انواع بازی
این که کودک چگونه و چه نوع بازی میکند تا حد زیادی به سن و میزان تکامل او بستگی دارد.
بازیها، با توجه به محتوای آنها و تمایلات و گرایشهای کودک که سرچشمه گرفته از اوضاع و احوال درونی اوست، بر اساس نگرش و دیدگاهی که نظریه پردازان روانشناسی نسبت به کودک دارند، به انواع گوناگونی تقسیم میشوند.
در میان بازیها، بازیهای تقلیدی، نمایشی، نمادی، تخیلی به دلیل اهمیتی که در شناخت و بررسی وضعیت روحیه و روانی کودک دارند، و از آنجا که کودکان هم بیشتر مایلاند به این بازیها بپردازند و نیز وجوه اشتراک این بازیها که تشخیص آنها قدری مشکل میسازد، سبب میشود اولویت را به بررسی این بازیها بدهیم.
بازی های تقلیدی
غريزه تقلید یکی از غرایز نیرومند و ریشهدار در انسان است. به برکت و جود همین غریزه است که کودک بسیاری از رسوم زندگی، آداب معاشرت،۔غذا خوردن، لباس پوشیدن، طرز سخن گفتن، ادای کلمات و جملهها را از پدر و مادر و دیگر معاشران فرا میگیرد و به کار میبندد. انسان، در سراسر طول عمر، کم و بیش، از دیگران تقلید میکند؛ اما در فاصله یک تا پنج سالگی از این قوه بهره بیشتری میگیرد.
کودکان تقلید را ابتدا از پدر و مادر خود آغاز میکنند؛ به این ترتیب که به تقلید اکثر فعالیتهای پدر و مادر خود در خانه میپردازند. پسران کارها و مشاغلی را تقلید میکنند که بیشتر مربوط به مردان است و دختران علاقهمندند که فعالیتهای مربوط به مادران را تکرار کنند. برای مثال، پسرها دوست دارند نقش بنا، دستفروش، مغازهدار، راننده، پزشک، خلبان، پلیس و ... را بازی کنند، در حالی که دخترها ذوق فراوان دارند که در نقش مادر و پرستار، کارهایی از قبیل تمیز کردن خانه، آشپزی، شستشو و اتو زدن لباسها و غیره را به صورت بازی انجام دهند. خرید اسباب بازی که این نقشها را به کودک القا میکند میتواند آنها را بسیار شاد کند.
بازیهای تقلیدی در رشد کودکان نقشی مهم دارند. کودکان نیازمند فرصتهایی هستند تا خود را، مثل بزرگترهایی که میشناسند، بیارایند و همچون آنان عمل کنند. از جمله وسایلی که امکان چنین بازیهایی را فراهم میکند.
چیزهایی نظیر لوازم خانهداری، عروسکهای پارچهای مخصوص خیاطی، ظرفها، قطعات گوناگون و مکعبها، انواع ماشینها، هواپیما، قایق، تانک، تفنگ، میز و صندلی کوچک که به کودک کمک میکنند با فرو رفتن در نقش بزرگسالان، دنیای واقعی پیرامون خود را درک کند و برای زندگی در آن آماده شود. این گونه بازیها از سه سالگی به بعد مورد توجه کودکان قرار میگیرند و کودک بسیاری از مسائل عاطفی و اجتماعی را به وسيله آنها میآموزد.
بازی های نمایشی
کودکان، نه تنها به تقلید فعالیتهای بزرگسالان میپردازند، بلکه همچنین، مشتاقانه علاقه دارند که مانند آنان لباس بپوشند و مانند آنان سخن بگویند.
نخستین بازیهای نمایشی کودک در خانه انجام میشود و آن زمانی است که مثلا دختر کفشهای مادرش را میپوشد و یا پسر، به تقلید از پدر، روزنامه میخواند و یا با مخاطبهای فرضی به مکالمه تلفنی میپردازد و نقش آنان را به نمایش میگذارد.
اگرچه بازیهای تقلیدی و نمایشی با هم مشترکاند و در حقیقت، بازی نمایشی خود نوعی از بازی تقلیدی است، نکته ظریف این جاست که در بازی تقلیدی کودک سعی به تقلید نقش دارد، در حالی که در بازی نمایشی، کودک علاوه بر تقلید نقش، انتظار خود از آن نقش را بیان میدارد. برای مثال، هرگاه کودک، پدری سختگیر و مستبد داشته باشد، کودک در بازی تقلیدی خود سختگیر و مستبد میشود، اما در بازی نمایشی انتظار محبت و همدردی پدر با فرزند را منعکس میکند.
بازیهای نمایشی به تواناییهای کودک برای فرار از محدودیتهایی که واقعیت به او تحمیل میکنند، میافزاید. این بازیها او را قادر میسازد که به آرزوهای خود جامهی عمل بپوشاند و به وی فرصت میدهد تا خود را از شر بدخلقیها برهاند و بر موقعیتهایی که در زندگی واقعی او را آزار میدهند فایق آید. کودک، هر چه سرخوردهتر باشد، بیشتر به بازیهای نمایشی رو می آورد. کودکی که انطباق اجتماعی ضعیفی دارد، بیشتر از کودک دارای اطباق صحیح و کافی به بازیهای نمایشی میپردازد.
تحقیق درباره بازیهای کودکان در مهدکودک، نشان داده است که کودکانی که بیشترین وقت را صرف بازیهای قاعدهدار میکنند، کمترین میزان نگرانی و دلشوره را دارند، در حالی که کودکان دچار نگرانی وقت بیشتری را به بازیهای نمایشی اختصاص میدهند.
بازی نمایشی به کودک فرصت میدهد تا شخصیت خویش را آشکار سازد. در واقع، مهمترین بازیای که در آن احساسات، نیازها و عواطف کودکان میتواند بروز و ظهور کند، بازی نمایشی است. موضوعات عادی بازیهای نمایشی و تخیلی کودکان خردسال عبارت اند از:
1. الگوهای خانگی، از جمله میهمان بازی، آشپزی مواظبت از بچهها و ایفای نقش پدر و مادر
۲. تقلید از حیوانات که میپرند و میخزند
3. مراقبت از بیماران و تقلید نقش دکتر و پرستار
4. فروشگاه بازی کردن
۵. سفر کردن و دیگر فعالیتهای مربوط به حمل و نقل، مانند راندن خودرو، قطار، هواپیما و کشتی
6. ایفای نقش پلیس و به طور کلی بازی با اسلحه
7. بازی آتش نشانی
8. کشتن و کشته شدن
9.مهمانی دادن و عروسی کردن
۱۰. ایفای نقش قهرمانان افسانهای مانند اسباب بازی لگو
بازی های نمادین
بازیهای نمادی که نقطهی اوج بازیهای کودکانه است، از حدود یک و نیم یا دو سالگی آغاز میشود و در پنج و شش سالگی به کمال خود میرسد و تا هشت و نه سالگی نیز ادامه مییابد. در واقع، بازی نمادی زمانی آغاز میشود که کودک به تدریج زبان میگشاید و توانایی کاربرد علایم و نمادهای زبان را دارد.
بازیهای نمادی، با بازیهای تقلیدی و نمایشی تفاوت دارد. در بازیهای تقلیدی و نمایشی، کودک با استفاده از وسایل موجود به برون فکنی با درون فکنی امیال و خواسته های خود میپردازد و از این طریق، به لذتی درونی و برونی دست مییابد و خود را از قید تنشها رها میسازد.
در هر دوی این بازیها ( تقلیدی و نمایشی) کودک سعی دارد به اشیا و وسایل واقعی موجود در محیط خود دست یابد و با آن وسایل بازی کند، اما در بسیاری از اوقات، محدودیتها مانع دستیابی کودک به ابزار و وسایلی است که در بازی به آن نیاز دارد. در این مرحله است که کودک، برای حل مشکل خود، به بازیهای نمادین روی میآورد و عناصری تازه وارد بازی کودکان میشوند. واقعیتها تغییر شکل مییابند. اشیایی که وجود ندارند به وسیله اشیای دیگر به نمایش در میآیند.
برای مثال، تکه چوبی را اسب خود میداند؛ قوطی کبریت را در دست میگیرد و آن را ماشین خود میپندارد و شروع به استارت زدن، بوق زدن، ترمز گرفتن، عقب و جلو رفتن و پارک کردن میکند و با قاشق چایخوری را به عنوان هواپیما در فضا حرکت میدهد بعد آن را در فرودگاه به زمین مینشاند. در این بازیها کودک شیء مورد استفاده را نمادی از شیء اصلی تلقی میکند.
در چنین اوقاتی، کمک تخیل بسیار چشمگیر است و کودک، برای اینکه تخیلش بتواند خوب کار کند، به بسیاری اشیا و مواد نیاز دارد؛ اما در این میان چیزهایی را که میشناسد و از آنها دانش مختصری دارد، محدودند.
نیروی تخیل به کمک کودک میشتابد تا او نشانهها را بسازد؛ نشانههایی که جانشین اشیا، حیوانات و اشخاص واقعی میشوند.
در حقیقت، میتوان گفت که نشانهها عبارتاند از تصوراتی که کودک از دنیای درون و برون خود دارد و خاصیت تخیل این است که آن تصورات را رشد و گسترش میدهد. در این جاست که ارزش و اهمیت اسباب بازی ها آشکار میشود؛ زیرا تنوع و گستردگی آنها کمک میکند تا کودک بتواند به توسعه هرچه بیشتر نشانهها و در نتیجه به تصورات خود، نایل آید.
پیاژه معتقد است که این نشانهها در واقع زبان فردی کودک است که وی میتواند با آنها احساسات درونی خود را آشکار سازد. برای مثال، اگر کودکی تنبیه شده باشد، ممکن است عروسک دخترانه خود را کتک بزند و یا با خرس کوچولوی خود اوقات تلخی کند و یا کودکی که دارویی را به اکراه نوشیده و به این دلیل کارش به مشاجره با مادرش کشیده باشد، به طور نمادین دارو را به عروسکش میخوراند و درباره مزایای دارو با عروسک سخن میگوید. این گونه بازیها را پیاژه بازی جبرانی مینامد.
متخصصان بازی درمانی، متخصصانی که بر روی کودکان دارای ناراحتیهای عاطفی کار میکنند، در اتاق بازی درمانی، از وسایلی مانند عروسکها، خانوادههای عروسکی، جعبههای شن و... بهره میگیرند، زیرا کودکان ممکن است نتوانند احساسات خود را به وسیله کلمات منتقل کنند. کودکان، به وسیله بازی با اسباب بازی ها، احساسات و ناکامیهای خود را نشان میدهند. اسباب بازی ها در واقع کلمات کودکان هستند و حالت نمادین دارند که روان درمانگر میتواند اوضاع و احوال درونی کودک را تفسیر کند.
بازیهای تخیلی
تخیل به آن گونه فعالیت عالی ذهن گفته میشود که اشیا یا حوادثی را در ذهن خلق میکند، بدون اینکه مستقیما از دادهها حسی بهره بگیرد. به عبارت دیگر، ذهن هنگام تخیل، روابط تازه ای را ایجاد میکند و آن به شکلهایی در میآورد که پیشتر هرگز با آنها برخورد نداشته است.
کودک تخیلی آنچنان قوی دارد که میتواند جریان آب باریکی به صورت رودخانهای پهناور در خیال مجسم و تلی کوچک از خاک را تپهای فرض کند. کودک مانند خودرویی حرکت میکند و دور میزند. خود را به منزله راننده و بدن خویش را همچون خودرو به کار میاندازد. تخیل کودک اسباب بازی ها را بزرگ میکند و مواد بازی را تغییر میدهد تا به این ترتیب، کودک بتواند به عالم خیال وارد شود، موجودات خیالی را واقعی فرض کند و از بازی خود لذت ببرد.
هرچند کودک ذهن فعال و قوی دارد، اسباببازیها در نظر او مواد واقعی هستند و او هر دو قلمرو واقع و خیال را نیک میشناسد. در انواع بازیهای تخیلی، پرتو خیال است که اسباب بازیها و مواد را جان میبخشد و هنگامی که خلق و خوی طفل دگرگون میشود، اسباب بازی ها ممکن است در نظر او تغییر کنند؛ مثلا جریان باریکی از آب صورت خندق بگیرد، با تکه چوبی که قایق بود، به خیال او جزیرهای جلوه کند. برای کودک بسیار آسان است که صندوقخانهای کوچک، گاهی محل اختفای دزد، و زمانی محل تاجگذاری پادشاه باشد.
این بازیها در یک و نیم سالگی آشکار، ولی معمولا در سه سالگی آغاز میشود و در طی چند سال غنا و پیچیدگی مییابد. تحقق این مرحله، مستلزم پشت سر گذاشتن مطلوب مراحل پیشین است.
در این بازیها کودک، برای تظاهر به نوشیدن، ابتدا فنجانی خالی را به کار بود، در مرحله بعد این کار را با یک برگ که به شکل فنجان در آمده، و یا با به دست خود که آن را گود کرده است و میان آنها و شیء واقعی مشابهت ظاهری وجود دارد، انجام میدهد. او، در مرحله بعدی، از اشیای مناسبی استفاده میکند که به شیء واقعی شبیه نیست و سرانجام به مرحلهای میرسد که این کار را اصولا بدون استفاده از اشیا و با حرکات نمایشی صامت انجام میدهد.
این مراحل، میزان فاصله گرفتن تدریجی کودک از اشیای واقعی و افزایش مهارت وی در نماد سازی را نشان میدهند.
تفاوت این نوع از بازیها با بازیهای نمادی آن است که در بازیهای تقلیدی و نمایشی و حتی نمادی، کودک از آنچه دیده و تجربه کسب کرده است الگوبرداری میکند، در حالی که در بازیهای تخیلی کودک، با استفاده از تجربههای گذشته خود، رویدادی جدید که در سابق برخورد چندانی با آن نداشته است، به وجود میآورد.
کودک، با استفاده از بازیهای نمادی، پرندهی اندیشه را به دوردستها پرواز میدهد و با نیروی تخیل خود اشیا و موجودات مورد علاقه را در برابر خویش حاضر میکند و در آنها تغییراتی میدهد تا مناسب بازی او شوند و آنگاه آنها را با اسباب بازی های نمادی خود فعال میکند. کودک، با استفاده از نیروی تخیل خود، موجودات یا اشیایی را که باعث زحمت و آزارش هستند، بدون ترس از گزند آنها و با رضایت خاطر، حاضر میکند و آنگاه، با اسباب بازی های نمادی خود، آنها را هلاک میسازد یا از آنها انتقام میگیرد و به تنبیه شان میپردازد.
رشد تخیل، باید هدف اصلی آموزش و پرورش کودک باشد. همه مخترعان، نویسندگان، نقاشان و موسیقیدانان بی تردید تخیلی قوی داشتهاند. بازی کودکان میتواند برای رشد تخیل بیاندازه مفید واقع شود و فرصتهای ثمربخشی را برای یادگیری و شناسایی کودکان از جهان فراهم میآورد.
وسایل و لوازمی که به کودکان در بازیهای تخیلی کمک میکند
فعالیتهایی مانند خانه بازی، بازی در نقش پدر و مادر، آشپزی، خرید و فروش و شکار از شکلهای متداول بازیهای تخیلی هستند که برای این بازیها، هر چه وسایل بازی بیشتر باشد، کودکان بهتر میتوانند بازیهای تخیلی را انجام دهند. وسایلی که برای این منظور به کار میرود، لازم نیست نو و یا دقیق درست شده باشد. اگر این وسایل ناقص باشند، کودک، با کمک تخیل خویش، آنها را تکمیل میکند.
وسایل لازم برای بازیهای تخیلی
1. لباسهای زنانه؛ ۲. لباسهای مردانه؛ 3. تلفن اسباب بازی یا چیزی شبیه آن که کودک را تشویق به صحبت کردن کند؛ ۴. انواع عروسکها و خانواده عروسکی؛ ۵. بطری شیر نوزاد؛ ۶ زنگ اخبار که برای ورود استفاده میشود 7. شیلنگ پلاستیکی به طول دو یا سه متر؛ ۸جعبههای محکم که کودکان از آنها به عنوان تاقچه، صندلی، میز، خودرو، قطار، قایق و هواپیما استفاده میکنند؛ 9.ملافه، پتو، رومیزی، روتختی کهنه که دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرد، ۱۰.کلاه مامور آتش نشانی، کلاه افسر پلیس، روپوش سفید و لوازم پزشکی و...