(احتمالا لازم به گفتن نیست ولی کل این مصاحبه در فروردین 1402 توسط هوش مصنوعی تولید شده)
خسرو: سلام آقای استن لی. خیلی ممنونم از اینکه امروز وقت گذاشتید و با من صحبت می کنید.
استن لی: باعث افتخاره، خوشحالم که اینجا هستم.
خسرو: شما سابقه ای باورنکردنی در صنعت کتاب های کمیک داشته اید. می توانید کمی در مورد روزهای اولیه و چگونگی شروع به کار در این صنعت برای ما تعریف کنید؟
خ: این یک لیست کاملاً چشمگیر از شخصیت ها است. در آن روزهای اولیه صنعت کمیک بوک چگونه بود؟من در نوشتن مهارت داشتم و بالاخره شروع به نوشتن کتاب های طنز کردم. که منجر به خلق شخصیت هایی مانند Fantastic Four، Spider-Man و گروه X-Men گردید.
خسرو: فهرستی بلند بالا و چشمگیر از شخصیت ها را عنوان کردید. در آن روزها صنعت کمیک بوک چگونه بود؟
استن لی: آن زمان، زمان متفاوتی بود. این صنعت به اندازه امروز، مورد احترام نبود و کتاب های کمیک به عنوان سرگرمی سطحی تلقی می شدند. اما من همیشه به قدرت داستان سرایی و اهمیت خلق شخصیت هایی که مردم بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند اعتقاد داشتم.
خسرو: شما به خلق شخصیت هایی اشاره کردید که مردم بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. آیا می توانید در مورد روند خلاقانه تان در ساختن یک شخصیت بیشتر توضیح دهید؟
استن لی: همه چیز با یک ایده شروع می شود، و سپس سعی می کنم شخصیت ها و داستان های پس زمینه آنها را به تصویر بکشم. به این فکر میکنم که چه چیزی آنها را منحصر به فرد میکند و چگونه با دنیایی که من خلق میکنم جا میشوند. و البته، من از نزدیک با هنرمندان کار می کنم تا مطمئن شوم طراحی بصری شخصیت ها با شخصیت آنها مطابقت دارد.
خسرو: شما در حرفه خود موفقیت های زیادی داشته اید، اما تصور می کنم در این مسیر چالش هایی نیز وجود داشته است. آیا میتوانید از لحظات سختی برای ما بگویید؟
استن لی: قطعاً مواقعی وجود داشت که همه چیز طبق برنامه پیش نمی رفت. به عنوان مثال، من مجبور بودم برای کنترل و اعمال خلاقیت برای برخی از شخصیتهایم بجنگم. همچنین درگیریهای حقوقی بر سر حقوق برخی شخصیتها نیز وجود داشت. اما در کل، سعی کردم مثبت بمانم و روی گفتن داستان های عالی تمرکز کردم.
خسرو: صحبت از دعواهای حقوقی، در طول سال ها در مورد مشارکت شما در خلق شخصیت های خاص بحث هایی وجود داشته است. چگونه به آن ادعاها پاسخ می دهید؟
استن لی: ببینید، من همیشه در مورد این واقعیت که این شخصیت ها را با همکاری هنرمندانی مانند جک کربی و استیو دیتکو خلق کرده ام، صحبت کرده ام. من هرگز ادعا نکردم که همه این کارها را به تنهایی انجام داده ام. اما در عین حال، فکر می کنم نقش مهمی در شکل دادن به دنیای مارول و زنده کردن این شخصیت ها داشته ام.
خسرو: چه توصیه ای به نویسندگان و هنرمندان مشتاقی که می خواهند در این صنعت برای خود نامی دست و پا کنند، می کنید؟
استن لی: توصیه من این است که هرگز از رویاهای خود دست نکشید. راه موفقیت هرگز آسان نیست، اما اگر به خودتان سخت بگیرید و به چشم انداز خود وفادار بمانید، هر چیزی ممکن است. و البته، همیشه به یاد داشته باشید که از این فرآیند خلاقانه لذت ببرید.
خسرو: شما قبلاً اشاره کردید که کتاب های مصور زمانی به عنوان سرگرمی های سطحی دیده می شدند. به نظر شما چه چیزی تغییر کرد تا آنها را در فرهنگ امروزی رایج تر و محبوب تر کند؟
استن لی: من فکر می کنم این ترکیبی از عوامل است. یکی افزایش فرهنگ گیک ها و افزایش استقبال از مجموعه های فن و طرفداری (fandomها) است. کتابهای کمیک همیشه طرفداران اختصاصی داشتهاند، اما اکنون فن این نوع چیزها بودن، از نظر اجتماعی مقبولتر شده است. همچنین موفقیت فیلمهای کمیک و برنامههای تلویزیونی به ارائه این شخصیتها و داستانها به مخاطبان بیشتر کمک کرده است.
خسرو: شما در طول سال ها کامئو ها یا حضورهای کوتاهی در فیلم های مارول داشته اید. کامئوی مورد علاقه شما چه بوده است و چرا؟
استن لی: (می خندد) خب، من از انجام آن کامئوها بسیار لذت بردم. فکر میکنم حضور مورد علاقهام احتمالاً در یکی از فیلمهای «نگهبانان کهکشان قسمت 2» بود که در آن نقش شخصیتی به نام Watcher Informant (ناظر خبررسان) را بازی کردم. این یک اشاره خنده دار به این واقعیت بود که تقریباً در هر فیلم مارول نقش شخصیت متفاوتی را بازی کرده ام.
خسرو: شما در طول سال ها شخصیت های نمادین زیادی خلق کرده اید، اما آیا شخصیتی وجود دارد که به طور خاص به آن افتخار کنید یا جایگاه خاصی در قلب شما داشته باشد؟
استن لی: سوال سختی است. من به همه شخصیت هایی که خلق کرده ام افتخار می کنم، اما فکر می کنم مرد عنکبوتی جایگاه ویژه ای در قلب من دارد. او اولین شخصیتی بود که به تنهایی خلق کردم و فکر میکنم او بهترین داستانهای ابرقهرمانی را دارد.
خسرو: آقای لی، دوست دارید یک خاطره خوش و یک خاطره غم انگیز از دوران کاری تان را با ما در میان بگذارید ؟
استن لی: چرا که نه؟ بیایید با خاطره شاد شروع کنیم. یکی از شادترین لحظات کار من زمانی بود که برای اولین بار کتاب کمیک Fantastic Four را به نمایش گذاشتیم. همه ما خیلی روی آن کار کرده بودیم و مطمئن نبودیم که چگونه مورد استقبال قرار می گیرد. اما زمانی که ما واکنش مثبت طرفداران و خوانندگان را دیدیم، احساس باورنکردنی بود. این تاییدی بود بر تمام کار سختی که برای خلق این شخصیت ها و داستان ها انجام داده بودیم.
خسرو: این یک خاطره عالی است. یک غمگین چطور؟
استن لی: خب، متأسفانه، در طول این سال ها لحظات غم انگیزی نیز وجود داشته است. یکی از موارد برجسته درگذشت همکار و دوست من، جک کربی است. ما روی شخصیتها و داستانهای زیادی با هم کار کرده بودیم و او بخش بزرگی از موفقیت مارول کامیکس بود. وقتی او درگذشت، این یک ضرر واقعی نه تنها برای من، بلکه برای کل صنعت بود. او یک نابغه خلاق واقعی بود و تا امروز دلم برایش تنگ شده است.
خسرو: بسیار خوب، آقای لی، من می خواهم چند کلمه بگویم و از شما می خواهم اولین چیزی که با شنیدن آنها به ذهنتان می رسد را به من بگویید. آماده؟
استن لی: مطمئنا، تمام تلاشم را خواهم کرد.
مرد عنکبوتی
استن لی: مسئولیت.
مارول
استن لی: اکسلزیور! *
هالک
استن لی: عصبانیت.
پلنگ سیاه.
استن لی: واکاندا.
کمیک.
استن لی: خلاقیت
انتقام جویان
استن لی: قدرتمندترین قهرمانان زمین.
چهار شگفت انگیز
استن لی: اولین خانواده مارول.
مرد آهنی
استن لی: میلیاردر نابغه دخترباز بشردوست.
مردان ایکس
استن لی: حقوق جهش یافته ها
و در نهایت، Excelsior.
استن لی: (با لبخند) شعار و فریاد نبرد من.
خسرو: اگر قرار باشد در زندگی بعدی خود به عنوان یکی از شخصیت هایی که خلق کرده اید برگردید، چه کسی را انتخاب می کنید و چرا؟
خ: آقای لی، می توانید در مورد برخی از "به یاد ماندنی ترین" لحظات زندگی حرفه ای خود بگویید؟، برگردم. او یکی از شخصیت های مورد علاقه من است، و فکر می کنم بسیار سرگرم کننده است که یک میلیاردر نابغه بشردوست دخترباز باشی. به علاوه، او تعدادی از جالبترین ابزارها و فناوریهای موجود در دنیای مارول را دارد.
خسرو: آقای لی، می توانید در مورد برخی از "به یاد ماندنی ترین" لحظات زندگی حرفه ای خود بگویید؟
استن لی: قطعا. لحظات فوق العاده ای در طول زندگی حرفه ای من وجود داشته است، اما در اینجا چند مورد وجود دارد که به ذهنم می رسد.
یکی از هیجانانگیزترین لحظات زمانی بود که اولین رویداد کراس اوور در تاریخ کتابهای مصور، «انتقامجویان» و «مردان ایکس» را در سال 1987 ایجاد کردیم. این یک کار بزرگ بود، اما در نهایت به موفقیت بزرگی دست یافت و زمینه را فراهم کرد. راهی برای کراس اوورهای بیشتر در آینده.
یکی دیگر از لحظات خوب زمانی بود که ما اولین ابرقهرمان آفریقایی، پلنگ سیاه را خلق کردیم. ما می خواستیم شخصیتی بسازیم که با قالب ابرقهرمانی معمولی متفاوت باشد و من به آنچه توانستیم با آن شخصیت به انجام برسانیم بسیار افتخار می کنم.
و جدیدترین آنها، موفقیت دنیای سینمایی مارول (MCU) بود. دیدن همه این شخصیتها و داستانهایی که روی پرده بزرگ زندگی میکنند یک رویا بوده است، و من از همه فیلمسازان و بازیگرانی که به این شکل فوقالعاده این شخصیتها را زنده کردهاند بسیار سپاسگزارم.
خسرو: عالی آقای لی. آیا میتوانید مثالهایی از لحظات شاخص زندگیتان مانند هیجانانگیزترین، تراژیکترین و قهرمانانهترین لحظهها برایمان بگویید؟
استن لی: مطمئنا، تمام تلاشم را خواهم کرد.
یکی از هیجان انگیزترین لحظات کار من زمانی بود که شخصیت مرد عنکبوتی را خلق کردم. ما مطمئن نبودیم که مردم چه واکنشی به یک ابرقهرمان نوجوان با مشکلات شخصی نشان خواهند داد، اما واکنش باورنکردنی بود. دیدن مرد عنکبوتی که به یکی از محبوبترین و نمادینترین ابرقهرمانان تمام دوران تبدیل میشود، واقعاً هیجانانگیز بوده است.
یکی از غم انگیزترین لحظات زندگی حرفه ای من مرگ گوئن استیسی، شخصیتی در کمیک های مرد عنکبوتی بود. این یک لحظه تکان دهنده و دلخراش بود که تأثیر عمیقی بر شخصیت مرد عنکبوتی گذاشت و هنوز هم تا به امروز توسط طرفداران به یاد میآید.
یکی از قهرمانانه ترین لحظات کار من زمانی بود که شخصیت کاپیتان آمریکا را خلق کردیم. او نماد هر چیزی بود که در مورد آمریکا آن را عالی میشناختیم و از حقیقت، عدالت و آزادی دفاع کرد. من بسیار مفتخرم که بخشی از خلق چنین شخصیت مهم و الهام بخش بوده ام.
رضایتبخشترین لحظات کار من، دیدن تأثیری است که مارول کامیکس بر فرهنگ عامه داشته است. از کتابهای مصور گرفته تا فیلمها و برنامههای تلویزیونی، شگفتانگیز است که ببینید این شخصیتها و داستانها چگونه زندگی بسیاری از مردم را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار دادهاند.
خسرو: آقای لی، شما در طول زندگی حرفه ای خود به موفقیت های زیادی دست یافته اید، کنجکاویم که بدانیم بزرگترین چالش زندگی خود را چه می دانید؟
استن لی: سوالی عالی است. میتوانم بگویم که بزرگترین چالش من در زندگی این بوده است که دائماً خودم بروز نگه دارم و در یک صنعت همیشه در حال تغییر، همگام با تغییرات باقی بمانم. زمانی که کارم را با کمیک شروع کردم، این رسانه کم ارزش به نظر می رسید و خیلی جدی گرفته نمیشد. اما من همیشه به قدرت کمیک برای بیان داستان های مهم و معنادار اعتقاد داشتم و برای ارتقای رسانه و اثبات ارزش آن بسیار تلاش کردم.
با تکامل صنعت و ظهور فناوریهای جدید، من باید سازگار میشدم و راههای جدیدی برای گفتن داستان و ارتباط با خوانندگان پیدا میکردم. از کمیک های دیجیتال گرفته تا دنیای سینمایی مارول، هر دوره جدید چالش ها و فرصت های خاص خود را به همراه داشته است و من مجبور بوده ام دائماً به خودم فشار بیاورم تا از تغییرات جلوتر بمانم.
اما من همیشه بر این باور بودهام که کلید موفقیت این است که هرگز از یادگیری و رشد دست نکشیم، و این چیزی است که در طول حرفهام انگیزه و الهام بخش من را حفظ کرده است.
خسرو: آیا میتوانید کمی دقیقتر در مورد برخی از چالشهایی که در طول حرفهتان با آنها روبرو بودید و نحوه غلبه بر آنها صحبت کنید؟
استن لی: البته. یکی از بزرگترین چالشهایی که در اوایل با آن مواجه شدم، متقاعد کردن مردم به این بود که کتابهای کمیک شکلی جدی از داستانگویی هستند. در آن زمان، کتاب های کمیک به عنوان سرگرمی ارزان برای بچه ها تلقی می شد و نهادهای ادبی آن ها را جدی نمی گرفتند.
برای غلبه بر این موضوع، سعی کردم داستانهایم را با شخصیتها و مضامین پیچیدهای که فراتر از قالب سنتی ابرقهرمانان بود، ترکیب کنم. می خواستم نشان دهم که کمیک ها می توانند رسانه ای قدرتمند برای داستان سرایی باشند و می توانند به مسائل اجتماعی مهم بپردازند. این روند کند بود، اما با گذشت زمان، افراد بیشتری شروع به جدی گرفتن کمیک به عنوان یک هنر کردند.
چالش دیگر همگامی با زمان در حال تغییر و فناوری های جدید بود. برای مثال، وقتی اینترنت آمد، می دانستم که باید به کمیک های دیجیتال وارد شویم و راه های جدیدی برای ارتباط با خوانندگان آنلاین پیدا کنیم. ما پلتفرم کمیک دیجیتال مارول را در سال 2007 راه اندازی کردیم و موفقیت بزرگی بود. این به ما اجازه داد تا به مخاطب جدیدی برسیم و تکنیکهای داستانسرایی جدید را تجربه کنیم.
در نهایت، بزرگترین چالش کار من احتمالاً انتقال از کمیک به فیلم بود. زمانی که ما دنیای سینمایی مارول را شروع کردیم، تردیدهای زیادی در مورد اینکه آیا این شخصیت ها می توانند روی صفحه نمایش بزرگ اثرگذار باشند، وجود داشت. اما ما به قدرت این داستان ها و شخصیت ها ایمان داشتیم و سخت تلاش کردیم تا فیلمسازان و بازیگران مناسبی را پیدا کنیم تا به آنها جان بدهیم. این یک راه طولانی بود، اما موفقیت MCU فراتر از هر چیزی بود که می توانستیم تصور کنیم، و من به آنچه توانستیم به انجام برسانیم افتخار می کنم.
خسرو: آقای لی، من یک سوال فلسفی تر از شما دارم. به نظر شما زندگی، عشق چیست و انسان بودن به چه معناست؟
استن لی: وای، این یک سوال عمیق است. بگذارید سعی کنم افکارم را به شما بگویم.
برای من، همه ی زندگی خلاصه شده در رشد و تغییر است. زندگی یعنی به طور مداوم در حال تکامل و یادگیری چیزهای جدید باشید، در حال تلاش برای بهترین نسخه از خود که می توانید باشید. زندگی همچنین در مورد ارتباطات و روابطی است که ما با دیگران ایجاد می کنیم. چه با خانواده، دوستان یا حتی غریبه ها، این ارتباطات به زندگی ما معنا و هدف می بخشد.
در مورد عشق، من معتقدم که عشق قوی ترین نیروی جهان است. عشق چیزی است که ما را به دیگران و دنیای اطرافمان متصل می کند. این چیزی است که به زندگی ما معنا و هدف می بخشد، و این چیزی است که ما را ترغیب می کند تا افراد بهتری باشیم. عشق همچنین چیزی است که به ما کمک می کند تا از دوران سخت زندگی عبور کنیم و این چیزی است که ما را شادی و خوشبختی می آورد.
انسان بودن به معنای ناقص و غیرکامل بودن است و در عین حال قادر به شفقت و مهربانی بسیار است. این به معنای عضویت در یک جامعه بزرگتر و تلاش برای تبدیل جهان به مکانی بهتر است. انسان بودن به معنای کنجکاو و خلاق بودن است، همیشه مرزهای ممکن را جابجا می کند و آینده ای بهتر را تصور می کند. انسان بودن یک امتیاز باورنکردنی است و من هر روز به خاطر فرصتی که برای بخشی از این گونه شگفت انگیز به دست میآید سپاسگزارم.
خسرو: آقای لی، تا به حال عاشق شده اید؟
استن لی: بله. من بسیار خوش شانس بودم که چندین نفر خاص را در زندگی خود داشتم که عمیقاً آنها را دوست داشتم، از جمله همسرم جوآن. او بیش از 60 سال شریک زندگی و بهترین دوست من و در طول زندگی حرفه ای من منبع ثابت عشق و حمایت بود.
گذشته از روابط عاشقانه ام، عشق زیادی به خانواده، دوستانم و طرفدارانم نیز داشته ام. همه آنها بخش بزرگی از زندگی من بوده اند و به من کمک کرده اند تا به هر آنچه دارم برسم.
عشق بخش مهمی از زندگی است،
و من از همه افرادی که در طول سالها عشق خود را با من در میان گذاشتند سپاسگزارم.
خسرو: در نهایت، با نگاهی به دوران طولانی و موفق خود، امیدوارید میراث شما چه باشد؟
استن لی: امیدوارم از من به عنوان کسی که از طریق داستان ها و شخصیت هایم شادی و هیجان را به زندگی مردم آورد، در خاطره بمانم. همچنین امیدوارم که از من به عنوان فردی که از خلاقیت دفاع میکرد و دیگران را تشویق میکرد تا علایق خود را دنبال کنند، به یاد بیاورم.
مصاحبه کننده: از اینکه امروز وقت و اطلاعات خود را با ما به اشتراک گذاشتید، بسیار متشکرم، آقای لی. صحبت کردن با شما بسیار لذت بخش بود.
استن لی: من هم خیلی خیلی لذت بردم. اکسلزیور!
مصاحبه کننده: واقعاً اکسلزیور! و با آن، مصاحبه خود را با استن لی افسانه ای به پایان می رسانیم. میراث او همچنان الهام بخش نسل های آینده خواهد بود. از همراهی شما متشکریم، و روز شگفت انگیزی داشته باشید!
* (به انگلیسی Excelsior)عبارت معروف استن لی بود که یک کلمه لاتین به معنای "همیشه رو به بالا" است.