به نام خدا
سلام

Genealogy Search Engines
موتور جستجوی "شجرنامه"
Decision tree learning
یادگیری درخت تصمیم گیری
Ngrams
اِن گرام برای ساخت زیرشاخه های ارتباطی
دیدگاه های انسان شناسی :
پس ساختارخود موتورجستجوی شجرنامه چی می شود وقتی می خواهی ازاین مسئله برای تغییر استفاده می کنی بحث دیگری
دربعد ارتباط انسانی که مبنای این تغییریک انسانی است می دانی چیه نه نمی دانم چیه ؟
یک مسئله ای درمورد خودم ساختم به عنوان
کمی درباره خودم!
اکثر به خصوص یا مثل امروز انقدردرمورد خودم وقتی می خواستم بخوابم یادم امد که وقت نکردم یا این فرمان رانتوانستم درذهنم بسازم وقتی دارم می خوابم چیزی درمورد خودم یادم می اید را بنویسم مسئله ی دیگری یادم امد شما که استاد یا سازنده پشت و جلو هستی چطوری می شود پشتی که می خواستم بخوابم و نتوانستم بنویسم را تبدیل کنم به پشت کامپیوتری یا لپ تاپی که هستم و یادم بیاد ان مسائلی که میخواستم بنویسم چی بوده است .
تغییرساختاری یا شکل وشمایلی برای وارد شدن به موضوعات جدی تر موتورهای جستجو!!!
یک روزی می رفتم مدرسه هرچیزی را می خواستم درهرجایی که دلم می خواست می نوشتم ولی الان که بزرگ شده ام هرکلمه ای که می نویسی یکی می گوید چرا نوشته ای این چی هست نوشته ای وهراثری که باقی میگذاری افرادی هستند یا انسان ها می دانند یا می گویند چرا ازاین کلمه استفاده کردی وقتی نمی دانی معنی اش چی هست یا است بی سواد این بود که بعد از 10 الی 20 سال درس خواندن معنای کلمات و ارتباط را فهمیدم وقتی که به رفع نیازهای جسمی و مادی ومعنوی و جنسی خودم وتوجه کردم مگر دنیامحل گذر نبود اینها چی می گویند من متوجه نمی شوم.
خیلی چیزها را جلوترازمن می دانند انسان ها خیلی از مسائل را جلوتراز انها می دانم پس مشکل این وسط چیه؟ مسئله ی تقابل انسانی ارتباط که یک ارتباط انسانی می باشد که هرکسی می خواهد بهتر باشد یا بهتر از دیگران باشد.
درکجای انسان شناسی و اسلام شناسی و ارتباط شناسی گفته اند انقدر برای دیگران کارکن که ارزش خودت را فراموش کن درکجا ارتباطات ونظام ارتباطات نوشته اند که درون شهرت یک دیوار بکش نه کسی وارد شود نه کسی داخل شود یعنی الان شهر تو اینطوری است در ظاهر نه ولی درباطن چرا به نظرتان اینطور زندگی کردن و ارتباط برقرارکردن و درمحیط های مطلق نظامی ظاهر اسلامی و خوب زندگی کردن چه تاثیری روی نیازهای انسان و رفع انها می گذرد چطور چون
مسئله موتورهای جستجوی شجرنامه هست یا است می گویم چی را
اجداد من وقتی تا این سن بوده اند همه چند تا بچه داشتند و من حتی زن ندارم وحتی نمی توانم به این مسئله فکر کنم که کی را چی را بگیرم با چه کسی باشم یا چه کسی را برای زن یا همسر بودن خودم انتخاب کنم چون شاید فرق انسان وحیوان بودن را نمی فهمی حتی اگر حیوان هم باشم خوب غریزه که دارم اونها هم برای خودشان جفت انتخاب می کنند مسئله چیه انقدر در فضای سختی قرارت داده اند یاگذاشته اند که می خواهی بگویی که به حرف شان یا حرف مان نبوده ای یا نیستی از حیوانم هم پست تر کرده ایم اره خوب مااینیم توچیه هستی ؟
تامردنهفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد این یک چیزدیگری بود به نظرم بالاخره یکی باید به شما یاد بدهد نمی گویم جلوی شما رابگیرد چرا نمی گویی جلوی شما را بگیرد می ترسی تنها بمانی چون هیچ چیزی با جنگ و خون ریزی و جروبحث و دعوا ودیگر مسائل حل نشده است که این دومی اش باشد مگر نمی گفتی که در بحث قانون شناسی دعوا و جنگ و خون ریزی و مشاجره و دیگر مسائل این چنینی یک نوع آب پایین می باشد.
بریم سر موضوع موتورهای جستجو
مسئله اِن گرام به مسئله ی درخت تصمیم گیری و مسئله موتورجستجوی شجرنامه به بحث موتورهای جستجو چه ربطی دارد تو این جمله ای که نوشته ای یک کلمه موتورجستجو هست یا است .
وقتی می گویم درخت تصمیم گیری چه ربطی به موتورجستجو دارد بدین معنی است که درون موتورجستجو جستجو کنیم و درخت برای ما بیاورد؟

یک دانشمند از این درخته رسید به درخت تصمیم گیری؟
بهش زن دادن یا ندادن
اونی که روی این موضوع تحقیق می کرده است خیلی باید قوی تر از اینها حرف باشد که چیزی بهش بدهند به جای این که چیزی بگیرد یا بدست بیاورد اگرچیزی بکنن توی ترسدونش اونموقع چی ؟
اگر از بالاو پایین وچپ و راست بگیرنش چی خوب چه نیازی است که این کارها را باهاش بکنند وقتی کار درستی می کند برای خودم هم جای سوال دارد ؟
به نظرت یک دانشمند که این روی این موضوع کارمی کند یا تلاش می کند چقدر درمورد انسان وارتباط هایش می داند نیاز است بداند وقتی از روی این درخت رسیده است به نتایج بهتری برای انسان ها خوب خدا هم انسان را افریده است چه نیازی است چرا گناه می کند درحالی که بهش گفته است گناه نکن.

یعنی درختی که برای ات تصمیم می گیرد؟
درخت ها برای ات تصمیم می گیرند؟
این خیلی شبیه الگوریتم است ایا درخت تصمیم گیری همان الگوریتم است ؟
اره یک الگوریتم است به همین خاطر شبیه الگوریتم ترسیم شده است.
مسئله ی شجرنامه کجایش است یا موتورجستجوی شجرنامه کجای درخت تصمیم گیری است انجایی است که یک نفر زن می گیرد یک دفعه به خودش می اید که شجرنامه برای خودش ساخته است و هرچقدر فکرمی کند که من چه باخودم کرده ام نمی تواند نتیجه اش را بفهمد میگوید من شب خوابیدم صبح بلند شدم دیدم یک شجرنامه برای خودم ساخته ام والان که من در این سن هستم و به اندازه ی یک شرکتی که درون خارج ساخته شده است می دانم هنوز نتوانستم خودم رابسازم چه برسد به این که شجرنامه بسازم.


مگر شبکه های عصبی الگوریتم است که درخت تصمیم گیری که یک الگوریتم است بهم ربط داشتند باشند مبنای انسانی اینها چیه مبنای اینهمه دانش اگر انسانی باشد معتادی که روی این پله ای نشسته باشد انسانی باشد میل به هیچ کسی نداشته باشد میلش کارش باشد این همه راست گویی را کجا می خواهی ببری کسی نمی خرد حتی اگر راستی کامل خدا و چپی کامل شیطان باشی باز این ها هم با ارتباط برقرار کردن معنی دارد الان این ها به علم کامپیوتر ولپتاب یا لپتاپ چه ربطی دارد می خواهی هرچیزی را مبنای انسانی اش را بفهمی تو مگر کارت اینه سنجیدن مسائل از بعد انسانی اش خوب مگه این کار چه کسی است یا هست خوب مشخصه که هیچ کسی به حرفت گوش نمی دهد یا باهات کار نمی کند یا مسائل تو برای دیگران دربعد ماشین شناسی رشد نمی کند ودربعد انسان شناسی هروقت از جان و مالت چیزی را بگذاری باهات هستند ووقتی چیزی نداری تنها هستی یا وقتی دارایی ات سربه فلک می کشد تنها می شوی.

الان چه فرقی کرد منبع دار وبی منبع شد بالاخره یکی اش را باید انتخاب کنی یا اینطرفی یا اونطرفی؟
برای منی که ارتباطی انسانی اینقدر برایم اهمیت دارد ولی به چیزی نمی رسم یا خودم می شود بامنبع بی منبع با هرچی بی هرچی فرق نمی کند پس چرا می گویی بی منبع یا منبع چون برای ذهنیت ارتباطی فرق می کند.
درخت تصمیم گیری را می توانی با این نرم افزار رسم کنی یا ترسیم کنی ولی من حتی نه اسم این نرم افزار شینده ام نه باهاش کار کرده ام نه قصد این را دارم روی این نرم افزاردراینده کار کنم پس چرا می گویی من مسئله ساخت موتورهای جستجو واین کجای یک موتورجستجو از درخت تصمیم گیری والگوریتم اش استفاده می شود را دارم می گویم دیدم این توی اینترنت است گفتم خالی ازلطف نیست این مسئله را هم بگوید شاید باشد

من که نرم افزار درونش پیدا نکردم ببینیم شما پیدا می کنید شاید جنبه ی ارتباطی فقط داشته است یا دارد
بانرم افزار اشنا یا معروف اس پی اس هم می شود بدبختی اینجا است که من نرم افزار اس پی اس را هم اصلا نه روی اش کارکرده ام نه تا حالا نصب کرده ام ولی همه چیز درموردش اینجا نوشته است
گراف چیه خیلی شبیه درخت یا درخت خیلی شبیه گرافه گرافه چیه درخت همان گراف است با خاصیت هایی.
درخت و گراف یک روش حل مسئله هستند مگر الگوریتم روش حل مسئله نبود چرا اینها هم روش های حل مسئله هستند.
من پول ندارم این مسئله کاربردی درمورد درخت تصمیم گیری را بخرم ولی اینجا نوشته است که یک مسئله کاربردی هم یک مسئله ی اشنا و معروف کمپانی معروف مثل گوگل هست که از کاربرد به دانش یا از دانش به کاربرد می توانید برسید:
هرروزی سری به یک قسمتی از گوگل نزنی امورات ات نمی گذرد نه .
من تاحالا نه از الگوریتم درخت تصمیم گیری استفاده کردم در جایی یا کاربردی
نه از گراف والگوریتم هایش استفاده کردم درجایی یا کاربردی
نه از درخت و مفاهیم ان استفاده کردم در جایی یا کاربردی
نه از نرم افزارهای مربوط به گراف و درخت ودرخت تصمیم گیری استفاده کردم
ولی استفاده کردن از نرم افزارهایی که درونش الگوریتم یا مجموعه ای از الگوریتم ها باشد را دیده ام
مسئله ی نحوه ی رسم گراف توسط یک نرم افزار تحت وب مثل موتورجستجو یا توسط موتورجستجو مثل گوگل این را گوگل ندارد چون موتورجستجوی گوگل گراف نمی تواند ترسیم کند موتورجستجویی وجود دارد که بتواند گراف یا درخت رسم کند نه فکر نکنم تاحالا ندیدم به طور آنلاین یا عمومی یا روی اینترنت نرم افزاری که بتواند شبیه موتورجستجوی گوگل بتواند درخت یا گراف ترسیم کند ولی نحوه ی این مسئله را من پیاده سازی کردم و ساخته ام مگر نمی گویی که ساخته ام پس چطوری کار نکرده ام برای یک کاربردی از گراف یا درخت یا درخت تصمیم گیری به طور مستقیم استفاده نکردم ولی ممکن است در نحوه ی پیاده سازی یک موتورجستجو از این مسئله استفاده کرده باشم ولی خودم خبرنداشته باشم.
انقدر ننویسی که ارتباط هایت با دکترها دکی هم تمام شود یا دیگر ارتباطی هم با انها نداشته باشی و دیگر نتوانی حتی به رده های بالا ارتباطی ارتباطی برقرار کنی که دیگر کلاه ات پس معرکه هم نباشد.
وقتی می گوییم اِن گرام به مسئله موتورهای جستجو ربط دارد بدین معنی است که گرامی که روی اش نوشته است حرف اِن و آن را در موتورجستجو جستجو کنیم و برای ما بیاورد؟
وقتی می گوییم موتورجستجوی شجرنامه یعنی درون موتورجستجو اسم خودم را بنویسم واسم پدرجدم را بیاورد یا مسئله ی دیگری دراین بین یا وسط هست یا است یا می باشد؟
حالا این همه درمورد موتورهای جستجو می دانی می دانی موتورجستجوی بحث یا بخش پشت و جلویش چی می شود یا می باشد.
مسئله این است که کل علم نوشتن به این سمت وسو می رود که تو یک چیزی می نویسی ارتباطی برقرار می کنی تمام می شود می رود اینقدر نباید روی اش زوم کنی که بگویی چرا نشد چرا نمی شود چرا من چند تاکلمه نوشتم گذاشتم پشت سرهم ولی یک باغ و ویلا و خونه وزمین و ماشین بهم ندادن چرا دولت مردان پشتم نبودن اگر قراربود کسی چند تا کلمه بنویسد ولی اینطوری بخواهد به چیزی برسد همه مردم خیلی زود به خیلی چیزها رسیده بودند آخه چند کلمه من با چند کلمه شما فرق می کند اینقدر ازشان پشتیابانی نکن اگر چندکلمه تو بادیگران فرق داشت حداقل می توانستی یا داشتی ارتباط انسانی مطمئنی و درامدوثروت ودارایی که بتوانی روی اش تکیه کنی و حداقل سلامتی فکری وروانی داشتی نمی گویم نداری ولی یک تناسبی بین کار وارتباط و سلامتی و زندگی وجود دارد تو خودت ببین اون را داری یا نداری.
بهتره برای این که کارکنی اول ببینی درمورد این موضوع یا مسئله ای که کار می کنی کسی می خواهد کسی نمی خواهد کسی دنبال این مسائل هست یا نیست وقتی تک تک این موضوعات را گذاشتم روی شبکه های اجتماعی و میلیون ها ومیلیاردها تومان ازش دراوردم اون موقع متوجه می شوید یا متوجه می شوی که کسی می خواهد یا نمی خواهد استفاده ای دارد یا ندارد اون موقع دیگر جایی ام نمی سوزد که مسئله ای ساختم کسی ازش پشتیبانی کرد ازبین نرفت خره اگر کار بهت درجایی نمی دهند می خواهند بعد فکری ارتباطی که ازبین نرود از طریق کارهای مختلف چون سطح ارتباطی انسانی هرجایی اخرش می رسد
به ارتباط قانونی
واکثرکارهایی که بشر در طول زندگی اش ساخته است و خوب بوده است برای مردم و دیگران از چرخه و حول وزیرنظر قانون خارج بوده است .
هرچیزی که می سازی ولی نتیجه ی برای ات ندارد برای این و اون می سازی برای این و اون ساختن خوب جزو کار به حساب می اید جزو زندگی به حساب نمی اید یعنی چه؟
چون می ترسی از درهای ارتباط انسانی خارج می شوی به همین خاطر است که یادت نمی اید چی بودی و چی هستی .
هیچ کدام از این ارتباط و چیزهایی که تو می نویسی خودت نیستی چون نیاز ها و رفع های نیازت بهت فشار می اورد اینها را می نویسی و این ها ارتباط های انسانی ات است و تو روی موتورهای جستجوی کارمی کنی چون کسی را نداری دراین زمینه به سبک ازدواج وزندگی بهش اعتماد کنی به پراکندگی ارتباطی زندگی رسیده ای و انقدر درزمینه های ارتباط های انسانی رشد کرده ای یا تقویت می کنی که حتی درهرکشوروشهری به ته دیگه می زنی یا به اصطلاحی می زنی به کف ارتباط های هرمحیط یا منطقه یا شهری.
هرچیزی که از سال آبان 1395 5 نوامبر 2016 به اینطرف درمورد موتورهای جستجوی وزیرساخت ان نوشته شده است یاساخته شده است برای من است
اولا من یعنی چه کسی است چرا این را میگویی چون هیچ کسی به این اندازه درمورد این موضوع نمی داند و درمودش کارنکرده است یا درمورد تلاش نکرده است و سرقفلی این موضوع یا مسئله برای من می باشد هرکسی شکایتی درمورد این موضوع داشت به من اطلاع بدهددرمورد موضوع مالکیت ولی نه اگر می خواهید از این موضوع استفاده کنید که دارای ضعف های ارتباطی می باشد از این استفاده کنیم وتااینجا از این موضوع استفاده کرده اید و جای خیلی چیزهارا گرفته اید این موضوع دیگری می باشد.
تو اگرحتی خدا هم باشی اعوذبالله انسانی دربرابرت می ایستد فکر کن به این مسئله که دقیقا چی دارم بهت درمورد زندگی دردنیا می گویم این مسئله را می دانم به همین خاط دارم با این مسئله راه ام را از خیلی چیزها جدا می کنم و خودم راازشرخیلی چیزها خلاص می کنم که بتوانم یا بفهمم که چی کارکرده ام وچی دارم و مهم تر از همه چطور با مسائل وارتباط ها بتوانم کنار بیام یا حلشان کنم به سبک خود انسان یا انسان ها .
دیدگاه های ماشین شناسی :
مگر اینقدر بهت نگفتم دیدگاه ات را تغییر بده یا تغییری درش ایجاد کن خوب یعنی چه ؟
یعنی دست از سر کچل اون انسانی که باهاش ارتباط داری ولی نمی دانی چطوری باهاش به نتیجه برسی دست از سرش بردار .
وقتی کارهایی که می کنی از لحاظ ارتباط وانسان به نتیجه نمی رسد به سراغ دیگرکارهای انسانی بروو به کارهایی به زندگی ات و ارتباط وجلو وعقب ات می رسد برسد نتیجه های بهتری از ان بگیر وبه ان برس.
چه جالب اینترنتی که پولش را هم می دهی هردفعه که خودش بخواهد وصل می شود هردفعه که خودش بخواهد قطع می شود به نظرت با این وضعیت درموقعی که مسئله ی حق انتخاب برای من در زندگی ام یا کارم یا هرچیزی که فکرش را می کنی برای من ساخته می شد الان حق انتخاب داشتم که اون موقع داشته باشم (انسان درارتباط های متفاوت انسان درارتباط های متغیر انسان در ارتباط هایی که خودش می داند یا می خواهد انسانی که از ارتباط های پایه و کف هر جایی استفاده می کند درحالی که ارتباط هایی که وجود دارد را نمی دانم چرا قبول نمی کند و نمی شناسد و نمی خواهد و نمی فهمد به خودت بیشتر فشار بیاورد ارتباط هایت از بین می رود دیگر ارتباط ها جایگزین اش می شود).
هردفعه که به کاری می رفتم یا جایی می رفتم به نتیجه ای می رسیدم یا فکری می کردم به نتیجه نمی رسید برایم مهم نبود می گفتم خدا درست می کند ولی وقتی به ارتباط های انسانی به خصوص ارتباط های جنسی و رفع نیازهای انسانی رسیدم تازه فهمیدم که نتیجه هایش چقدر برای من وعصب ها من و دیگران و اطرافیان مهم بوده است و به روی ام نیاورند وقتی جای من را دران ارتباط گرفتند و پایه شان را سفت کردن تازه فهمیدم که چی بوذه است و چی هست چون من موتورجستجو را با تلاش هرچه تمام تر ساخته ام شاید ارتباط اش را نسبت به دیگرارتباط ها نفهمیدم ولی هیچ کسی نمی تواند جای من دراین دانش و علم بگیرد چون تلاش و نتیجه و خداشناسی وخدای مطلق دیگر مسائل بهم یک ارتباطی دارد یا ارتباطی باهم دارند .
این مسئله ای که می خواهم بسازم این اخرین قسمت هایش می باشد وبه این مسئله و به این مقاله اموزشی ربط دارد منبع اش را می گذارم که کسی نگوید چرا این راساختی یا نوشتی ولی منبع اش را نگذاشتی یا این را کپی کردی به همین خاطر به فروش نرفت و دیگر مسائل حاشیه ای ارتباطی که باعث شده است من انقدر روی مسائل زوم کنم که ندانم قسمت های خوبی هم درزندگی وجود دارد که می توان به آن تکیه کرد یا اتکا کرد یا می توان به آن رسید یا مسئله های دیگری .
این قسمت خیلی بزرگی از موتورجستجوی می باشد که اگر دراین محیط قسمت های دیگر را نتوانستم بگذارم در شبکه های اجتماعی دیگری می گذارم هروقت مسئله ی موتورجستجو را حس کردم به یک نتیجه ی کاملی رسیده است به یک سبک وسیاقی یک روی بشینم فکر کنم ببینم چطوری به هم می چسبانم بببینم در این چند وقت چی کار کرده ام یا چه کارهایی کرده ام .
خودت عنوان هایی یا دیدگاه هایی نداری درمورد مسئله ای که می خواهی درموردش توضیح یاتشریح کنی که ازاین وان استفاده کنی که پیش زمینه ای یا مقدمه ای باشد برای ساخت فکر مستقل ات یا استقلا ذهنی ات چرا دارم انقدر مطالب درمورد موتورهای جستجوی وساخت ان درون ذهنم می باشد که نمی دانم چطوری انها را بگویم یا بنویسم پس چرا از مطالب و مقاله های این و ان استفاده می کنی برای رسیدن به چیزهایی که درونت است یا می دانی درموردش یا درون ذهن ات قفل شده است یا درمورد این که چطوری به چی برسی نمیدانم خودم این مسئله که چرا ان مسائلی که درون ذهن است و از بین می رود یا چطوری ازش استفاده کنم که به این مسائل برسم یا چطور ذهنیتی داشته باشم نه که ندانم پس چی این مسئله وجود دارد که می خواهم از این مسئله به چی برسم انقدر این مسئله را پیش رفتم به این نتیجه به طور مطلق رسیدم که به این مسئله یا نتیجه نمی رسیدم نمی دانم ترسیدم از نتایج ناامید شدم از نتایج چی شدم نسبت به نتایج یعنی یک مثالی بیاورم حالا شما اوسای انسانی شناسی اش هستید :
من یک مثال ماشین شناسی اش را به شما می گویم فرض کن روی مسئله ی ارزهای دیجیتال کارمی کنی و خیلی هم کارت درست و برنامه نویس هم هستید خدا مسئله اش هستید بعد یک نفر یک مستندی بسازد بیاید بگوید شخصی روی مسئله ی بورس وارزهای دیجیتال کارکرده است و تمام کارهایش ماشینی بوده است یعنی از طریق برنامه نویسی می توان تمام کارهایش را ماشینی کنی بعد ورشکست شده است تمام پولهایش را ازدست داده است اخرین ارتباطی که می توانی با انسان ها برقرارکنی وبلد هم نباشی غیرپولی ودیگر ارتباط ها را بادیگران برقرارکنی و این مسئله که اگر برنامه نویس باشی یکی از چیزهایی که ممکن است بهش برسی این مسئله است یا هست یا اصلا به این چنین چیزی می رسی خودت فکر کن چه حالی می شوی یا نتیجه ای برای ات دارد یا میتواند داشته باشد.
می دانی تاثیر کارهایی که می کنی روی اعضای بدنت چیه نه نمی دانم همین طوری رفتم اینطرف واونطرف درمراکزدولتی دنبال کار بگردم هیچ کسی بهم کار نداد اومد روی موتورهای جستجو کارکردم و بعدا فهمیدم به طور غیر مستقیم به همان جاهایی که یکبار رفته بودم ارتباط دارم یا داشته ام رفت از اینطرف وانطرف از دستشان فرار کنم بعدا فهمیدم تا فی خالدون مغزهای انها رشدکرده ام یا رفته ام واین شد که بفهمم که هرچیزی واقعا برای همان جایی هست یا است که ساخته شده است چرا همه این مسائل باعث نمی شود که کمی درمورد زندگی بفهمی من اینقدر درمورد زندگی می دانم اینطوری هستم یا اینطوری شده ام .کدام فرمانده ای را دیده ای که در میدان ها حضور داشته باشم علم کامپیوتر واینترنت و فضای مجازی را بداند لپ تاپش یا کامپیوترش را جان و مال و ناموش وطنش را زیرپا بگذارد و دارای تمام این موارد باشد و میدانی کار کند و بیاید روزش در خانه ای بشیند و کار کند و روی موضوعات انسان و انسان شناسی کار کند کم برای خودت نوشابه بازکن یک بار بهت گفتم یک روزی من یک چیزی داشتم نشد زندگی الان چی داری و چی کار می کنی و میخواهی به چی برسی و در چه وضعیت ارتباطی هستی خوب با همین کامپیوترولپ تاب به هرجایی که می خواهی برو به کسی دل نبند که باعث مرض ات شود یا باعث شود دچارمشکل شوی بعضی مسائل در دست من نیست خیلی از مسائل در دست من نیست ساختار مغز است که باعث ان می شود ساختار مغز نیست ارتباط حیوانیت انسان می باشد تو فکر می کنی ناخوداگاه های ارتباطی انسانی است یا می باشد .
چیزی هست که تو درموردش ندانی چطوری می شود که به این نتیجه رسید یا خودت را برسانی که درمورد چیزی می دانی یا نمی دانی به خودت نگاه کن ببین درزندگی ات چی هستی یا چی داری یا در چه وضعیت ارتباطی هستی درمورد انسان بعد متوجه می شوی که چی داری یا چی هستی یا چی کارکرده ای یا چی می خواهی یا می خواهی به چه نتیجه ای برسانی به انسان و ارتباط هایت نگاه کن ان موقع می فهمی می خواهی مثل قبل من را به این نتیجه برسانی که من چیزی ندارم و نتیجه هایم دچار مشکل کنی و خودت و دیگران را تبارت را بیاوری جای من بنشانی .
چرا هرکسی هرچیزی بهت می گوید گوش می کنی مگرخودت عقل نداری این خاصیت مسئله سیگنال یا دریافت سیگنال ها و استفاده از ان می باشد یعنی چه شما یک سیگنالی را می گیری ازش استفاده می کنی درسته اره مگر سیگنال ها انعطاف دارد نه ندارد اگر هم داشته باشند به اندازه ای دارند مرکز انسان شناسی وارتباط شناسی کجا است مراکز هرکشور مراکزهرکشورازکجا نشات می گیرد از مراکز مذهبی ان کشورحالا این مسئله را دراین مرکز برای من پیدا کنید ببینم یعنی چه این قسمت خاص ترین یا قسمت از ان مرکز می باشد کامل نتوانستم بگویم یعنی چه قسمت خاصی از یک مرکز درمورد این مسئله چیزی گفته است خوب اینجا برای تو مرکز خاص یا بین المللی یا مرکزارتباط های انسانی می باشد نه برای دیگران یا همه .
چرا کتابی درمورد یک موضوعی وجود دارد و تو از اینطرف وانطرف از این منبع از ان منبع یا محتوا می روی درمورد مطلبی که حتی می دانی اطلاعات جمع می کنی و به دیگران ارائه می کنی یکی اش مسئله انسان شناسی و ارتباط شناسی می باشد یکی اش این کار برایم جالب است یکی اش این است که هیچ جایی برای درس دادن من را استخدام نکردن بدانم ساختار درس دادن یا یاددادن چیه یکی اش هم این است که استخدام کردن یا شدن درجایی چون اخرش کردن دارد و اگر توسط مرد کرده شوی یا توسط زن کرده شوی بد است یا خوب نیست اینها دیدگاه های مختلف ارتباط انسانی می باشد و من نمی دانم که انسان ها که درکدام حالت و ارتباطی زندگی می کنند من که راه درست را پیش رفته ام و یک کاری ساختم و حتی بلدم به حالت های مختلفی بسازم اش به هرزبانی بسازم اش ساختارارتباطی انسانی انسان هایی را پیش رفته ام چیزی که می سازم هیچ کسی نمی تواند بسازد به مشکلات جسمی و روحی زیادی رسیدم و خودم ولی بهش محل نگذاشتم وضعیت ام اینه مشکلت اینه که هیچ وقت برای خودت زندگی نکردی چرا کارکردم یا زندگی کردم ولی این موضوع پیش امد که شناخت شی داشتم ولی شناخت انسانی نداشتم یعنی چه شی از انسان خیلی باهات برخورد می کرد خوب شی که جان ندارد دارد پیدا نیست.
الان اینهایی که داری می نویسی مربوط به موتورجستجوی شجرنامه می باشد من که داشتم کار خودم را می کردم شما زیادی من را انگولک کردید شما دنبال ارتباط ودیگر مسائل جروبحث هستید شما حی من را دنبال چرخه حس ونرسیدن انداختید ومن از این مسئله خوشم نمی اید نه که من خوشم نیاید ساختار ارتباط کاری اینطوری است یعنی چه من مطلق باکامپیوتر کارکرده ام کامپیوتر ولپ تاپ ساختار ارتباطی منطقی دارند ارتباط منطقی ارتباط صفر ویک دارند حالا شما بیایید ببینیم این مسئله را چطور حل می کند الان این اطلاعات که من با جان ودل بدست اورده ام و شما این ها را به خارجی ها می فروشید نیازی نیست من دیوانه شوم به حق برسم یا راه حل دیگری را بهش فکر کنم .
دکتر یا دکی تا حالا این وضعیت ارتباطی که می گویم را حس کرده ای
ارتباط ناخوداگاه ارتباط انسانی مطلق را ؟
اصلا علم روانشناسی و دیوانه شناسی ومرد شناسی وفکرشناسی وذهن شناسی ومنطق شناسی وفلسفه شناسی وانسان شناسی و ... تان به این موضوع حتی تا حالا فکر کرده است حتی فکر نمی کنم حتی یک دیوانه هم این وضعیت را درک کرده باشد یا بهش رسیده باشد .
می دانی درک ناخوداگه یعنی چه ؟
نه فقط تومی دانی ؟نمی گویم نمی دانی شما به دانش اش می رسید نه به درکش .
کم ارتباط راست من را بگیرید چپ وارد کنید من از راست به نتیجه نرسیده ام چپ را بکنید اصل مسئله شما وارد راست شوید بعد بگویید که خودت بلد نبودی ما بهت گفتیم این بوده است و جای من را بگیرید خیلی جالب می سازم و کلمات را کنارهم گذاشتم درسته .
می گذاری کمی درمورد موتورهای جستجوی بنویسیم تا الان نوشتی کجا را گرفتی کمی بیشتر درمورد زندگی ات بگو من هرچقدربگویم باز می رسیم به این مسئله یا نتیجه که من همه چیز را از پشت یک چیزی می بینم وهیچ وقت ممکن است اصلا من چیزی را بهطورواقعی نبینم ویکی از مشکلاتم ممکن است اصلا این باشد که چطوری یک چیزی را بدون پشت چیزی ببینم .
یکی از مشکلات تو مسئله ی بردار است چون این مسئله را نمی فهمی شده مسئله ات یعنی مسئله ی بردار وفضایش را چون درک نمیکنی شده مسئله ات .
خزنده های وب که یک قسمتی از موتورهای جستجو می باشد برای بدست اوردن اطلاعات صفحات وب که می خواهند دراختیار دیگرکاربران بگذارند که ازشان استفاده کنند از مسئله ای شبیه به مسئله شجرنامه های انسان های استفاده می کنند یعنی ساختارهای این چنینی دارند الان این مسئله را دانستن تو دانستن کسی دانستن می دانستی می دانم انها می دانند دردی را دوا می کند برای کسی یا چیزی یا تو را به چیزی می رساند این را نمی دانم از انهایی که دنبال کشف موضوعات علمی هستند بپرس که وقتی چیزی را کشف می کنند یا وقتی به موضوع علمی می رسند و ان را کشف می کنند یا بدست می اورند یا اختراع علمی می کنند یا دانشی را می شکافند انها عرضه یا ارزه این را دارند که از پس خودشان دربحث ارتباط ها بربیایند چطوری می توانند از پس کارهای خودشان بربیایند وقتی سال هاروی این موضوع کار میکردند چی به چی ربط دارند کار می کردند مگر مسئله این که چی به چی ربط دارد وبه دست اوردنش با مسئله ی عرضه یا ارزه یا ارتباط انسانی ربط دارد اره دیگه وقتی زیادی روی موضوعات علمی کار کنی با نیاز های جنسی ات مخالف می شوی و ارزه ات یاعرضه ات یا توانایی ارتباط انسانی کم می شود یعنی کسی که تحقیق می کند یا محقق می شود توانایی انسانی ارتباطی اش نسبت به دیگران کمتر می شود اره دیگه کمتر می شود چطور این را می گویی که کم می شود این که طبیعت انسانی می باشد نمی شود باهاش جنگید یک چیزی کم می شود در انسان یک چیزی کم نمی شود ارتباط انسانی ربطی به این مسئله ندارد ما تلاش می کنیم که ارتباط انسانی قدرت پیدا کند نه کم شود کسی که تحقیق می کند یا محقق است یا روی موضوعی کار می کند توانایی هایش افزایش پیدا می کند ولی اگر برگرد عقبش را نگاه کند وهمان ادم قبلی باقی بماند .
خیلی از مسائلی که تو درش مشکل داری این است که می خواهی باقربونت برم و قشنگم حل کنی ولی اینطوری نیست ساختار دنیا اینطوری نیست خیلی از مسائل درعین این که حل می شود حل نمی شود یعنی این مسئله هست یا است یا وجود دارد که یعنی ساختن اش درعین خراب کردن است و خراب کردنش در عین ساختن اش هست یعنی چه؟
الان وقتی این وب سایت تورا به نتیجه ای که می خواهی نمی رساند به این معنی می باشد این وب سایت یا سایت ویرگول که داری توش می نویسی به درد نمی خورد اخه من مثل گاو پیشونی سفید می ماند هرجایی میروم از طریق کلمامم و ساختار نوشته ها وحق گویی و راست گویی و عقب ماندگی چپی و خوب نوشتن می شناسند من را یعنی چه ساختارهای ارتباطی تجارتی روی این موضوع کار می کنند که ان چیزی که انسان می خواهد برایش می سازیم نه ان چیزی که درست است ان چیزی که برای انسان و نتیجه های ارتباطی اش است می سازیم یا روی اش کار می کنیم ولی من روی این مسئله که چطوری این مسئله به نتیجه می رسد کار می کنم دیگه کاری به مسئله ی انسان شناسی ندارم یا نداشته ام .
من دکی یا دکتر توی زندگی ام به تناقض های ارتباطی زیادی خوردم یا رسیده ام
کار داری زن بدهیم بهت
کار دارم ارتباطی ندارم به نتیجه هایش برسم یا ذهنم را به نتیجه هایش برسانم .
وقتی شب می خوابم صبح بلند می شوم نمی دانم ان روز را چی کار کنم .
وقتی که می خواستم کاری کنم از یک لبه ارتباطی می ترسیدم نمی دانستم و نمی فهمیدم چی هست یا است .
اکثر اوقات تنها بودم و از هیچ چیزی ترسیدی نداشتم .
برای انسان و ارتباط هایش کار می کنم ولی وقتی به موضوع جنسی یا ارتباط های انسانی اش رسیدم از همه چیز می ترسیدم .
نمی دانم این چیزهایی که می نویسم برای من است یا برای دیگران است من که فکر می کنم خودم این چیزها را ندارم در ذهنم و هم کار و هم زندگی و خیلی چیزهای دیگردارم.
وقتی ارتباط انسانی نداشته باشی حیوان هستی وبرای ساخت ارتباط انسانی ات نیاز به ارتباط های انسانی داری
وقتی ارتباط های انسانی داری این مشکلات ارتباطی ممکن است درونت شکل بگیرد و اینها را داشته باشی
می بینی که چقدر مسائل مختلف درذهنم دارم وبه روش های مختلف چیزهایی که یک روزی در ذهنم داشتم یادارم خارج میکنم خوب هرروز بیا امپول بزن اخه مسائل این که امپول بزنم برایم یک روزی شد مسئله این که چرایی این که امپول می زنم برایم چند وقتی برای ترسی ایجاد کرده بود که من کی هستم یا چی هستم که امپول می زنم ایا امپول باعث می شود که حیوانیت انسانی به انسانیت تبدیل شود.
امروز باز خیلی خوب شد چرا چون مسائلی که درذهنم داشتم یک روزی باز انها راگفتم یا نوشتم شاید خیلی از اینها برای تونیست که نگفتی والان درارتباطی انسانی و انموقع خودت بودی که درون ذهنت نبوده است هنوز درحال یادگیری ارتباط های انسانی هستم .
ولی الان که دارم این مسئله را پست می کنم مسئله ای در ذهنم در بعد ارتباط های دکی یا دکتری یا روانی یا ذهنی یا هرچیز دیگری ندارم نمی دانم وقتی هم که به شما ها می رسم این مسائل در ذهنم نیست شاید انها تونیستی حالا درقبل این را حل کردیم که اگر من باشم چی می شود یا می باشد اگر من نباشم چی می باشد یا چی می شود.
من فکرمی کردم که الستیک سرچ
فقط یک خزنده وب است یا دریافت کننده اطلاعات صفحات وب می باشد یک بخشی از ابزاری که موتورهای جستجو دارند این به طور کامل دارد ولی انگاربخش های دیگری دارد چون فقط شنیده بودی چی هست یا است نرفته به طورکامل درموردش کارکنی یا تحقیق کنی چی هست یا است .
فرق این که یک چیزی را تحریم کنند ولی وقتی تو ازش استفاده می کنی تحریم نیست چیه؟
فرض کن یکی از بخش های موتورجستجو را داری باهاش کارمی کنی که همه می گویند این بخش اش تحریم است ولی وقتی توباهاش کارمی کنی ان بخش اش برای ات می اید در اینترنت این یعنی چه :
اگر دیدی یک روز کامپیوتر را روشن کردی و بالا نیامد و روز دیگری روشن اش کردی امد بالا یا روشن شد تعجب نکن چون این ساختارکامپیوتر یا نمی دان چیه کامپیوتر است این که سنمبل کردن موضوعش است اصلش را بگو.
چون دارند از عصب های ارتباطی انسانی سالم تو استفاده می کند برای تکمیل کردن آن قسمت هایی که نیاز دارند وانهایی که این موضوع را می فهمند و درک می کنند برای شان این مسئله تحریم است .
حالا اینقدربگودرمورد این مسائل یا راست گویی تا این صفحه را هم ازت بگیرند نتوانی درونش بنویسی.
چرا من هرچقدردرمورد انسان و ارتباط و کار وتلاش و موتورجستجو روابط ودیگر چیزها تحقیق کردم یا به نتیجه رساندم یا رسیدم این مسئله ی گیرندگی و ارتباط های اینطوری درونشان نبود یا نیست چون این به خود انسان ربط داردنه به کسی یعنی منظورت بعد حیوانیت انسان اره خوب هرکسی این موضوع به خودت ربط دارد ببین این موضوع به خودت انسان ربط دارد خوب می دونم چرا من از هرراهی می روم این موضوعات درمسیرش نیست.
موفق باشید
به امید خدا