ویرگول
ورودثبت نام
knowledgecomputer2023
knowledgecomputer2023أَعُوذُ بِاللّه ِ مِنَ الْکَسَل وَ الْفَشَل
knowledgecomputer2023
knowledgecomputer2023
خواندن ۷ دقیقه·۱۵ روز پیش

ارتباط هایی که درون مغزم است یاهست نه باآنها زندگی می کنم.

ازقصداین کاررامی کنند می بینند درون ذهن ات چی می گذرند ازهمان طریق نیازمندت می کنند.دست من نیست تاجایی می توانم ارتباط برقرارنکنم یا نگویم چی درون ذهنم هست یانیست ازیک جای دیگه دست من نیست توی مغزم یا درون ذهنم فشارمی آورد اذیت می شود اذیت می کند.
ازقصداین کاررامی کنند می بینند درون ذهن ات چی می گذرند ازهمان طریق نیازمندت می کنند.دست من نیست تاجایی می توانم ارتباط برقرارنکنم یا نگویم چی درون ذهنم هست یانیست ازیک جای دیگه دست من نیست توی مغزم یا درون ذهنم فشارمی آورد اذیت می شود اذیت می کند.

سلام

ازچه برایتان بگویم ازناتوانی هایم درارتباط هایم کیرراچی کارش می کنی؟

ازاین که نمی دانم روح بعدازباشه به کجامی رود برای تان بگویم مردی که راننده است چطوری یک وری بخوابد جاشود مردی که درون فیلم است چطوری ایستاده یک وری بخوابد جابشود

ازچی برایتان بگویم ازکارهایی که می توانم ولی بعدجنسی اش را نمی دانم

ازمرگ و میربرایتان بگویم

ازلذت های نداشته ی زندگی ام برای تان بگویم

ازچی برایتان بگویم ازاین که درهرکاری دخالت می کنم که ارتباط اش به نتیجه ای نرسد که خودم را بشناسم

ازارتباطی برای تان بگویم که درون آن أنم مي گیرد یا میگیره

ازارتباطی برای تان بگویم که سال ها دارد تکرارمی شود و هنوز هم من دراندرخم یک کوچه ی این مسئله و ارتباط ها هستم و فقط عصبانی بودنش برای ام مانده است

ازچی برایتان بگویم بگویم دیشب قلیون وقلیانم را جا گذاشته ام و الان مانده ام چی را دردهانم بکنم که دودازش بیاید

ازچی برایتان بگویم که وقتی کلمات را می نویسم حس خاصی ندارم

ازچی برایتان بگویم که هویت های انسانی هرکدوم یک کاری ازشان برمی آید ولی من نمی دانم چی کارکنم

ازاین برایتان بگویم که من بچه ام و مادرهای مختلف مثل قدیم دارند می آیندسراغم

ازچی برایتان بگویم بگویم من مهندس هستم و لذت ریدن توی دستشویی شده است

ازچی برای تان بگویم بگویم که دیشب ازطریق گوشی ام صداها به من تیراندازی می کردند

ازچی برای تان بگویم بگویم که دیشب باغ فردوس را ازدست دادم

ازچی برایتان بگویم بگویم که دیشب راحت خوابم نمی برد تااین که برادرامد ومعلوم نیست که علتش چی بود بعدش خوابم برد

ازچی برای تان بگویم ازمردان تریاکی بگویم که درکنارو پشت من به زندگی کردن به سبکی که من می خواهم دارند پیش می روم

واقعا دراین نوشته ایم ازچی برایتان بگویم که کمی خوشحال کننده باشد

ازچی برای تان بگویم بگویم که صبح بلند شدم عسل وآب خوردم به جای این که کس این و آن رابخورم و وارد مراتب ارتباطی الهی بشوم ازچی برای تان بگویم که نمی دانم عسل وآبلیمو نه عسل و سوفیا نه عسل و محدثه ومریم نه عسل ومهساومریم نه عسل ومحدثه وسوفیاو نه عسل و مهساو محدثه درآن وضعیت آن چی کارمی کردن و برای خودم متأسفم که حتی شق هم نکردم.

ازچی برایتان بگویم که زندگی خوشحال کننده باشد. ازبرادربگویم ازمادرم بگویم ازخواهری که ندارم بگویم ازمحیط هایی که ازفرار می کنم بگویم ازچی برای تان بگویم که کمی دنیایم تغییرکند.

حالا نمازم را بخوانم بعد ببینم که چی درون ذهن می باشد که برای شما بلغورکنم.

پست اش کون یا کن نه فعلا بگذار باشد تا به مراتب الهی بیشتری برسیم و ببینم دراین چندروزچی کارکرده ایم یا کردیم که نتیجه هایش درحالت های مختلف بررسی کرده باشم یاباشیم که بدونیم درزندگی و درکارچی کارداریم می کنیم یا کرده ایم.

چی کارکنیم یا کنم که کمی مثل دیگران باشم عنوان خیلی خوب است آره یک کتابی است یاهست که درون کتابخانه ای است یاهست که دارد خاک می خورد تودوباره زنده اش کردی.

خوب نمازمان راخواندیم نه کسی برای مان دودوقلیون وقلیانی آورد نه کسی زنمان را برای مان آورد نه کسی به ما چیزمفتی دارد.

باز

ازچی برای تان بگویم ازاین که مثل قدیم و جوانی ام توی توهمان وخیالات خودم زنی یا دختری را می کنم و بعد ازبیست سال درس خواندن انگار نه انگارچیزی تغییرکرده است!

ازچی برای تان بگویم بگویم که فرق بین کردن زنی یا دختری با دلسوزی کردن اش را نمی فهمم و این که کسی دلش برای ات بسوزد با این که دربعد حیوانی اش یا حیوانی ات موفق باشی فرق دارد یا داره.

بگویم که هنوز فرق زندگی کردن درون فیلم و زندگی کردن درون واقعیت را نمی دانم و

ازچی برایتان بگویم بگویم که چندروزی بود انگاریک سری ازاحساساتم زنده شده بود ولی نمی دونم که این ارتباطات و احساسات کجا رفت.

ازچی برایتان بگویم بگویم که نمیدونم یا نمی دانم فرق دستشویی کردن شما ومن درچیه؟

ازچی برایتان بگویم که چند روزپیش منطق مطلقم ازبین رفت یا درگذشت و مرد حالا دیگرنمی دونم یا نمی دانم چی کارکنم.

ازچی برای تان بگویم ازشیخ هایی که کون هایشان را به ماشین ها می چسبانند به جای این که زن های صیغه شان را به ما معرفی کنند و درون زندگی شان زندگی کنیم.

ازچی برای تان بگویم ازاین که سرمای بیش ازحد بدنم من به خاطر آب دریای سرد می باشد یا به خاطر زنی می باشد که دریا می باشد یا به خاطر طبع سرد زن یا مردی می باشد یا به خاطر علت دیگری می باشد یا بخاری را ازدست داده ام .

درکل ناگفته های خیلی زیادی درونم وجود دارد یا معلوم نیست یا مشخص نیست که هرچقدرمی نویسم فایده ای ندارد یا نداره چون هیچ کدوم ازاین ارتباط ها برای من نیست و معلوم نیست توی کدوم دارم زندگی می کنم و ساخته ی ارتباطی ذهنی من نیست یا ساخته ی ارتباط من نیست که بخواهم درونش نظری بدهم یا کاری کنم.

بازبنویس هرچقدرمی تونی یا می توانی من فراری هستم اززندگی ام از خودم ازکتابهایم مگه کتاب هم داری؟

بازبنویس هرچقدرمی توانی من فراری هستم ازافکاروگذشته خودم مگه گذشته ای هم داری تو کلا کتاب می خوانی و می نوشی مگه ارتباطی با کسی داری یا داشته ای که بخواهی گذشته ای داشته باشی.

خوب دیگرهمین برادرم هم برای چندین بارعصبانی شده است و ازخواب پریده است به خاطر این گنجشگ ها وعروس ها و ممکن است پسرهمسایه بخواهد به ما حیوان یا پرنده ی دیگری معرفی کند به نام مرغ عشق درحالی که من لنگ یک کون یا کس باشد که بکنم که خوابم ببرد یا زندگی ام را با آن پیش ببرم فکرکنم ازتفکرات وتوهمات و افکاروغم وغصه هایم نوشته ام دیگه بسه یا بس باشد و زنی خوابیده روی تخت هم بگوید بس باشد و مردم درون سردخانه هالنگ بمانند وبیکاربمانند به جای این که بروند توی خونشون منتظربمانند که کسی بیاید خواستگاری یا دیدن دخترشان خواستگاری کردن ازدختری وکردن دختری و وادی حیوانیت و ارتباط جنسی وخارج شدن ازحیوانیت و ارتباط هایش باهم فرق داره یا دارد یا فرق می کنه.

خانه های روی کره ی زمین

دراین کره ی زمین به این بزرگی خانه ای برای من نیست

همه ی خانه ها برای تواست

خانه ای که درون آن آرامش معنا داشته باشد

نه این که سختی و آرامش اش را خودم بسازم.

داشتی خوب می نوشتی

خوب بنویسم که چی بشود تو ازش استفاده کنی!

داشتی فضای ذهنی خوبی می ساختی

من کلا برای زندگی کردن ام فضای ذهنی زیادی بلدم بسازم

با ریاضیات قبلا می ساختم الان با کلمات می سازم

فقط مشکل اینه که درطی این سال ها کی سودش را برمی داشته است فامیل هایت و پدرهایت و مادرهایت نه باباخودت گفتی یا کسی کمک ات کرد گفتی؟

راستی نگفتی یا نگفتید بابا ومامان ومادروعمه و خاله وعمویعنی چه؟

یکی اش را بهت می گویم یا میگم بگوببینم نیازی نیست بروی خارج بچه کسی شوی یا خانواده ای را پیداکنی که به سرپرستی ات بگیرند وقتی خارجی باشی پس چی کارمی کنی یا می کنند همین جا افرادی هستند که اونها درون اون کشوره هستند و تو بچه شان می شوی چطوریه من درون اون کشوره هستم بچه هستم ولی اونا درون کشوره هستند بابایا مامان یا مادر یا پدریا عمه یا خاله هستند؟

یک چیزجالب بگویم باهم بخندیم نه نگو بخندیم چون غم وغصه داری چه غم وغصه ای؟

وقتی درون اینستاگرام بودم یک چیزی به ذهنم رسید درمورد مسئله ای دنبال کننده ودنبال شونده یا کسی که دنبال می کنی یا کسی که دنبال ات می کند یاد اُردک ها وجوجه هایی افتادم که درون یا پشت مادرشان راه می روند یا حرکت می کنند وبه صف می روند کارعجیب وغریبی نمی خواهی بکنی نه نمی خواهم بکنی نمی خواهی حرکتی کنی کونی یا کنی که روی ات تاثیربگذارنه نمی خوام بخواهم وقتی دارمی می نویسم دیگه ارتباط کورتکس دارم دیگه چرا ارتباط دیگری برقرارکنم ارتباط کورتکس چیه؟ ارتباط کوری که می نویسد یا ارتباط جنسی اش می شود ارتباط کوری که درارتباط کس زنی می نویسد پس تی وسط اش چی شد این را هم نمی دانم یا نمی دونم.

کورت بعلاوه کسه نه کوربعلاه کس.

فهمیدم وقتی که زنی لوختی را می بینی ولی لذت نمی بری یعنی کوری.

نه دیگه صاحب خونتون می گوید دربسته باشد هرصاحب خونه ای ممکن است درخونه اش را درهرجایی ببندد یا بازکند ربطی به مستأجرنداره یا ندارد.>یعنی این کلماتی که داری می نویسی ازروی ارتباط صاحب خونه ومستأجرمي نويسي يا ازروی ارتباط صاحب خونتون می نویسی نمی دونم ازچه ارتباطی می نویسم ولی به این رسیدم که وقتی دارم یا وقتی که ارتباط با کامپیوترم ولپ تابم برقرارمی کنم یک ارتباط پشت دارم حالا طوسی یا قهوه ای اش را نمی دانم.برای هرکاری یک ارتباط پشت داری یا جلوداری یا فقط ارتباط با کامپیوترولپتاب ات این راهم نمی دانم فکرکنم قبلا به این نکته و مسئله اشاره کرده ام یا کردی آره به پدرت یا بابات بگو حرف را چندبار نزن راه می افتی یا یادمیگری.

آخرالزمان جای است که انسان ها دارای مادروپدرها و دوست ونه همان مادرها وپدرهای متغیرمی شوند یا می باشند اون آخرالزمان نیست اون قیامت است مگه درون یا توی قیامت هم آدم مادروپدرداردیاداره!

خوب بگذارنظرهوش مصنوعی راهم ببینیم یا بپرسیم درموراین مسئله ببینیم چیه.

مگه نمی گویی بلد نیستی بروی اتاق پس این را بی خیال شودیگه

jkrj65

پست جدیدت پتانسیل ترند شدن داره!

یابگوی به زبان دیگری نمی توانم موفق باشید

به امید خدا

ارتباطزندگی
۲
۱
knowledgecomputer2023
knowledgecomputer2023
أَعُوذُ بِاللّه ِ مِنَ الْکَسَل وَ الْفَشَل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید