چه خوبه که قشنگ باشیم. منظورم سیرته و نه چهره .. هر چند رفتار و فکر قشنگ انگار که صورت رو هم قشنگ میکنه..
ولی قشنگی تو موقعیتهای مختلف چطوره ؟
یه مقایسه کنیم..
آدمایی که قشنگ هست البته پولداریشون هم قشنگه.. متواضع هستن و پولشونو به رخ نمیکشن.. بلکه بوقتش کمک هم میکنن.. اصلا تو کلامشون نشونه ای از دلبستگی و تمرکز رو قیمت نیست.. بلکه آزاد از قیمت صحبت میکنن. اما آدمهای زشت(سیرت) پولداریشون رو اعصابه.. همش به رخ میکشونن.. همش پز میدن و همش آدما رو میسوزونن..
آدم قشنگ حتی نداریش هم قشنگه... منظورم اینه که تو اون وضع از هم نمیپاشن و تلاش میکنن ..و تو دوران نداریشون از کمبودهاشون گله نمیکنن... مسولیت زندگیشونو میپذیرن... و کسی رو عذاب وجدان نمیدن
اما آدم زشت البته که فقرش هم زشته
مدام گله و شکایت... مدام طلب کردن و عذاب وجدان دادن و..حتی تن دادن به خفت و کار بد برای غلبه بر فقر و یا فقط احساس فقر!
آدم قشنگ شادیش قشنگه... میگه و میخنده و ملاحظه دورو بریهاشو داره.. و مخصوصا صدای شادیش کر کننده نیست
آدم زشت اما شادیش حال بهم زنه...
ترقه و صدای زیاد و یا خنده های عجیب و با لرزش عصبی..
عزاداری آدم قشنگ هم قشنگه.. مثل مادر حسنک وزیر که وقتی خبر اعدام پسرشو شنید آروم و پر بغض گریست... مو نکند و لباس ندرید...
آدم زشت اما عزاداریش وحشتناکه.. حتما نعره میزنه و برای دور و بریهاش میشه یه گاو وحشی ..مثلا اگه تو بیمارستان باشه ممکنه دکتر و پرستارها رو کتک بزنه و اگه دسته عزاداری راه بندازه باید خیابونو بند بیاره
و... این لیست طولانیه..
البته هستن آدمهایی که تو ضعف قشنگن و تو قدرت فوق العاده زشت میشن..
اینا هم زشت هستن...