کتاب کنستانسیا کتابی دیگر از کارلوس فئوس. چاپ اول این کتاب در ۱ آوریل ۱۹۹۰ در اسپانیا به چاپ رسید. سپس به سایر زبان ها ترجمه شد. ترجمه ی این کتاب از نخسه ی انگلیسی کتاب(سال ۱۹۹۱.م)توسط آقای کوثر عبداللهی به ترجمه رسید.
این کتاب روابط عاشقانه ی یک پزشک با همسر او را بیان می کند. آنها در دوران میان سالی و رو به بالا سپری می کنند. و اتفاق هایی سبب تغییر مسیر زندگی آنها می شود.
شخصیت ها در این داستان به خوبی پرداخته شده اند. کنستانسیا مخاطب ها را مانند سنگ ریزه های کوچک تکان می دهد. تا کمی بیشتر می خوانی داستان تکان محکم تری می دهد. سردرگم می شوی و به جملات ای که در ابتدا خوانده ای شک می کنید.
جملات ابتدای کتاب با بیان ویژگی های مرموز همسایه ی آقای دکتر یا همان شخصیت اصلی داستان شروع می شود. می توان گفت اطلاعات در درون جملات و کلمات به زیرکی گنجانده شده اند. و نویسنده سعی می کند با بیان سوال های پیچیده ماهیت شخصیت و برخی مفاهیم ای که با آن زندگی می کنیم را زیر سوال می برد. برخی از جملات مدام در داستان تکرار می شوند. و همین باعث مرموز شدن داستان و درگیری مخاطب با جملات می شود. می توان جملات کنستانسیا را این گونه توصیف کرد: چرخنده هایی که بایکدیگر همراه و دست به دست یک دیگر داده اند.
البته نویسنده مرزی میان رویا و واقعیت تعریف نکرده است. همین سبب شده است تا چالشی میان مخاطب ها به وجود بیاید. و جذابیت داستان را چندین برابر افزایش بدهد.
کنستانسیا به خوبی و زیبایی پناهندگی را به تصویر می کشد. و ترس ها و ناراحتی ها ی مهاجران را نشان می دهد.
آقای کوثری ترجمه ی روانی را از این کتاب ارائه کرده است. و با بیان جملات ساده،معنای سنگین داستان را به مخاطب برساند. و با اضافه کردن برخی از پاورقی ها به پی بردن معنای کلمات ناشناخته کمک کرده است.
این کتاب از طراحی خوبی برخوردار است. ابعاد جیبی آن این امکان را به شما می دهد تا به راحتی آن را حمل کنید. صحافی آن باکیفیت است. و همین باعث شده است تا کمی از نگرانی خواننده برای جدایی برگه ها از صحافی کاسته شود.
اگر می خواهید یک دنیای مرموز را تجربه کنید. کنستانسیا انتخاب خوبی است. تا در درون روابط پیچیده و شک بر انگیز میان شخصیت های داستان غرق بشوید .