ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی باقری زاده
مرتضی باقری زاده
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

لبخند خانوادگی – توقع بیش از حد:


وارد مسجد شدیم.

جالب بود.

هر هفته، یک شنبه ها جمعیت بیشتری می اومدن.

مثل این که صحبت های حاج آقا برای مردم و پدر و مادرها اثرگذار بوده.

اذان که تمام شد، هنوز حاج آقا نیامده بود.

یکی از بزرگ ترهای مسجد گفت: حاج آقا تماس گرفتند و گفتند: امشب من دیرتر می رسم، به آقای معلم بگویید نماز را بخوانند.

پسرم گفت: بابا چه جالب.

آخه امام جماعت مدرسه ما هم، همین معلممون هست.

نماز جماعت که تمام شد، دیدم حاج آقا هم رسیده.

حاج آقا به سمت محراب مسجد رفت و میکروفن را به دست گرفت و گفت: ببخشید که به موقع نرسیدم به مسجد بیایم.

یک خانواده ای در محل به مشکل خورده بودند، که رفتم اگر می توانم مشکلشان را حل کنم.

به خاطر همین کمی دیر شد.

خب از مقدمات بگذریم و برویم سراغ موضوع هر هفته ی یکشنبه های خودمان.

امروز می خواهم در مورد توقع داشتن بیش از حد صحبت کنم.

ببینید پدر و مادرهای محترم.

خیلی از مشکلات که بین اعضای خانواده به وجود می آید؛ به خاطر داشتن توقع بیش از اندازه از یکدیگر است.

مثلا: پدری به پسر و یا دخترش اصرار می کند که باید همه ی درس ها را بیست بگیری.

بدون این که توجه کند که فرزند او در درسی مثل ریاضی، فارسی، هنر و یا ورزش کمی ایراد دارد؛ و ذهن و یا توان بدنی او کمی از بقیه ی دوستانش پایین تر است.

قرار هم نیست که همه، در همه ی موارد عالی باشند.

ببینید من نمی گویم که اگر در درسی ضعیف است، ما بی خیال شویم.

قطعا تلاش می کنیم و خودش هم تلاش می کند.

اما باید قبول کنیم که هر فردی در فهمیدن و یا حفظ کردن و تحرک داشتن و… با دیگران متفاوت است.

سعی کنید به او کمک کنید که تا جایی که می تواند (باز هم تاکید می کنم تا جایی که می تواند) بهترین باشد.

و یا مرد خانه از همسرش توقع بیش از حد دارد.

(من یک نکته ای را در پرانتز به آقایان بگویم:بزرگ کردن و تربیت کردن یک انسان، کار بسیار بزرگی است.

خیلی مهم تر و سخت تر از ساعاتی که شما در سرکار به سر می برید.

متاسفانه در حال حاضر کسی در منزل است و به قولی خانه دار، به او به چشم یک انسانی نگاه می کنند که بیکار است و برای جامعه فایده ای ندارد.

در حالی که بزرگ ترین کاری که یک انسان می تواند انجام دهد، تربیت یک انسان دیگر است.

به نظر من؛ خانم خانه دار، که وظیفه ی تربیت فرزند را بر عهده دارد، یک انسان فعال، مفید برای جامعه، با سطح فهم و دانش زیاد)

اما برویم سراغ موضوع خودمان.

مرد خانه وقتی وارد خانه می شود، به همسرش می گوید: پس چرا غذا حاضر نیست؟

در حالی که همسر او از صبح تا الان در حال کار و تلاش در منزل بوده.

باید که از در وارد شد، یه خسته نباشید به همسرش بگوید؛ و اگر غذا حاضر نیست، خودش بایستد در کنار همسرش و با هم غذا را آماده کنند؛ و با هم ظرف های غذا را جمع کنند.

ای کاش زمان داشتم و نوع رفتار امیرالمونین(ع) با حضرت زهرا(س) را به شما می گفتم؛ تا حداقل شماها که مسجدی هستید، کمی شبیه امام علی(ع) رفتار کنید.

در مورد زن خانه هم همین است.

یعنی گاهی توقع بیش از حد از همسرش دارد.

مرد از صبح تا بعدازظهر به سر کار می رود و وقتی بر می گردد؛ همسرش به جای این که به او خسته نباشید بگوید؛ همین که مرد از سرکار برگشت، می گوید: دیگه خسته شدم توی این خونه ی کوچیک.

تا کی باید با این نداری زندگی کنیم؟

و یا به همسرش می گوید.

دیگران را ببین!

چه ظرف و ظروفی دارند.

ببین چه قدر طلا برای زن هاشون خریدن.

مرد که داره تمام تلاشش را می کند، فعلا وضع مالی او به این گونه است.

زن نباید توقع بیش از حد از شوهرش داشته باشد.

خلاصه با این توقع های بیش از حد، داریم زندگی را به خودمان و دیگران سخت می کنیم.

ببیند، توقع داشته باشید.

برای رسیدن به توقعات دیگر اعضا خانواده تلاش کنید.

اما مراقب باشید که توقعاتتان بیش از حد نباشد.

چه قدر زیبا است که ما تمام این حرف ها را در قرآن داریم؛ ولی متاسفانه به آن توجهی نمی کنیم.

تکلیفِ فوق طاقت در اسلام نیست. بقره/۲۲۰: تفسیر نور.

تکلیف، به مقدار توان است. طلاق/۷: تفسیر نور.

خود خدا هم از ما بنده هایش به اندازه ی توانمان توقع دارد.

و یا در جایی دیگر می فرماید: توانایى، شرط تکلیف است. بقره/۱۸۴: تفسیر نور.

یعنی خداوند تکلیفی را از ما می خواهد که ببیند ما توانایی انجام آن را داریم.

اگر توانایی آن را نداشته باشیم، تکلیفی هم نداریم.

بیاییم کمی از خدای مهربان خودمان بیاموزیم.

خوب برای امشب کافی است.

ان شاالله جلسه ی آینده پیرامون حسادت در فرزندان صحبت خواهیم کرد.

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

در ذهنم با خودم تصمیم گرفتم، حداقل تا هفته ی آینده سعی کنم توقع بیش از حد از فرزند و همسرم نداشته باشم.

(برای مطالعه داستان های قبلی روی متن های زیر کلیک کنید.

لبخند خانوادگی - شروع ماجرا

لبخند خانوادگی - زیبا صحبت کردن)

پیش به سوی جامعه ی آرمانی

#جامعه_ی_آرمانی

جامعه ی آرمانیکودک و موفقیتمرتضی باقری زادهتربیت فرزندتربیت کودک
بسم الله الرحمن الرحیم.مرتضی باقری زاده هستم، متولد 1361/5/12. تمام تلاشم را می کنم که به مردم عزیز کشورم کمک کنم که زندگی بهتری را داشته باشند. سال ها است که در شغل معلمی، در مقطع دبستان مشغول هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید