ویرگول
ورودثبت نام
کیانا واعظ
کیانا واعظ
خواندن ۴ دقیقه·۹ ماه پیش

کارمن

بی‌حوصله کتاب درک و دریافت موسیقی راجر کیمی ین را ورق می‌زدم. به بخش گستره‌های صدایی رسیده بودم و کتاب یک مثال معروف برای هر صدا معرفی کرده بود. از همان جا کارمن را پیدا کردم.

از کتاب تا اپرا

روز به روز بیشتر به نقش ادبیات پی می‌برم. می‌گویند "وقتی کلمات قدرت گفتن چیزی را ندارند، موسیقی این کار را می‌کند." اما منبع الهام بسیاری از آثار بزرگ موسیقی کلمات بوده اند.

با جستجوی نام کارمن درمیابیم که نام نویسندۀ اصلی روایت، پشت شکوه اپرای بیزه گم شده است. همه کارمن را با نام اپرای آن می‌شناسند، اما من عقیده دارم برای درک حقیقی هرچیزی، باید به منشأ آن برگشت. این شد که چشمم را روی شکوه اپرا (غیر بخش کوتاهی از آن که در ابتدا دیده بودم) بستم و تصمیم گرفتم اول کتابی که الهام دهندۀ این اثر بزرگ بوده را بخوانم. پروسپر مریمه پرگویی نمی‌کند و ادبیاتش جان می‌دهد برای دنیای پرسرعت ما که "جان می‌دهیم" تا اصل ماجرا را سریع‌تر بفهمیم.



کارمن چهره‌ای از یک فم فتال (femme fatale) یا زن شهرآشوب است که به هیچ قیمت آزادی و روحیۀ کولی‌وارش را قربانی نمی‌کند. عشق، رها بودن او را به خطر نمی‌اندازد و مرگ نیز.

اخلاق کارمن مثل هوای نواحی ما بود. در کوهستانهای ما وقتی میتوان وقوع طوفان را نزدیک دانست که آفتاب در نهایت درخشندگی باشد.
گفت: مواظب باش! وقتی من را از انجام کاری باز دارند، من آن کار را زودتر انجام خواهم داد.
در شهر ما اگر زنی به این جامه و کیفیت دیده شود، همه علامت صلیب رسم می‌کنند و از شر او به خدا پناه می‌برند. ولی در سویل هرکس به فراخور حال تعارف کمابیش رکیکی با وی می‌کرد و او هم دست به کمر و با حرکات مخصوص چشم و با وضع گستاخانه تعارف آنها را پاسخ می‌داد. در نظر اول از او خوشم نیامد و دوباره به کار خود سرگرم شدم. اما وی برحسب عادت زن‌ها و گربه‌ها که وقتی آنها را صدا می‌کنند نمی‌آیند و هنگامی که آنها را نمی‌خوانند می‌آیند جلوی من ایستاد و مرا مخاطب قرار داد.

می‌توانید هابانرا، مشهورترین بخش از اپرای کارمن را از اینجا گوش کنید.



امتحانات ترم یک تموم شدن. تا هفدهم که انتخاب واحد ترم جدیده، خبری از دانشگاه نیست. جالبه که یکی یکی نمرات هر درس رو برامون اس ام اس میکنن. باحاله و خوشم میاد. حس میکنم روحیاتم با دانشگاه هماهنگه و اگر امکان داشت ترجیح میدادم از ده سال پیش دانشجو می‌بودم. من باید به حال خودم باشم؛ فکر کنم بعضی از روحیاتم به "کارمن" رفته. الان که به حال خودم هستم و کسی نیست که بگه چیکار کن، بیشتر از هر زمانی مطالعه میکنم. کوچیک‌ترین اشارۀ اساتید رو تا ته میرم بدون اینکه کسی ازم خواسته باشه. هرچی که یادبگیرم برام مثل یک هدیه باارزشه. الان میخوام یکم از تجربیات ترم یک بگم، برای کسایی که دوست دارن بدونن.

تاریخ موسیقی غرب یکی از درس‌هامون بود. یه خاطره از استادش داشته باشم، اینه که گفت سر هرچیزی اظهار نظر نکنید. میتونید سلیقه‌ای بگید که سبک یا آهنگسازی رو نمی‌پسندید یا عاشقش هستید، ولی این فقط سلیقه شماست. فکر نکنید چون دارید موسیقی میخونید حق دارید درمورد هرچیزی نطق کنید. این حرفش خیلی حواسم رو جمع کرد. ناگفته نماند که کم حرفمم کرده، ولی کم حرف بودن بهتر از چرت گفتنه. تمرکزم رو میذارم روی یادگیری. روزی هم میرسه که اظهار نظر کنم و اون روز با علم حرف میزنم.

استاد تاریخ موسیقی سنگ کلیه داشت و فقط سه چهار جلسه اومد. آخر ترم یه جزوه از بخش موسیقی قرون وسطی داد و گفت همونو بخونید. میدونی، سعی می‌کنم مستقل عمل کنم. کتاب تاریخ موسیقی آکسفورد رو یکی دیگه از استادا معرفی کرد و سعی میکنم از رو اون پیش برم. راستی سایت لایبجن خیلی خوبه. اگه دنبال کتاب و منبع زبان اصلی میگردید بپرید از اونجا دانلود کنید.

شناخت موسیقی همون تئوری موسیقی بود ولی استادش واقعا گنج بود. بیشتر کتاب‌های خوبی که از لایبجن دانلود کردم رو اون معرفی کرد. الگوی مناسبم از استاد دانشگاه همونه. کسی که جرقۀ بحث رو تو ذهنت میزنه و بعد به خفن‌ترین جاها ارجاعت میده تا بیشتر بدونی.

کاربرد رایانه در موسیقی، استفاده از یه نرم افزار نت نویسی به اسم سیبلیوس بود و خیلی دوستش نداشتم. یعنی تا آخر ترم که پروژه‌اش رو انجام دادم دوستش نداشتم. پروژه‌اش نت نگاری آهنگ سریال سربداران بود (تپه اسب سپید، ساخته فرهاد فخرالدینی) سخت بود برام چون تاحالا با نرم افزارش کار نکرده بودم ولی بعد که گزینه "اجرا" رو زدم و شنیدمش خیلی به خودم افتخار کردم.

فیزیک صوت رو بیخیال میشم چون خیلی برام محتوایی نداشت. بیشترش شبیه فصل سوم کتاب فیزیک دوازدهم بود.

از دروس عملی میتونم ساز تخصصی (ساز اصلی هرشخص)، پیانو عمومی و سلفژ رو نام ببرم. اینا رو نسب به تئوری‌ها بیشتر دوست داشتم.

راستی اگر دوست داشتین نظرتون درمورد کارمن رو بهم بگید. چند نمونه اجرا ازش توی یوتیوب هست و میتونید کلش رو نگاه کنید.











کارمنتاریخ موسیقیاپرادانشگاهژرژ بیزه
I like beautiful melodies telling me terrible things.” — Tom Waits"
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید