بار از نزدیک دیده‌ام و معمولا پای سخنرانی‌اش نشسته‌ام. سیاستمداری قدیمی است که سابقه سیاست‌ورزی‌اش به قبل از انقلاب باز می‌گردد. اعتماد به نفسی عجیب و صراحتی گزنده دارد. صراحتی که البته در فضای پر از تعارف سیاست ایران، شخصا برایم جالب است. ذهنی روشن دارد و می‌گویند که در کار تشکیلاتی خبره بوده است.


?این‌ها را گفتم که روشن کنم سخنم در این نوشته کوتاه با شخص بهزاد نبوی نیست. چه آن که در میان همه جریان‌های سیاسی به محض آن که صدای نقدی به رهبران بلند شود؛ خیل شیفتگان و جان نثاران با فریاد واسفاها از فضایل رهبری می‌گویند و نقد کنندگان را به خامی و حرمت شکنی و غرض شخصی متهم می‌کنند.


?روی سخن اما با جریان اصلاحات است. اصلاح طلبی در ایران شکستی جدی و همه جانبه خورده است. هم سرمایه اجتماعی را بر باد فنا داده است و دیگر کمتر پایگاهی در میان گروه‌های مختلف اجتماعی دارد و هم به صورت کامل از حاکمیت رانده و اخراج شده است. این واقعیت را با نگاهی کوتاه به عرصه سیاسی ایران به خوبی می‌توان دریافت. آن چنان که سخنان خاتمی که روزگاری به سرعت به میلیون‌های رای تبدیل می‌شد امروز جز به طعنه و کنایه بازتابی در میان مردم نمی‌یابد و لیست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر- که همه گروه‌های اصلاح‌طلب در مورد آن اجماع داشتند ـ شکستی هولناک را تجربه می‌کند.


?شکست برای یک جریان سیاسی امر عجیبی نیست. هیچ جریان سیاسی‌ای نمی‌تواند همیشه پیروز باشد. نکته در مورد جریان اصلاحات آن است که این شکست را یکسره حاصل مقاومت حاکمیت می‌دانند و توجهی به عوامل داخلی رقم خوردن این شکست ندارند.


?البته که در کلام همه بر لزوم بررسی این شکست و برخی عوامل داخلی آن اجماع دارند. اما آن چه در عمل دیده می‌شود آن است که نه آرایش سیاسی این جریان تحولی یافته است، نه اثرگذاران آن خدای نکرده قصدی برای کناره گرفتن دارند و نه حتی یک متن انتقادی یا بیانیه تحلیلی در مورد این شکست منتشر شده است.


?الیگارشی جریان اصلاحات در انتظار خوردن سر مردم یا حاکمیت به سنگ است! این که یا مردم از سر ناچاری دوباره به آن‌ها اقبال کنند یا حاکمیت بار دیگر آن‌ها را به بازی فرابخوانند. بدیهی است که در این راهبرد جایی برای نقد و تغییر نباشد.


?رسم است در کشورهای دموکراتیک و در سیاست ورزی مدرن که رهبران بعد از شکست‌ها کناره می‌گیرند، راه برای منتقدان گشوده می‌شود و نسل‌هایی جدیدتر از حاشیه به متن می‌آیند. اصلاح‌طلبان اما به این‌ها نیاز ندارند. آن‌ها قرص و محکم سر جای خود ایستاده‌اند و در انتظار روزی هستند که دوباره مردم یا حاکمیت به سوی آن‌ها بیایند. طبیعی است که در این راه رئیس کهنسال جبهه اصلاحات هم باید در سمتش ابقا شود. از نگاه اینان ریزش بدنه اجتماعی اصلاحات از سر تحلیل اشتباه و خودزنی مردم است و ریزش در بدنه سیاسی هم مایه یکدست شدن بیشتر جریان اصلاحات و خلوص بیشتر اصلاح‌طلبی و یک مزیت است! در میان اصلاح‌طلبان نه خانی آمده و نه خانی رفته است!

اصلاح طلبان
«نقد صافی»، صفحه شخصی من است به عنوان یک شهروند و یک روزنامه نگار علاقمند به سیاست. توییت‌ها و نوشته‌هایم را منتشر می‌کنم و دوست دارم که نقدهای دیگران را بخوانم و بشنوم..
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید