در مطالب پیشرو، نقشه راهی بر روی روند که یک دیزاینر باید طی کند تا به فرایندی کامل برسد و با معرفی ابزار های مورد نیاز راه را برای شما هموار میکند.
به طور کلی طراحی به معنای حل مشکل است و پاسخ به پرسش های از قبیل :
چگونگی؟
چیستی؟
چرایی؟
در اینجا با چهار فرایند اصلی
1-Research(تحقیق و مطالعه بر روی کارفرما و کاربر)
2-Analyze(تحلیل و بررسی داده های حاصل از مطالعه مسئله )
3-Design( طراحی راهکار مناسب برای حل مسئله)
4-Validate(بررسی راه حل های ارایه شده و تلاش برای بهبود آن)
فرایند اول: research (تحقیق و مطالعه بر روی کارفرما و کاربر)
هدف از این فرایند تحقیق و مطالعه بر روی نیازهای کارفرما وکاربراست.
مرحله اول: مصاحبه با کارفرما/ذینفعان : مصاحبه با کارفرما مهمترین و اصلی ترین قدم در فرایند اول است در این مرحله مصاحبه با ذینفعان و صاحبان پروژه صورت میگیرد تا بتوان به هدف اصلی و نیاز های اصلی آنها در تعریف پروژه رسید.
همچنین اطلاعاتی در رابطه با برند صاحب پروژه و حوزه فعالیت و ویژگی آن برند کسب میشود که معمولا با برگزاری جلسات و طرح پرسشنامه با سوالات مشخص و معین کمک به درک هدف و موضوع میکند.
مرحله دوم: مصاحبه با کاربر : پس از مشخص شدن نیاز و هدف پروژه تعریف شده نوبت به مصاحبه با کاربران میرسد. کاربر نقش بسیار مهمی در این فرایند دارد زیرا هر محصول در نهایت قرار است توسط کاربر مورد استفاده قرار بگیرد بنابراین با در نظر گرفتن نظرات کاربر میتوان روند بهتری را در محصول داشت.
باید توجه داشت که اطلاعاتی که کاربران با خصوصیات فکری و خصوصیات جمعیت شناختی آن حاصل میشود باید با طرح پرسشنامه خاص و مصاحبه با کاربران این اطلاعات را بدست آورد.
در این مرحله مهمترین مسئله " گوش کردن " است چرا که همه هدف این مصاحبه درک نیاز کاربر و چالش های پیش رو است و هرگز نباید بر روی کاربر جهت دهی ذهنی انجام شود.
مرحله سوم:مطالعات میدانی: همیشه باید این نکته را در نظر داشت که کاربر لزوما همان چیزی را که میگوید عمل نمیکند گاهی لازم است تا رفتار کاربر مشاهده شود تا بتوان بهتر متوجه رفتار کاربر شد. تهیه پرسشنامه و برسی مشاهده رفتار کاربر در عمل از جمله فعالیت های است که توسط متخصصان تجربه کاربری در این مرحله انجام گیرد. نکته مهمی که در این مرحله وجود دارد تهیه پرسشنامه خوب و موثر است و طراحی پرسشنامه باید تا حد امکان مختصر و جامع باشد و بتواند سوالات کلیدی تیم را پاسخ دهد.
مرحله چهارم: تحلیل داده های مطالعه: پس از طرح پرسشنامه و مطالعه روی رفتار کاربر و مصاحبه با آنان نوبت به تحلیل داده های مطالعه میرسد تا یک چشم انداز نزدیک به آنچه که کاربر و کارفرما میخواهد ترسیم شود
تحیلی داده ها باید دقیق باشد تا بتوان رابطه درستی بین کاربر و هدف کارفرما را ارائه داد.
مرحله پنجم: طراحی پرسونا کاربر : با اطلاعات جمع آوری شده از هدف کاربر و ذهنیت کاربر یک سند تک برگ ایجاد میشود که در آن مشخصات یک نمونه کاربر ذکر شده است، پرسونا تصویر فرضی و شفاف از یک فرد است که میتواند مشتری یامخاطب ایده آل باشد، اینکه وی چگونه فکر میکند، چالش های پیش رو این موضوع مورد نظر چیست، مشخصات فکری او و مواردی از این دسته. تهیه پرسونا کمک میکند تا تیم طراحی تجربه کاربری همواره با در نظر گرفتن کاربر و نیاز های او اقدام کند.
به بیان دیگر پرسونا مجموعه ای از ویژگی ها، ترجیحات، داشته ها، خواسته ها و الگوهای فکری و رفتاری مخاطب است.
توصیه ای برای پرسونا وجود دارد که بهتر است برای داشتن تمرکز بیشتر روی کاربر حداقل 3 نمونه پرسونا برای ایده و محصول تهیه شود.
فرایند دوم: Analyze(تحلیل و بررسی داده های حاصل از مطالعه مسئله )
هدف از این فرایند درک و بسط مسئله است.
مرحله اول: طراحی نمودارهای وابستگی : هدف از طراحی نمودار وابستگی یافتن روابط است که ممکن است در داده های کیفی جمع آوری شده در فاز تحقیق و مطالعه وجود دارد روش معمول به این صورت است که اطلاعات که به یکدیگر مرتبط هستند روی کاغذ های همرنگ نوشته شده و در یک گروه قرار میگیرند و به این ترتیب روابط بین اطلاعات مشخص میشود.ابزار مورد استفاده نیز میتواند استیکی نت ها باشند.
مرحله دوم : طراحی نقشه سفر کاربر : نقشه سفر کاربر حرکت کاربر و همدلی او با محصول است تمامی مراحل که کاربر طی میکند در این نقشه پیشبینی خواهد شد و تمامی موارد و مراحل ذکر میشود و احتمالات به وجود امده مورد بررسی قرار میگیرد در واقع نقشه سفر کاربر ورود به طراحی وایرفریم محصول محسوب میشود. نکته مهمی که وجود دارد نقشه سفر کاربر نباید بسیار پیچیده و طولانی باشد طوری که کاربر دچار سردرگمی شود، طوری که این نقشه کوتاه و ساده در نظر گرفته شود.
مرحله سوم:داستان کاربر: منظور از داستان کاربر فرایندی است که کاربر در حین استفاده از محصول طی میکند به عنوان مثال نحوه رزرو بلیط سینما. این راه کمک بزرگی میکند تا به طراحی دقیق وایرفریم ها نزدیک تر شود.
داستان کاربر دقیقا مانند یک داستان معمولی نوشته میشود به طوری که برای مثال شخص x برای تهیه بلیط وارد سایت شده و سانس های مختلف را مشاهده میکند و گزینه مورد نظر را انتخاب میکند.
فرایند سوم: Design( طراحی راهکار مناسب برای حل مسئله)
هدف از این فرایند حل مسئله است.
مرحله اول: طراحی وایرفریم : وایرفریم یک طرح اولیه و فرایند تجربه کاربر است که به دو روش قابل پیاده سازی است 1- کاغذ 2- استفاده از ابزار طراحی
باید به این نکته توجه داشت که هدف از طراحی وایرفریم صرفا نحوه قرارگیری المان ها است و رنگ و تصاویر و ... استفاده نمیشود.به طور ساده تر وایرفریم طرح اسکلت و استخوان بندی محصول است . به توصیه من طراحی وایرفریم با استفاده از قلم کاغذ بهترین روشی است اما از ابزار های Balsamiq , Sketch , Axure , Omnigaffle , Xd
مرحله دوم: طراحی رابط کاربری: پس از اتمام مرحله طراحی وایرفریم ها نوبت به ظاهر محصول میرسد که در اینجا رنگ و عکس و ... دخیل میشوند. خروجی از این مرحله دقیقا بیانگر همان چیزی است که کاربر بر روی صفحه نمایش خود میبیند
ابزار های برتر طراحی رابط کاربری:
1-Figma
2-Sketch
3-Xd
4-Invision Studio
مرحله سوم: طراحی پروتوتایپ تعاملی: پس از اتمام مرحله طراحی وایرفریم و اتمام مرحله طراحی رابط کاربری به صورت کامل باید پروتوتایپی بین صفحات طراحی شده انجام شود، آنچه که پس از طراحی رابط کاربری حاصل میشود تصویر ثابت و استاتیک است. محصول اولیه باید به محصول نهایی نزدیک باشد و کارکرد های آن را داشته باشد. پروتوتایپ تکمیل شده قابلیت تعامل دارد و کاربر میتواند همانند یک محصول از آن استفاده کرد.
ابزار برتر طراحی پروتوتایپ:
1-Framer X
2-Principle
3-Sketch
4-Xd
5-Invision
6-Studio
فرایند چهارم:Validate(بررسی راه حل های ارایه شده و تلاش برای بهبود آن)
هدف از این فرایند ارزیابی و بهبود راه حل است.
مرحله اول: تست کاربرد پذیری:پس از مرحله پروتوتایپ باید محصول در اختیار کاربر قرار بگیرد و نحوه بازخورد او با این محصول مورد بررسی قرار بگیرد. نحوه بازخورد عملکرد حین کار کردن با پروتوتایپ اطلاعات بسیار مفید برای تیم فراهم میکند که مهمترین آن " آشنایی با نحوه تفکر کاربر در رابطه با محصول است."
ابزار های تست کاربرد پذیری:
1-Hotjar
2-User Zoom
3-Crazy egg
مرحله دوم:پرسشنامه و تحلیل: پس از تست کاربرد پذیری و تعامل کاربران با پروتوتایپ میتوان از آنها با مصاحبه و پرسشنامه در مورد محصول سوال کرد و روند کار را از دید کاربر جویا شد، دریافت این اطلاعات به همراه اطلاعات از تست کاربر حاصل میشود کمک بسیاری میکند تا تغیرات لازم به منظور بهبود محصول انجام گیرد.
مرحله سوم: گرفتن بازخورد و تکرار مراحل: هر از چندگاهی لازم است با گرفتن بازخورد از کاربران و بررسی تغیرات در نیازهای آنها تجربه کاربری در محصول مورد بازبینی قرار بگیرد و بهبود یابد چراکه فرایند طراحی تجربه کاربری هیچگاه به پایان نمیرسد زیرا محصول طراحی شده همواره باید بهبود یافته و با نیازهای متغیر کاربران همسو باشد.
ممنون از وقتی که گذاشتید بابت مطالعه، خوشحال میشم نظرات ارزشمند شما داشته باشم و با لایک و share کردن این پست کمک به بیشتر دیده شدن این پست داشته باشید.
مقالات بیشتر : kimialearning.ir
https://www.linkedin.com/in/kimia-jokar/
