اینترنت و ظهور رسانه های اجتماعی، سیستم های ارتباطی و نحوه تعامل افراد با یکدیگر را به شکلی اساسی تغییر داده اند. در حال حاضر اخبار و اطلاعات نه تنها بر روی پلتفرم های بی شماری به صورت 7*24 و با ضرب الاجل منتشر می شوند؛ بلکه داستان های خبری در شبکه های دیجیتال از طریق به اصطلاح واسطه ها مانند فیس بوک، توییتر (ایکس)، یوتیوب و غیره نیز در حال انتشار و مصرف هستند.
در سال های اخیر و با گسترش شبکه های اجتماعی، این شبکه ها به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره ما تبدیل شده اند. اگرچه ظهور و استفاده از آنها بدون شک تغییرات مثبت متعددی را به همراه داشته است اما نگرانی هایی نیز در خصوص آنها وجود دارد. این پست به سه گلایه رایج علیه رسانه های اجتماعی و به طور کلی اینترنت می پردازد.
نخست اینکه رسانه های اجتماعی همه ما را خودشیفته و سطحی می کنند. هرچند پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و غیره، نمایش زندگی و دستاوردهای خود را برای مردم آسانتر کردهاند؛ اما لزوماً به این معنی نیست که همه بیشتر در حال خود شیفتگی هستند. در واقع، مطالعات نشان می دهند که رسانه های اجتماعی لزوما باعث خودشیفتگی بیشتر افراد نمی شوند بلکه به آنها فرصت بیشتری می دهند تا از خودشیفتگی خود لذت ببرند.
گلایه دوم تاثیر مخرب رسانه های اجتماعی در کاهش توانایی ما جهت حفظ روابط معنادار و در نتیجه تنهاتر شدن کاربران است. درست است که رسانههای اجتماعی هرگز نمی توانند جایگزین تعاملات چهره به چهره شوند اما همچنان می توانند به عنوان ابزاری برای تقویت روابط موجود و حتی ایجاد روابط جدید استفاده شوند. همه چیز به نحوه استفاده ما بستگی دارد.
زمانی که تلویزیون و رادیو اختراع شد، مردم از تأثیر منفی این رسانه ها بر مغز شکایت داشتند وقتی چاپگر اختراع شد، مردم فکر می کردند فرصت صحیح و زیبا سخن گفتن را از دست دادهاند و شکایت در مورد تأثیر تکنولوژی بر ذهن کودکان قدمتی به اندازه خود تکنولوژی دارد.
سومین گلایه این است که رسانههای اجتماعی در توانایی ما برای تمرکز و انجام کارهای مهمتر در زندگیمان اختلال ایجاد میکنند. این مورد شاید نسبت به دو مورد قبلی، نگرانی مهمتری باشد. جریان مداوم اطلاعات در بسترهای گوناگون و اعلانها و بهروزرسانیها، ما را در تمرکز روی کار یا مطالعه دچار چالش کرده است. اما این نیز بدان معنا نیست که ما باید به طور کامل از رسانه های اجتماعی اجتناب کنیم. ما باید به شکلی اصولی یاد بگیریم که زمان خود را بهتر مدیریت کنیم و از ابزارهایی و تکنیک هایی برای بهره وری بیشتر استفاده کنیم تا به ما برای ماندن در مسیر خود کمک کنند.
بنابراین اگرچه مطمئناً برخی نگرانیهای بجا و واقعی در مورد رسانههای اجتماعی و اینترنت وجود دارد، اما باید به یاد داشته باشیم که فناوری مدرن ما را تغییر نمیدهد؛ بلکه جامعه را تغییر میدهد. این دو مفهوم با هم تفاوت دارند. یکی به چگونگی بودن ما و دیگری به چگونگی واکنش هر روز ما نسبت به دنیای اطرافمان ربط دارد. عصر رسانههای اجتماعی به شکل معناداری زندگی روزمره ما را به روش هایی عمیق تغییر میدهد، روش هایی که احتمالا اکثر ما متوجه آن نمی شویم و برخی افراد می توانند از مزیت های آن بهرهمند شوند.