در این پست، که چکیدهای از مطلب کتاب “طراحی اشیاء روزمره” از دون نورمن هست، درباره اهمیت تعبیهی سیستم فرمان واگرد یا آندو (Undo) توضیحاتی به صورت خلاصه ارائه شده است. در ابتدا درباره اینکه چگونه باید هنگام ریدیزاین معایب سیستم را پیدا کنیم و در ادامه درباره اینکه چگونه میتوان از خطاها برای طراحی درس بگیریم توضیح داده شده است. این دو مطلب شاید در نظر اول بی ارتباط با هم بنظر برسند، اما یه طراح خوب باید “مو را از ماست بیرون بکشد!” با در نظر گرفتن این مهم که برخی سیستمها با پیچیدگیهای زیادی مواجهند، و اگر بسیاری از این مسیرها دارای پیامهای مشابه خسته کنندهای باشند، ممکن است در مجموع باعث گیجی و سردرگمی کاربر، و نتیجتاً منجر به بروز خطایی جبران ناپذیر شود.
برقراری هماهنگی بین این بخشها و جایگذاری درست فرمان واگرد، میتواند به بهینهسازی و ایجاد یه تجربهی کاربری خوب منتهی میشود.
در ریدیزاین یا طراحی مجدد، اینکه کلیت سیستم رو قبول داشته باشیم و بخواهیم از شرایط “مفید” آن مجدد طراحی جدیدی ارائه دهیم به احتمال بسیار زیاد اینطور به نظر خواهد رسید که شما حرف تازهای برای گفتن ندارید! اما باید چکار کرد؟
بسیاری از افرادی که توانستند نظرات بیشتری را جلب کنند، بیشتر به دنبال خطاها بودند و با آشکار کردن و ارائه راهکار (طراحی مشکلگشا) برای آن، اتفاقات مهمی را رقم زدند.
بر فرض تصور کنید دو نفر با هم به صورت عادی در حال مکالمه هستند، آیا در صحبتهای آنها تناقض یا خطایی ملاحظه میکنید؟ به احتمال خیلی زیاد، بله!
اگر شخصی چیزی بگوید که قابل درک نیست، ما خواهان توضیحات بیشتر هستیم؛ اگر شخص چیزی بگوید که به اعتقاد ما نادرست است، سوال و بحث میکنیم. ما یک سیگنال هشدار دهنده یا بوق اخطار ساطع نمیکنیم، فقط برای کسب اطلاعات بیشتر بحث و گفتمان متقابل را پیش میبریم. در مکالمات عادی بین دو دوست، سوءتفاهمها به صورت عادی اتفاق میافتند، به عنوان تقریب به آنچه واقعاً منظور شده است. خطاهای دستوری (گرامری)، تصحیح خود و عبارات از سرگیری مجدد نادیده گرفته میشوند. درواقع، آنها معمولاً حتی به چشم نمیآیند، زیرا ما بر معنای مورد نظر متمرکز میشویم، نه ویژگیهای سطحی و ظاهری.
در موسسات مالی، خطاهای ساده صفحه کلید به معاملات مالی عظیم منجر شده اند، بسیار فراتر از حد معمول (چه بسا با کشف و بررسی یک خطای ساده، بسیاری از مشکلات برطرف شوند).
درسهای بسیاری را میتوان از بررسی و مطالعه خطاها گرفت، یکی برای جلوگیری از خطاها قبل از وقوع و دیگری برای تشخیص و اصلاح آنها هنگام بروز. به طورکلی، راهحلها بطور مستقیم از تجزیه و تحلیل همین خطاها بدست خواهند آمد.
شاید قدرتمندترین ابزار برای به حداقل رساندن تأثیر خطاها، فرمان واگرد (Undo) در سیستمهای الکترونیکی مدرن باشد و هرجا که ممکن باشدعملیات انجام شده توسط دستور قبلی را معکوس میکند. بهترین سیستمها دارای چندین سطح خنثیسازی هستند، بنابراین میتوان کلیه اقدامات را خنثی کرد.
بدیهی است که واگرد کردن همیشه امکان پذیر نیست. بعضی اوقات، فقط در صورت انجام بلافاصلهی آن مثمرثمر واقع میشود. آندو، هنوز هم ابزاری قدرتمند برای به حداقل رساندن تأثیر خطا استذ اما با این وجود تعجببرانگیز است که بسیاری از سیستمهای الکترونیکی و رایانهای قادر به ارائه ابزاری برای خنثیسازی، حتی در مواردی که به وضوح ممکن و مطلوب باشد نیست!
بسیاری از سیستمها با نیاز به تأیید پیش از اجرای یک فرمان، سعی میکنند از بروز خطاها جلوگیری کنند، به ویژه هنگامی که این عمل باعث از بین رفتن چیز مهمی شود! اما این درخواست ها معمولاً بیموقع هستند، زیرا مردم پس از درخواست عملی، معمولاً یقین دارند که میخواهند این کار را انجام دهند.
شخص: "مهمترین پرونده من" را حذف کنید.
سیستم: آیا می خواهید "مهمترین پرونده من" را حذف کنید؟
شخص: بله
سیستم: شما یقین دارید؟
شخص: بله!
سیستم "محبوب ترین پروندهتون" حذف شد!
شخص: اوه نه! پشیمون شدم! ?
در مثال فوق میبینیم که فرمان تاییدِ “اخطار” به جای یک بررسی ایمنی برای حصول اطمینان بیشتر از طرف کاربر، به نوعی همانند یه سیستم تحریک کننده برای انجام فعل مهمی که همان “پاک کردن مهمترین پرونده” کاربر هست عمل میکند، زیرا در آن لحظه کاربر تمایل دارد به جای شئ مورد علاقهاش بر روی فعل مورد نظر متمرکز شود.
در سیستمهای کامپیوتری قدیمی و محصولات اپل سیستم Trash راهحل سنتیای برای این مشکل ایجاد شده است.
- موارد موردعلاقه را برجستهتر کنید. یعنی ظاهر شئ هنگامی که مثلاً قرار است کاربر آن را پاک کند، به صورت بزرگتر یا با اعمال تغییر رنگی بیشتر به چشم کاربر بیاید (همانند پاک کردن برنامههای آیفون یا آیپد، که در آیکانها لرزش به وجود میآید).
- عملیات را برگشت پذیر کنید. اگر شخص محتوای را ذخیره کند، هیچ آزار دیگری جز ناراحتی مجدد از بازگشایی پرونده ایجاد نمیشود. اگر شخص سهواً تا تعمداً ترجیح دهد پروندهای را ذخیره نکند، سیستم میتواند بصورت نامحسوس و محرمانه فایل را ذخیره کرده، و دفعه بعد که شخص پرونده را باز کرد از او سوال بپرسد که آیا تمایل دارد آن را به آخرین وضعیت برگرداند.
منبع:
The Design of Everyday Things - Don Norman