خیلی از طرفداران رمان و کتاب را میشناسم که تا بحث نمایشنامه میشود میگویند اهلش نیستم یا با سَبکش حال نمیکنم. در این نوشته سعی میکنم ترفندی که خودم استفاده میکنم تا نمایشنامه رو راحت و با لذت بیشتری بخونم رو معرفی کنم. قبل از اون این توضیح رو باید بدم که دیدن تئاتر و به تماشای اون نشستن خیلی به خوندن نمایشنامه کمک میکنه. نه لزوماً تئاتر همون نمایشنامه بلکه هر نمایشی.
یکی از بهترین راهکارها اینه که با آرامش بخوانید و نه تنها تصویرسازی کنید بلکه برای خودتون یک صحنه در نظر بگیرید و کارگردانی کنید(برای همین گفتم دیدن تئاتر به خوندن نمایشنامه کمک میکنه؛ البته الان که درگیر کرونا هستیم میتونید تلهتئاتر ببینید ولی به هر حال روزی این همهگیری تموم میشه :) ).
اینجوری خیلی بهتر میتونید صحنهها رو مجسم کنید و حس اون شخصیت از گفتن دیالوگش رو درک کنید. نمایشنامه بر خلاف رمان گفتگوهای کمتری داره و همچنین نویسنده ظاهر و خُلق یک شخصیت رو در قالب چند جمله از بیان شخصیتهای دیگه مشخص میکنه تا اینکه بیاد خودش توضیح بده که مثلا فلان شخصیت اینجوریه، این لباس خاص رو پوشیده، لبخندش اینجوریه و ... . اینجوری ارزش کار بازیگر هم بیشتر مشخص میشه چون هیچ توضیحی از خود نویسنده نداره برای بازیگری و باید به کمک کارگردان اون حس و شخصیت رو «بپرورانه».
متنوع بخونید کمدی، تراژدی، معاصر و... . برای شروع کار کمدیِ «رمولوس کبیر» رو پیشنهاد میکنم نوشتۀ «فردریش دورنمات». فضای جالبی داره
بعد از اون مثلا میتونید برید سراغ «هَملت» اثر «ویلیام شِکسپیر». فضای تراژدی و خیالی توأمانی داره
در نظر داشته باشید که ممکنه در یک روز یا هفته نتونید یک نمایشنامه رو تموم کنید چون باید برای هر صحنه یا موقعیت صحنهای بچینید و درکش کنید اما خیلی از نمایشنامهها به خوندنشون میارزه چون بُرشی از زندگی و دیدگاه آدما رو میشه توشون دید.
از نمایشنامهنویسان ایرانی هم میتونید کارهای اکبر رادی و بهرام بیضایی و محمد چرمشیر رو بخونید.