ویرگول
ورودثبت نام
محمدحسین خوش بیان
محمدحسین خوش بیان
خواندن ۷ دقیقه·۷ ماه پیش

سخنی با دین‌داران

https://www.aparat.com/v/9ScFM

آیا امروز جامعه ی ما جامعه مذهبیست اسلامیست؟

آیا ظاهرش اسلامیست؟ آیا باطنش اسلامی است؟ آیا مساجدی که اکنون در درون جامعه ما وجود دارند مساجد اسلامی هستند یا اینکه مساجد ما صرفا یک نمازخانه ای شدن که نیم ساعت مانده به اذان باز و یک ساعت بعد از اذان تعطیل می شوند؟ خیلی از مساجد حتی در حال حاضر امام جماعت ندارند! بسیاری برای فریضه صبح تعطیل هستند! چه اتفاقی افتاد که به این وضعی رسیدیم

اشکال کا رکجاست؟

عزیزان! باید خدمت شما عرض بکنم، مشکل اصلی که در جامعه ما از این چهل و پنج سال نیست نه که نباشه قطعا بخشی از آن هست اما نکته اصلی و اشکال اصلی در تغییراتیست که در جامعه ی ما و این کلا ذات جامعه ما رو تغییر داد و آن از پهلوی اول شروع شد و در پهلوی دوم ادامه پیدا کرد و متاسفانه در جمهوری اسلامی خواسته یا ناخواسته همان تغییرات پذیرفته شده و امضا شد!

ایران در پهلوی چگونه تغییر کرد؟

حالا آن چه تغییراتی بوده است؟ نقشه زیر نقشه ی تهران قدیم در زمان قاجار است.

نقشه قدیم طهران قبل از تغییرات
نقشه قدیم طهران قبل از تغییرات


همان طور که در عکس مشخص است از یک دروازه اصلی شروع می شود که دروازه شاه عبدالعظیم حسنی دروازه ی شهر ری بوده است و بعد از طی یک ستون فقراتی به اسم بازار به مسجد جامع شهر می رسید و البته امامزادگانی هم در این وسط بودند اما به مسجد جامع تهران می رسید. در واقع قلب اصلی شهری در تهران گذشته مسجد جامع بوده است. حول این مساجد همه ارکان جامعه شکل میگرفت ، اطراف مساجد مدارس مختلف، مکتب خانه ها، و آموزش عالی قرار داشتند. در درون مساجد هم تدریس صورت می گرفت هم قضاوت در دارالقضا ها صورت می گرفت حکام شهر تهران در مساجد حضور داشتند. حکام مذهبی حکم های شرعی خودش رو در داخل مسجد می دادند. و همچنین اطراف و چسبیده به مساجد دارالشفاها قرار داشت سقاخانه ها، حمام ها، کاروانسراها، تکایا و تیمچه ها قرار داشت.

قلب اصلی طهران شهر طاهران و طهوران

انگار قلب اصلی جامعه قلب فرهنگی قلب اجتماعی قلب آموزشی، قلب سیاسی، قلب قضایی، قلب حکومتی جامعه، در واقع مساجد بود. مساجد شان خیلی بزرگی داشتند. این نوع شهرسازی و ساختار زندگی کم و بیش در همه شهرها قابل روئت بود. مثلا در تبریز، در قم، در کاشان، در اصفهان و ... بسیاری از شهرهای بزرگ به همین صورت و ترتیب بودند و مسجد قلب تپنده جامعه بود. اگر در دوره قاجار یا صفویه کلا قبل از پهلوی اول مسجد رو از جامعه حذف می کردیم چه اتفاقی می افتاد؟ جامعه متحیر میشد! نمی دانست مسائل و مشکلاتش را کجا ببرد! جامعه فرو می پاشید اصلا نمی توانست یک لحظه بدون مسجد تنفس کند.

امکانات فراوان مساجد

مسجدها باید بزرگ ساخته می شدند پر امکانات بودند افراد زیادی رو در طی روز در ساعات مختلف طلب می کردند اگر یک نفر به شهری می آمد و جای خوابی نداشت به هر حال در رواق هایی در مساجد به اسم دارالضیافه قرار داشت در آنجا مستقر میشدند اگر وابن السبیل بود اگر در اه مانده بود به همین صورت کمک حال او مساجد بودند. مساجد همیشه در هایشان با روی باز به سمت مستضعفین و مستمندان جامعه باز بود. همواره مامن و پناه گاه آن ها بودند. اما الان چطور؟ آیا همه مساجد ما همچین شانی دار دارند؟ بله مساجدی هستند که مردم خیرطلب و خیرخواه دارند اما آیا همه مساجد ما مامن و دستگیری از مستمندان می کنند؟ و آیا شان آموزشی سیاسی اقتصادی قضایی دارند؟

آیا مساجد کنونی شان مساجد قدیم را دارند؟

خیر اکثر مساجد ما هیچ کدام از این شئون رو ندارند! بلکه اکثر تبدیل شدند به یک نمازخانه همون طور که ارکان دیگر جامعه به چیزهای دیگری تبدیل شدند و همه ی این بلاها و مصائب از عدم فهم یک افرادی در دوران پهلوی اول شروع شد که با اسم مدرن سازی ایران تیشه به ریشه دین به جامعه ما زدند. من شخصا با مدرنیته و استفاده از ابزارای جدید مخالف نیستم بلکه برایش طرح و برنامه دارم و اما مثال مدرن شدن بدون توجه به خود و دین و مذهب خود به مثال همان کلاغیست که می خواست راه رفتن کبک رو یاد بگیرد! و البته بله از آن طرف هم نمی شود سر را در برف فرو برد و حقایق رو ندید که امروز در روزگار مدرن زندگی می کنیم! همه زندگی ما وابسته به تکنولوژی ها و رفتارها و ابزارهای مدرن است. ما در شرایط کنونی چاره ای نداریم جز اینکه تکنولوژی های غرب رو داشته باشیم اما با فهم ایرانی و اسلامی! اما این مهم چگونه ممکن است؟

راهکار چیست؟

عزیزان! اسلام و ایران و غرب تشکیل شده از یک سری نهادهای بنیادی که در درون جامعه هر کدام قرار دارد، این نهادها با یک علمی قابل تعریف و تبیین وشناسایی است به نام تئوری های بنیادی نهادی

Institutional Theories In sociology

این علم یک علمیست که خود غربی ها بر رویش دقیق تمرکز کرده اند همانند تکنولوژی های مختلف که در غرب اکتشاف و توسعه پیدا کرده است، این علم هم از جهت آنها توسعه پیدا کرده است که متاسفانه این علم از جمله علوم مغفول مانده ماست که کمتر به آن پرداخته شده است.

علم تئوری های نهادی چیست؟

علم تئوری های نهادی در واقع به این نکته می پردازد که مثلا اسلام چه نهادهای بنیادینی در جامعه دارد این نهادها چگونه کار می کنند چه چرخه عملیاتی و اجرایی در سطوح جامعه داشته است که مثال بارزش را در مورد مسجد خدمت شما عرض کردم که مسجد در دوران پیشا مدرنیته ایران قلب تپنده جامعه، قلب آموزش پرورشی جامعه، و ... بوده است از اینرو جامعه وابسته مسجد بود. ولی اکنون قلب تپنده جامعه بانک ها هستند! برای نمونه و دقت بیشتر دوران همه گیری کرونا را به خاطر بیاورید. در دوران کرونا مساجد بسته شد، تکایا بسته شد، امامزاده ها بسته شد، اما بانک ها نمی شد که تعطیل باشند! چرا؟ چون که اگر بانک ها تعطیل می شدند تمام جامعه دچار اختلال عینی و آنی می گشت اما اگر در جامعه امروز ما مسجدها بسته باشند هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد! عزیزان باید جامعه به سمتی حرکت کند که کم کم نهاد های اسلامی و ایرانی ما، احیا بشوند و این نیاز به تخصصی از علوم نهادی دارد. تخصصی که نهاد های اسلام و ایران و غرب رو درک بکند، جایگاه هر کدام را تشخیص بدهد و بداند که هر کدام در کدام جایگاه باید قرار بگیرند و این مفهوم عدالت در جامعه در نهادهاست! چرا که عدالت به فرموده ی مولانا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام (روحی فداه) یعنی هر چیزی سر جای خودش! پس یعنی در واقع هر چیزی جایگاه معینی دارد باید در وهله اول آن جایگاه رو شناخت و در وهله دوم آن جایگاه را در صورت عدم حضورش ایجاد کرد و در وهله سوم در درون آن جایگاه قرارش داد. نمی شود چیزی را که هنوز شان و جایگاهش ایجاد نشده به زور در جایی قرار دارد مثلا یک درخت تنومند رو در آب یا یک خاکی که پوسیده است یا خاکی که هیچ خاصیتی ندارد یا مغذی نیست، کاشت یک درخت نیاز به یک زمین و محیط درست برای پروش دارد. از این رو نمی شود هم اکنون مثلا اعلام بکنیم دستور بدهیم که باید مساجد همین الان بشوند مرکز جامعه! خب چنین چیزی ممکن نیست! نیاز به زمینه سازی ها متعدد است! نهادهای زیادی در جامعه ایران ملتفق شده اند هنوز محیط و خاکی که این درخت قرار است داخلش قرار بگیرد فراهم نشده است. ابتدا باید خاکی مقوی و غنی تنظیم بشود و سپس کم کم جامعه را به آن سمت حرکت داد.

قانون زیر بنای تغییر نهادی است

و این کار و چه کس و ساختاری در حال حاضر می تواند انجام بدهد؟ قطعا قوه مقننه! قطعا قوانین درست در افق نهادی جامعه اسلامی می تواند با وضع قوانین این محیط را رفته رفت ایجاد بکند که آرام آرام مانند بذر یک درخت رفته رفته رشد کند و در طی زمان متوجه درخت تنومندی مانند مسجد بشوید و ببنید که مساجد به همان شان خودشان برگشته است. متاسفانه همچین دیدی کمتر در روح قوانین جمهوری اسلامی از آغاز تا به امروز بوده و ان شاالله تعالی به این دید در قوانین ایجاد بشود.



محمد حسین خوش بیان

محمد حسینحسین خوش بیانمحمد حسین خوش بیان



جامعهآموزش عالیتهران قدیمسیاسی اقتصادیقوه مقننه
پژوهشگر نهادهای بنیادین ایران در ادوار مختلف تاریخ| فعال فرهنگی| تهیه کننده و کارگردان آثار مستند و داستانی| و خاک پای مولانا امیرالمومنین اسدالله الغالب، آقا جانم، علی ابن ابی طالب، علیه السلام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید