نویسنده: مهندس حق وردی (مجموعه آموزشی کیفچه)
مدیریت دانش فرآیندی سیستمی و منظم است که جهت سازماندهی ، حفظ و به روزرسانی دانش های آشکار و غیرآشکار بکار می رود؛
مجموعه اقدامات اثربخشی که با تبدیل دانش به هویت و دارایی، سرعت دستیابی به اهداف کسب و کار را بالا ببرد.
مدیریت دانش می تواند دانش و تجربه فردی و جمعی افراد را که سرمایه معنوی و هویتهر کسب و کار به حساب می آید، به خوبی جمع آوری و مدیریت نماید.
در مفاهیم مديريت دانش، تأكيد بسياري بر ارتقاي فرهنگ سازماني با به اشتراك گذاری دانش با دیگران شده است؛
اینکه اعضاء یک سازمان و کسب و کار ، فهم واضح و درستی از دانش و مدیریت دانش داشته باشند.
يكي از موانع عمده اشتراك دانش در سازمانها، فرهنگ سازماني موجود است.
در سازمانهايي كه افراد جایگاه و قدرت را در گرو دانش كسب شده در طول سالیان حضور خود در آن کسب و کار می دانند ، حفظ و ارتقاي موقعيت شغلي آنها، با عدم اشتراک گذاری دانش معنا پیدا می کند؛
بنابراین هر فرد اشتراک گذاری دانش را مساوی با به خطر انداختن و آسيب رساندن به موقعيت شغلي خود در نظر می گیرد.
فرهنگ سازماني بايد به نحوی ارتقا داده شود كه اعضاء کسب و کار اطمینان داشته باشند، همه نظرات و تجربیاتشان دیده شود و کسب و کار برای آن ارزش قائل باشد.
آنها نباید این نگرانی را داشته باشند كه با به اشتراک گذاشتن دانش و نظرات خود، ممكن است موقعیت و وجهه خود را در سازمان از دست دهند.
با ایجاد مديريت دانش و تعریف فرآیند های مناسب در آن ، می توانیم به فرهنگ اشتراك گذاری دانش در ميان اعضاء کسب و کار كمك نماییم.
سه محور اصلی مدیریت دانش در هر پروژه کسب و کار ، انسان ، فرآیند و فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد.
مدیریت دانش می تواند به عنوان یکی از استراتژی های اصلی سازمان ها و کسب و کارها در نظر گرفته شود ؛
زیرا با بهبود فرآیندهای جاری می تواند به خلق فرآیندهای جدید منجر شده و بالتبع عملکرد سازمانی را بالا ببرد.
گرچه دانش در وهله اول به صورت فردی توسط اعضاء کسب و کار و دانشگران تولید می شود، ولي براي اينكه سودمند واقع شود لازم است همه اعضاي با تجربه در کسب و کار در تولید و نظردهی بر روی آن سهيم باشند.
مديريت دانش، طبعاً باعث پيشرفت و تكامل ديگر سيستم ها و آموزشهاي سازماني شده و موقعيت کسب و کار را در فرصتهاي جديد، تقويت و پشتيباني ميكند.
مديريت دانش به بهينهسازي ارتباطات در ميان اعضاء کسب و کار و در میان ردههاي بالاي مديريتی بسیار کمک می نماید.
توسط مدیریت دانش می توانم به تقویت حس نوآوری در کسب و کارمان کمک کنیم.
در قدیم تنها اهرم رقابتی کسب و کارها، قیمت و کیفیت بود؛
ولی در این عصر جدید، تولید دانش جدید و به روز باعث شده که کسب و کارها بتوانند کیفیت تولیدی و خدماتی خود را با استفاده از امکانات جدید و تکنولوژی بالا برده و سهم رقابتی خوبی را نسبت به رقبا در بازار داشته باشند.
بهبود فرآیند های یک کسب و کار، تنها با مدیریت دانش و به اشتراک گذاری تجربیات موفق صورت می گیرد؛
تجربیات موفقی که حاصلمستند سازی دانش ضمنی (غیر آشکار) و اشتراک گذاری دانش آشکار می باشد .
ما در دوره ای زندگی می کنیم که هر روزه شاهد تحولات و تغییرات بزرگی در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات هستیم.
اگر ما به عنوان یک مدیربه پرسنلی که خلاقیتلازم جهت ایجاد دانش در کسب و کار ما را دارند، بیشتر بها دهیم ، به همان اندازه از ثمرات مربوط به بهبود کارایی و عملکرد سازمان در فضای رقابتی کسب و کار، استفاده خواهیم کرد.
در صورتی که در هر کسب و کار ، مدیریت دانش را به خوبی پیاده سازی کند، در عملکرد و خروجی هر پرسنل و کسب و کار تاثیر خوب و بالایی خواهد داشت .
این تاثیرات معمولا زودبازده نبوده و نیاز به گذشت زمان جهت مشاهده ثمرات آن می باشیم.
توجه به مدیریت دانش به عنوان یک نیاز استراتژیک به عنوان ملزومات هر کسب و کار می باشد ؛
ما می توانیم از آن جهت حفظ موقعیت ، بهبود توان رقابتی و کم نمودن فاصله خود با دیگر رقبای موفق در دنیا استفاده کنیم.
مدیریت دانش ابزار کلیدی عصر جدید جهت تولید، نگهداری، طبقه بندی و اشتراک گذاری دانش در کسب و کارهای نوین می باشد.
با مدیریت دانش می توان از دانش موجود در کسب و کار خود استفاده موثری داشته و دانش های جدیدی را که هر روزه تولید می شوند را به خوبی نگهداری و با دیگران به اشتراک گذاریم.
هر کارشناسی که در حوزه مدیریت دانش فعالیت دارد می تواند مهارت ها و تجربیات خود را با دیگر همکاران تیم خود به اشتراک گذارد ؛ این کار باعث می شود که در قبال به اشتراک گذاری دانش و تعامل با دیگران ، خروجی هایی را از این تبادل به دست آورد که موجب رشد و حرفه ای شدن او نیز شود.
مدیریت دانش به صورت کلی دارای سه عنصر کلیدی افراد ، فرآیند ها و محتوا می باشد .
هر سازمان و کسب و کاری بر اساس این سه عنصر کلیدی اقدام به انتخاب یک سیستم و تکنولوژی مناسب برای پیاده سازی مدیریت دانش می نماید.
مدیریت دانش می تواند کارایی و بهره وری سازمان ما را بالا برده و باعث نوآوری، ارتقاء کیفیت و توسعه کسب و کارما گردد.
مدیران هر کسب و کار باید بتواند به سادگی به دانش کارشناسان مستقر در گروه های دانشی سیستم مدیریت دانش دسترسی داشته باشند و از دانش موجود جهت تصمیم گیری های خود به خوبی استفاده کنند.
آنها با استفاده درست از دانش موجود و تولیدی می توانند فرآیندهای کسب و کار را بهینه کرده و کارهای تکراری روزانه را کاهش دهند.
نتیجه این توجهات باعث می شود که همکاری و یکپارچگی در میان اعضاء کسب و کار بیشتر شده و به نظم و راندمان کاری پرسنل کمک نماید.
حتی اگر ما انبوهی از منابع دانش و تجربیات پرسنل و کارشناسان را در هر حوزه تخصصی سازمان داشته باشیم ، ولی آنها را در میان گروه های هدف به اشتراک نگذاریم و در عملیات و تصمیمات سازمانی استفاده نکنیم ، نگهداری آنها هیچ ارزشی نخواهند داشت .
دستیابی به مدیریت دانش بسیار مهم تر از خود دانش فردی و سازمانی است؛ زیرا استفاده نکردن و عدم تبادل دانش در زمان مناسب، باعث از هدر رفتن دانش و حتی ضرر به کسب و کار ما می شود.
"بقای سازمان های پروژه محور به استفاده اصولی و درست از دانش و مدیریت دانش است "
ممکن است خیلی از سازمان ها منابع بسیاری زیادی مانند: سرمایه، نیروی کار، کارخانه و شرکت باشند ولی مهمترین عامل تولید و موفقیت در آنها، غیر مادیاست و آن چیزی جز دانش در آن کسب و کار نمی باشد؛
"در این عصر جدید ، مستندسازی دانش های کاربردی به روز، بومی سازی، تبادل و بکارگیری مناسب آن، تضمین کننده بقاء هر فرد، سازمان و اجتماع است "
زمانی دانش تولید شده برای عملکرد کسب و کار مفید خواهد بود که این دانش به مرحله کاربردی و عمل برسد.
بومی سازی دانش با نیازهای کسب و کار و استفاده درست و کاربردی از آن، باعث موفقیت در هر کسب و کار خواهد شد.
ما قبل از پیاده سازی و راه اندازی هر سیستمی می بایست به نیازسنجی اولیه آن بپردازیم ؛
داشتن دانش و مدیریت دانش ، باعث می شود که ما زمان کمتری را صرف دستیابی به اطلاعات اولیه جهت پیاده سازی سیستم مدیریت دانش نماییم ؛
این کار به پیاده سازی سریع تر سیستم مدیریت دانش کمک زیادی می کند.
در این فرآیند می بینیم که پیش نیاز اولیه دانش است و این دانش پس از بررسی و پالایش در مرحله بعد در سیستم مدیریت دانش ذخیره می شود و می توان آن را با مدیران رده بالا جهت اتخاذ تصمیمات سازمانی به اشتراک گذاشت و به مرحله عمل و استفاده از دانش ایجاد شده رساند.
در این فرآیند می بینیم که چطور دانش، از زمان ایجاد (تولید) تا به کارگیری، باعث بهبود عملکرد کسب و کار ما می شود.
مستند سازی، حفظ و نگهداری و اشتراک گذاری دانش و تجربیات کاری افراد و پرسنل، از وظایف مهم مدیریت دانش می باشد.
زمانی ما می توانیم ادعا کنیم که مدیریت دانش را به خوبی در سازمان و کسب و کار خود پیاده سازی کردیم، که بتوانیم اهداف زیر را برآورده کنیم :
1. انتخاب و تحویل دانشمناسب
2. انتخاب و تولید قالب مناسب جهت ارائه محتوا
3. تحویل دانش در زمان مورد نیاز به گروه کاربران هدف
صرف هزینه معقول در کل فرآیند پیاده سازی مدیریت دانش
1. محدودیت در مدیریت دانش ضمنی افراد
2. عدم توانایی لازم در تعامل پویا و فعال با استفاده کنندگان دانش
3. عدم حمایت کافیاز کاربران استفاده کننده از دانش
4. عدم شناخت کافی از علایق ، انگیزه ها و نقش دانش گران
در کسب و کار ها و سازمان هایی که پروژه محور بوده و بر اساس استاندارد PMBOK کار می کنند، ورودی های دانش به صورت درس آموخته (Lesson Learned) می باشد.
درس آموخته، به اطلاعات مستند و تایید شده ای گویند که حاصل خروجی تجربیات مثبت و منفی ( موفقیت و عدم موفقیت) در هر پروژه می باشد؛
یک درس آموخته میبایست با معنی ، معتبر ، کاربردی و تایید شده باشد.
کاربردی بودن یک درس آموخته زمانی مشخص می شود که بتواند بر روی تصمیم گیری مدیران ثاثیر داشته و احتمال وقوع رخدادهای منفی را از بین ببرد و یا آنها را کاهش دهد .
هر درس آموخته می تواند در بهبود فرآیندهای مرتبط با یک پروژه و رسیدن به اهدافآن کمک بسیار زیادی نماید.
در این فرآیند، با ثبت و مستند سازی تجربه می توان آن را به درس آموخته تبدیل نمود و درس آموخته ها بعد از بررسی و اصلاح تبدیل به دانش می شوند.
لینک اصلی مقاله در وب سایت مجموعه آموزشی مجازی: ???
مدیریت دانش چیست و چه منافعی برای کسب و کار ما دارد؟
لینک مقالات مرتبط با سیستم های مدیریت دانش و محتوا: ???
دسته سیستم های مدیریت دانش
دسته سیستم های مدیریت محتوا
لینک مقاله در اینستاگرام: ???
مدیریت دانش چیست و چه منافعی برای کسب و کار ما دارد؟ (قسمت اول)
مدیریت دانش چیست و چه منافعی برای کسب و کار ما دارد؟ (قسمت دوم)
مدیریت دانش چیست و چه منافعی برای کسب و کار ما دارد؟ (قسمت سوم)