بعد از مدتها به ویرگول آمدم. فروش اشتراک و تبلیغات ترجمان در صفحه اصلی ویرگول باعث شد که صراحتا دیدگاه خودم مبنی بر عدم اعتماد به ترجمان را بنویسم.
یک سال یش یکی از دوستانم در تلگرام حرف ترجمان را به میان آورد و من چنین پاسخی دادم:
همون نشریهای که مقالههای «شستشوی مغزی رسانهای» ترجمه میکنه با هدف شستشوی مغزی رسانهای!
از نظر من ترجمان نه یک وبسایت ترجمه عادی، بلکه ترجمه یک سری مقاله با خط فکری خاص و گزینشی هست که همانها را هم در صورت نیاز تغییر میدهد.
حدود شش هفت سال پیش بود که هر هفته ترجمان را چک میکردم. همان زمان متوجه شده بودم که وبسایت پر است از مقالاتی در نقد غرب، سکولاریسم، اومانیستم، سرمایهداری و حتی تکنولوژی. ولی به ندرت مقالهای میدیدم که حتی گوشهای از آن در تایید یکی از این موارد باشد. این چیزی نبود که از یک وبسایت صرفاً «ترجمه» بیطرف انتظار داشتم.
مواردی که من از تغییرات مطالب به یادم دارم مال همان شش هفت سال پیش است که میخواندمش. اگر حافظه من میتواند از این همه سال پیش این دو مورد را بیرون بکشد، اگر حالا کسی برود و تمام مقالات را بررسی کند موارد بیشتر و بدتری پیدا کند.
مثلاً این مقاله، تیتر ترجمان: دینداری رو به زوال است، اما اسلام رشد خواهد کرد. تیتر مقاله اصلی: Religion Declining, Secularism Surging [دینداری رو به زوال است، سکولاریسم رشد خواهد کرد].
یا مثلا این مقاله، قسمتهای خوبی پاک شده [که مربوط به زندان اوین رفتن است]، خودتان بخوانید:
A few weeks earlier, I’d been abruptly pardoned and freed from Evin prison in northern Tehran. I had been expecting to spend most of my life in those cells: In November 2008, I’d been sentenced to nearly 20 years in jail, mostly for things I’d written on my blog.
موارد بیشتری در خصوص انتخاب مقالات یا تغییر ناجوانمردانه تیترها بود که من یادم نمیآید.
این که چه افرادی با چه عناوینی در کجا کار میکنند مهم است. شما از یک مبلغ گیاهخواری انتظار ندارید قصاب باشد، و اگر روزی قصابی در انجمن گیاهخواران فعال شد به او مشکوک میشوید نه؟ اشتباه نکنید من نمیخواهم مترجمان ترجمان را با قصاب مقایسه کنم. بگذارید مثال بهتری بزنم. فرض کنید سایت ترجمه دیگری باز شد، و وقتی میروید بررسی میکنید میبینید تمامی افراد مترجم و مسئول آن سلطنت طلبند. مشکوک نمیشوید؟ نمیگوید خوب اگر شما هدفتان ترجمه است چرا همه سلطنت طلبید؟ نباید گرایشات سیاسی مختلفی بین شما میبود؟ ترجمه ربطی به سلطنت طلبی دارد؟
نمیدانم شاید حالا وضعیت فرق کرده باشد. ولی من همان شش سال پیش که پیاش را گرفته بودم به اصطلاح «انقلابی» بودن هر کسی که در ترجمان پیدا کردم واضح بود. مدتی پیش دوستی به من گفت یکی از مترجمان ترجمان به عنوان به برنامه «بدون توقف» صدا و سیما دعوت شده بود و گرایش سیاسیاش از سخنانش معلوم بود [برنامه را دیدم، به نظر آدم خوبی میآمد]. دوست دیگری گفت یک قسمت کامل از برنامه «جیوگی» صدا و سیما به معرفی این وبسایت پرداخته بود که بسیار جالب است صدا و سیما این همه دغدغه داشته باشد برای یک سایت بیطرف و نه وصل!
ولی یک موردی که گمانم بیشتر از همه باید به آن توجه شود مدیر و مسئول این نشریه است. یعنی مرتضی روحانی که مانند فامیلیاش یک روحانی هم هست. من توئیترش را دیدم. به اصطلاح «حزباللهی» بودنش آن هم نه از مدلهای کمرنگ، بلکه از آن پررنگها از سر و کول صفحه میریخت. به شدت اصولگرا بود و چه بگویم، اصلاً شبیه مقالات ترجمان نبود. حالا توئیترش را به کلی پاک کرده و دیگر چیزی در دسترس نیست که نشانتان بدهم اما دو چیز برایم مانده
اینها چیزهایی بود که بعد از پاک شدن صفحهاش باقی مانده. وگرنه چیزهایی بس بیشتر در آن صفحه بود که متاسفانه دیگر نیست.
سوال من از شما این است، که آیا با چنین مسئولی من میتوانم اعتماد کنم که مقالات گزینش و ممیزی نمیشود؟ که مقالات از یک دیدگاه خاص منتشر نمیشود؟ که اگر مقالهای با باورهای ایشان زاویه مشخصی داشت احتمالی برای ترجمه شدنش وجود دار؟ از شما میپرسم، آیا مردم حق ندارند اعتماد نکنند؟
در نهایت، تا زمانی که نبینم مترجمان ترجمان از گرایشهای سیاسی مختلف و نه تک جهتی هستند نه تنها به آن اعتماد نمیکنم، بلکه میگویم شاید پروژهای است برای جهتدهی به قشر کتابخوان جامعه. شستوشوی مغزی با ترجمه مقالات شستوشوی مغزی.