تورم طمع؛ مفهومی که باید بیشتر درباره آن بدانیم
تورم طمع یا Greedflation اصطلاحی است که در سالهای اخیر توجه بسیاری از اقتصاددانان و حتی عموم مردم را به خود جلب کرده است. این واژه به شرایطی اشاره دارد که شرکتها و کسبوکارهای بزرگ از وضعیت تورمی در اقتصاد سوءاستفاده کرده و با افزایش قیمتها، سود خود را به شکل غیرعادی بالا میبرند.
برای درک بهتر این مفهوم، بیایید نگاهی به وضعیت اقتصادی جهان در سالهای اخیر بیندازیم. در کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و اروپا، تورم به یکی از چالشهای اصلی تبدیل شده است. عواملی مانند جنگ اوکراین و مشکلات زنجیره تأمین ناشی از همهگیری کرونا از مهمترین دلایل این تورم بودهاند. بهعنوان مثال، در آمریکا، میانگین قیمت مصرفکننده در سال 2021 حدود 7 درصد افزایش یافت و این رقم در سال 2022 به 6.5 درصد رسید. این افزایشها مستقیماً بر قدرت خرید مردم تأثیر گذاشت و باعث کاهش 5 درصدی آن شد.
اما نکته جالب اینجاست که در همین دوره، سود شرکتهای بزرگ نه تنها کاهش نیافت، بلکه به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد. این تناقض نشاندهنده آن است که در برخی موارد، شرکتها به بهانه تورم، قیمتها را بیش از حد واقعی بالا میبرند و اینجاست که مفهوم «تورم طمع» معنا پیدا میکند.
با ما در این مقاله از بلاگ کیف پول من همراه باشید تا با مفهوم تورم طمع بهتر آشنا شوید.
تورم طمع پدیدهای است که در آن شرکتهای بزرگ، بهجای اینکه صرفاً هزینههای اضافهشده به تولید را در قیمت نهایی کالا و خدمات لحاظ کنند، با افزایش بیش از حد قیمتها، سود خود را به شکل قابلتوجهی افزایش میدهند. در این حالت، افزایش قیمتها لزوماً ناشی از افزایش هزینهها نیست، بلکه نتیجه حرص و طمع برخی از شرکتها برای بهرهبرداری از وضعیت نابسامان اقتصادی است.
در این سناریو، شرکتها از عواملی مانند اختلال در زنجیره تأمین، افزایش تقاضا نسبت به عرضه، یا حتی مشکلات ژئوپلیتیکی برای توجیه افزایش قیمتها استفاده میکنند. اما این افزایش قیمت، اغلب فراتر از نرخ تورم واقعی است و در نهایت، فشار بیشتری بر مصرفکنندگان وارد میکند.
برای فهم بهتر این موضوع، بیایید نگاهی به آمارها بیندازیم. در سال 2021، شرکتهای بزرگ در آمریکا سودی معادل 1.08 تریلیون دلار کسب کردند. این رقم در مقایسه با میانگین سود آنها در بازه زمانی 2017 تا 2020، افزایش 89 درصدی داشته است.
بهعنوان مثال، شرکت بریتانیایی Centrica که مالک شرکت گاز بریتانیاست، در سال 2022 سودی معادل 3.3 میلیارد پوند ثبت کرد که بیش از سه برابر سود این شرکت در سال 2021 بود. این در حالی است که در همین بازه زمانی، مردم بریتانیا با بحران انرژی دستوپنجه نرم میکردند و بسیاری از خانوادهها توان پرداخت قبوض انرژی خود را نداشتند.
مطلب پیشنهادی: تاثیر تورم در اقتصاد ایران و بهترین راهکار برای عبور از آن
شرکتها اغلب ادعا میکنند که برای محافظت از درآمد خود، ناچار به افزایش قیمتها هستند. به اعتقاد آنها، تورم هزینههای تولید و زنجیره تأمین را بالا برده و اگر قیمتها را متناسب با این افزایشها تنظیم نکنند، متحمل زیان میشوند.
اما آیا این ادعا همیشه درست است؟ در بسیاری از موارد، قیمتها بیش از میزان لازم افزایش مییابد. مثلاً در شرایطی که هزینههای تولید یا حملونقل تغییر چندانی نکردهاند، شرکتها همچنان قیمتها را بالا میبرند. اینجاست که تورم طمع به عاملی برای کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان و افزایش شکاف طبقاتی تبدیل میشود.
اگرچه تورم طمع در ظاهر پدیدهای منفی است، اما میتوان از آن بهعنوان فرصتی برای بهبود شرایط استفاده کرد. شرکتها میتوانند سود اضافی خود را در راستای حمایت از جامعه و محیطزیست سرمایهگذاری کنند. برای مثال:
یکی از سؤالات مهمی که در این زمینه مطرح میشود این است که آیا تورم طمع اخلاقی یا حتی قانونی است؟ سهامداران شرکتها اغلب ادعا میکنند که وظیفه اصلی آنها افزایش سودآوری است و این وظیفه در چارچوب قوانین انجام میشود. از سوی دیگر، منتقدان این دیدگاه معتقدند که سودآوری بیش از حد در شرایط بحرانی، غیراخلاقی است و فشار بیشتری به اقشار ضعیف وارد میکند.
تورم طمع مفهومی است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. این پدیده نشاندهنده استفاده شرکتها از شرایط بحرانی برای افزایش سود است، اما در عین حال، میتواند فرصتی برای سرمایهگذاری در آینده باشد.
نظر شما چیست؟ آیا تورم طمع یک واقعیت است یا صرفاً بهانهای برای توجیه وضعیت اقتصادی؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.