Fereshte kh
Fereshte kh
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

زندگی عزیز اثر آلیس مونرو، برنده جایزه نوبل ادبیات

تا حالا به اتفاقات کوچک ، به رفتارهای ریز، به حرف ها و تلنگرهایی که با همه جزیی بودنشان گاهی اثرات بزرگ داشته اند فکر کرده اید؟ جوابتان مثبت است؟ از آلیس مونرو خوانی لذت خواهید برد. جوابتان منفی است؟ آلیس مونرو مجذوبتان خواهد کرد.

آلیس مونرو
آلیس مونرو

در کتاب ” زندگی عزیز” که مجموعه ای از چهارده داستان کوتاه است، با زندگی های معمولی (که گاها به زندگی شخصی خودتان پهلو می زند و  آدم های معمولی که از فرط عادی بودن، شاید انتظار ملاقاتشان را در ادبیات نداشته باشید) برخورد خواهید کرد. نیمی از محبوبیت مونرو شاید در همین نهفته است که  نه به قصد شهرت می نویسد و نه به هدف خودنمایی. نه گویی آرزوی برنده شدن جایزه ای را در سر دارد و نه رویای پرفروش شدن کتابش را. او تنها می نویسد تا روایتگر برهه ای از زندگی روزمره زنان و دخترانی باشد که  در لحظه ای گذرا حرفی، برخوردی، اتفاقی و یا تلنگری مسیر زندگی شان را برای همیشه عوض کرده. فرقی نمی کند مونرو راوی ذهن و درون چه کسی است؛ یک کودک، یک سرباز تازه از جبهه ی جنگ برگشته، دختر جوان جویای کار و تازه فارغ التحصیل شده ، زن خانه داری ناراضی از زندگی  و یا حتی خودش. آلیس مونرو آنچه که از قلب و ذهن اینان می گذرد را با استادی تمام با خواننده اش سهیم می کند.
خوبی مونرو به همین است که از روزمرگی های همگانی شاهکار خلق می کند.که آیینه ای ازهر روزه های خود ماست. خوبی مونرو به همین است که این خود ماییم که داستان هایش را در عالم واقعیت بازی می کنیم. گاه کودکی می شویم که برای دوره ای گرفتار بی خوابی شده است. گاه دختر جوانی می شویم که اسیر مردی شده است که برای مدتی احساساتش را به سخره گرفته و رفته. گاه زن متاهلی می شویم که در مهمانی عاشق مردی شده است و خود نمی داند چرا. گاه بانوی سالخورده ای می شویم که همسرش را اتفاقی با عشق روزهای جوانیش روبرو کرده است. گاه دختر ثروتمندی می شویم که از فرط تنهایی از دوستی مهربان طلب محبت و همراهی برادرانه کرده است. گاه زن هنر دوستی هستیم که عاقبت جسارت به خرج داده و از شوهری که با همه خوبی هایش، هرگز موفق به تجربه ی عشق واقعی با او نشده، جدا شده است. گاه خود را مقصر رخدادهای وحشتناک خانوادگی مثل مرگ فرزند یا خواهر میدانیم. گاه با خود میگوییم اگر فلان کار را می کردم! اگر فلان حرف را نمی گفتم…

آیا شما از آن دسته کتابخوانان هستید که تصور می کنید تاثیر داستان کوتاه روی وجود و ذهنتان به ماندگاری و شدت یک داستان بلند نیست؟ آلیس مونرو بخوانید تا خلاف این قضیه برایتان به اثبات برسد. محل وقوع داستان های مونرو عموما شهر یا دهکده ای کوچک در کانادای کمی پس از جنگ جهانی دوم است و شخصیت های اصلی نیز معمولا زنان و دختران می باشند. به نظرم همین موارد در کنار نثر روان و ریزبین نویسنده سبب گشته است تا کل مجموعه مانند اثری پیوسته عمل کند و تاثیری مانا در ذهن داشته باشد. با مونرو از آشفتگی  ها و شلختگی های ذهنی که شاید بعضی مخاطبان با مجموعه داستان های کوتاه حس کنند، خبری نیست. درحالی که مردان آثار مونرو مردانی تیپیکال هستند، زنان او عادات را می شکنند و از تیپیک بودن دوری می کنند. همین امر تم زنانه ی دلنشینی  را بر داستان های مونرو غالب می کند.

مونرو نویسنده داستان های کوتاه با سبک ساده است. داستان های او چند لایه نیستند. پیرنگ مشخصی دارند. او منظورش را مستقیم و بدون پیچیدگی به نظر خواننده می رساند. شخصیت های داستانیش را کاملا می شناسد و هر اندیشه، عمل و برخوردی که از آنان سر میزند کاملا فکر شده و ناشی از تاملی دقیق است. دیالوگ ها را به خوبی در جاهای مناسب به کار می گیرد. در آثار او، مثل آثار چخوف خط داستانی درجه دوم اهمیت را دارد و تقریباً اتفاق خاصی در داستان‌ها رخ نمی‌دهد و اغلب تلنگری موجب دگرگونی زندگی شخصیت‌ها می‌شود.

مجموعه ی این موارد نظر مثبت منتقدان و خوانندگان را برای مونرو به دنبال داشته تا جایی که  در سال ۲۰۱۳ جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرده، “استاد داستان کوتاه معاصر” لقب گرفته و به نظر اکثر منتقدین، جامعه کتابخوان آمریکای شمالی و حتی دنیا را با داستان کوتاه آشتی داده است. مارگارت آتوود دیگر بانوی نویسنده نامدار اهل کانادا مونرو را از “مقدسات جهان ادبیات” دانسته است.

برای خواندن مقالات بیشتر به وبلاگ نوار مراجعه نمایید.

زندگی عزیزآلیس مونرونوبل ادبیات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید