ویرگول
ورودثبت نام
Faezeh Khosravi
Faezeh Khosraviمادری در جستجوی دوباره ی مسیر
Faezeh Khosravi
Faezeh Khosravi
خواندن ۲ دقیقه·۲۲ روز پیش

وقتی گذشته را نفس می‌کشیم: تجربهٔ زمان در معماری

خرابه‌های تخت‌جمشید — فضایی که گذشته و حال در آن با هم نفس می‌کشند.
خرابه‌های تخت‌جمشید — فضایی که گذشته و حال در آن با هم نفس می‌کشند.

اولین سفر من در زمان، در هشت‌سالگی اتفاق افتاد.

وقتی تخت‌جمشید را دیدم، انگار هوا عوض شد.با اولین نفَس، ستون‌های ترک‌خورده آرام جوانه زدند و تالارهای هخامنشی از دلشان روییدند.کتیبه‌های سرد رنگ گرفتند و آدم‌هایی با جامه‌های رنگارنگ دورم را احاطه کردند؛ همهمه‌شان با صدای سُمِ اسب‌ها و شرشر آب حوض‌ها درهم پیچید و فضا برای لحظه‌ای زنده شد.با نفَس بعدی فهمیدم وارد زمانی شده‌ام که نه گذشته بود و نه حال؛چیزی میان این دو، که تنها می‌شد آن را زندگی کرد.

این لحظه برای من یک خاطرهٔ معمولی نیست.سال‌ها گذشته، اما کافی است به آن فکر کنم تا از حال جدا شوم و دوباره در یک روز آفتابیِ هشت‌سالگی فرود بیایم.گاهی یک ملودی، یک طرح، یا حتی رایحه‌ای گذرا، مرا همان‌جا پرتاب می‌کند—به جایی که ذهنم برایش چیزی فراتر از «یاد»، یک یادواره ساخته؛جایی که تا به آن می‌رسم، دوباره هوای همان روز را نفس می‌کشم.

به زبان علمی‌تر، انگار ذهنم تنها رویداد را ذخیره نکرده، بلکه احساساتِ آن رویداد را نیز در خود نگه داشته است؛ و همین است که تجربه، هر بار با تمام جزئیاتش بازمی‌گردد.

سال‌ها بعد فهمیدم چیزی که تجربه کرده بودم، فراتر از یک خاطرهٔ هیجان‌انگیز از برخورد با یک اثر تاریخی بود.آن روز، با نوعی رویارویی استثنایی و حس‌مندی عمیق مواجه شدم—حسی که فلسفهٔ ذهن آن را کوالیا می‌نامد؛ کیفیتی که توضیح می‌دهد چرا تجربهٔ یک فضا برای هر فرد متفاوت و یگانه است.امروز می‌دانم تجربهٔ فضا محدود به «دیدن» نیست؛کوالیای تجربهٔ کاربران، کلید موفقیت هر طراحی است.

در فضاهای تاریخی، اغلب «کوالیای زمانی» را تجربه می‌کنیم.این حس، فراتر از زمان روزمره ؛ همان زمانی که برای سنجش تغییرات به کار می‌بریم، است و قابل اندازه‌گیری نیست.زمان در این تجربه، کیفیتی دارد که تنها خود فرد می‌تواند آن را لمس کند.

وقتی بدن ما با فضایی متعلق به گذشته تعامل می‌کند، ناخودآگاه از جریان زمان حال جدا شده و به گذشته متصل می‌شویم.دانستن این مفهوم می‌تواند تغییری اساسی در نگاه ما به طراحی ایجاد کند.آنچه طراحی می‌کنیم، تنها بنایی برای امروز نیست؛ پلی است که از اکنون آغاز می‌شود و به آینده پیوند می‌خورد.احساسات و ادراکات کاربران، سینه به سینه منتقل می‌شود و به آینده می رسد؛و همین تجربه‌هاست که نگاه آیندگان را به آن فضا می‌سازد.

برای من، این یعنی هر بار که فضایی خلق می‌کنم، ردی از من در آن باقی می‌ماند؛و کسانی که آن فضا را تجربه می‌کنند نیز نشانی از احساسات و ادراکات خود را در آنجا خواهند گذاشت.این چیزی بیشتر از فرم و ساختار است—معماری به کوالیا گره می‌خورد.و شاید همین «حسی بودن» است که معماری را فراتر از سنگ و ملات می‌برد؛

معماری، زمان را لمس می‌کند و اجازه می‌دهد انسان‌ها آن را دوباره زندگی کنند

معماریتاریخعلوم شناختیپدیدارشناسی
۱
۰
Faezeh Khosravi
Faezeh Khosravi
مادری در جستجوی دوباره ی مسیر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید