اگر به این فکر می‌‌کنید که ۶ هفته برای باشگاه رفتن فرصت کمیِ و نمیشه روی عضلات کار کرد باید بگم درسته واقعا کمه اما باشگاهی که من تجربه شرکت در اون را دارم، دنیای بسیار متفاوتی داره.
باشگاه محتوا جاییِ که عضلات مغزآدم‌ها رو تقویت میکنه و بهشون یادآوری میکنه توانایی‌های دارن که تا قبل از شرکت در این دوره ممکن اصلا ازشون آگاه نباشن.
اولین روزی که تصمیم گرفتم در این دوره شرکت کنم یک آدم کم تجربه و ناآگاه تو حوزه تولید محتوا بودم و به صورت تجربی یک سال به وبلاگ‌نویسی در حوزه کنکور مشغول بودم، از همکارم که تجربه‌اش در زمینه تولید محتوا از من بیشتر بود خواستم تا اگر دوره خوبی پیدا کرد بهم معرفی کنه و یک روز برام پیامی فرستاد که شرایط شرکت در دوره یازدهم باشگاه محتوا بود. همون لحظه که شروع کردم به خواندن، با خودم گفتم کیمیا الان بهترین فرصتِ که خودتو بسنجی و ببینی کجای کاری!
شروع کردم به تحقیق راجع به باشگاه محتوا و بعد از اون آماده شدم برای نوشتن متنی که باید برای ورود نیاز بود اول از همه فونت Blotus دانلود کردم (یکی از شروط باشگاه محتواست) و بعد از اون هرچیزی که از ذهن و قلبم میومد را تند تند نوشتم و متن نهایی را آماده کردم و فرستادم. بعد از چند روز نتایج اومد و من نفر 20 شدم و خیلی خوشحال بودم؛ همونجا با خودم قرار گذاشتم تا تمام تلاشم و بکنم و سعی کنم بهترین خودم باشم.
هر هفته که می‌گذشت، مطالب جدید را به بهترین شکل ممکن آموزش می‌دادن و منم به خوبی یاد می‌گرفتم و نه تنها اعتماد به نفسم بیشتر می‌شد بلکه شوق به یادگیر هم در من زیادتر می‌شد. یکی از ویژگی‌های خوب باشگاه محتوا آشنا شدن با اساتید باتجربه، خوش ذوق و بااخلاق بود، مورد دوم پیدا کردن دوست‌های خیلی خوبه که شرکت در کلاس و مشارکت داشتن با آنها حس خیلی خوبی داشت.
البته همیشه قرار نیست همه چیز شیرین و لذت‌بخش باشه! (بیاین قبول کنیم همیشه مشق نوشتن کار سختی بوده :) ) همونطور که همیشه نگران امتحانات و به موقع خوندن درس‌ها بودیم در باشگاه محتوا هم همگی منتظر دوشنبه شب‌ها و موعد فرستادن مشق عشق‌ها بودیم.
نکته جالبی که از فرستادن مشق‌عشق‌ها یاد گرفتم این بود که آدم‌ها در سخت‌ترین شرایط هم می‌تونن برای کاری که بهش علا‌قه دارن و بهش پایبندن، تلاش کنن تا بهترین نتیجه را بگیرن.
در آخر خوشحالم از شرکت در دوره یازدهم و آشنا شدن با انسان‌هایی نازنین و دوست‌داشتنی، و ممنون از مامان و بابای باشگاه و کمک مربی عزیزم که در هر شرایطی کنارمون بود.
