این روز ها با به وجود آمدن شبکه های اجتماعی و ارتباط های ماهواره ای انقلاب و پیشرفت گسترده ای در خبر رسانی و به وجود آمدن خبرگزاری های جدید به وجود آمده و همچنین این یورش اطلاعات در عصری که عصر اطلاعات نام گرفته است افراد بسیار زیادی را گرفتار و منفی و شاید به طور کلی ناامید از زندگی و پیشرفت کرده،
به این مطلب مقاله نمی توان گفت زیرا پشتوانه ی علمی بسیار قوی ای ندارد و تمام مطالبی که اینجا گفته می شود نظر شخصی و دیدگاه های خود من است پس اگر اشتباهی بود یا اگر ممکن است این نوشته باعث شکستن هنجار برخی افراد بشه از همین اول معذرت میخوام.
خب اینکه این همه عذرخواهی کردم و این داستان ها چی میخوام بگم ؟!
لپ کلام من اینه که اخبار در دنیای امروز و در شبکه های اجتماعی به گونه ای طراحی شدن که باعث منفی شدن و ناامید شدن انسان میشن...
خب نمیخوام برم سراغ تئوری های توطئه و این داستان ها که فلان سازمان و فلان هدف از اخبار بد،
تا جایی که من اطلاع دارم تنها دلیل این موضوع اینه که ما اخبار منفی رو بیشتر دوست داریم و بیشتر دنبال میکنیم ،
این هم تقصیر ما نیستا ، تقصیر مغزمونه /:
شاید الان تعجب کرده باشید چرا مغز مگه مغز ما چه گناهی داره اصلا ما چه گناهی کردیم! داستان جالب تر اینه که بر اساس مطالعه های من این بخاطر زنده نگه داشتن ماست ، طبق گفته کتاب atomic habits مغز ما از ۲۰۰۰۰۰ سال پیش فرقی نکرده و ما همون مغز انسان های اولیه خردمند که ۲۰۰۰۰۰ سال پیش زندگی میکردن رو داریم!
از این موضوع میتونیم بفهمیم که مغز ما برای امروز طراحی نشده است و قطعا اولویت های مغز ما اولویت های دنیای امروز قرن بیست و یکمی تست
خلاصه که براتون نگم اولویت مغز ما تنها کار های ساده ای مانند بقا ، غذا یا حفظ نسل است ،
به همین دلیل است که ما به اخبار منفی علاقه بیشتری داریم ( یعنی مغزمون علاقه بیشتری داره :) چه ربطی داره؟
چون اخبار منفی خطرات رو به ما گوشزد میکنن و این همون چیزیه که مغز ما میخواد!
اما در دنیای امروز ما اون خطرات رو نداریم و متاسفانه خیلی از این کار های مغز ما بیهوده است و باعث افت ما می شود....
برای اینکه این نوشته خیلی طولانی نشه و حوصله شما سر نره بقیه داستان رو چند روز دیگه و در یک نوشته دیگه منتشر میکنم ?
امیدوارم خوشتون اومده باشه و براتون مفید بوده باشه?
به رسم این فیلما : این داستان ادامه دارد.