داشتم با همسرم بر سر موضوعی صحبت می کردم.
اوایل بحث، خیلی مشکل نداشتیم؛ اما کمی که گذشت و اختلاف نظرها بیشتر شد، کم کم اوضاع طوفانی شذ.
یکی اون می گفت و یکی من.
دیگه اصلا به فکر این نبودیم که از این بحث کردن، نتیجه ای بگیریم؛ و فقط می خواستیم روی همدیگه رو کم کنیم.
با این که می دونستم بعضی از حرف هاش درسته، اما از آن جا که حس می کردم که به من توهین شده، دیگه نمی خواستم قبول کنم که راست می گه.
خلاصه کلی جر و بحث و دعوا و در نهایت، بدون این که به کوچکترین تفاهمی برسیم، میز گفت و گو را رها کردیم و هر کدوم رفتیم، دنبال کار خودمون.
من یه گوشه نشسته بودم و داشتم تو گوشیم می چرخیدم.
با خودم گفتم: بذار تو اینستا بچرخم ببینم مطلبی در مورد گفت و گو و جر و بحث نداره.
همین جوری که داشتم می گشتم، یه وقت چشمم خورد به صورت حاج آقای مسجد.
کفتم دمش گرم، چی همه جا هم فعاله.
صفحه را باز کردم.
دیدم که بله، حاج آقا در اینستا صفحه باز کرده و تو اینستا آموزش می ده.
دیدم زیر یکی از پست هاش نوشته، گفت و گوی صحیح.
فیلم رو باز کردم.
فیلم این بود: حاج آقا ابتدا سلام کرد و بعد رفت سراغ اصل مطلب.
گفت: می دونم که یکی از بزرگترین مشکلاتی که بین زن و شوهر ممکن است اتفاق بیفتد، بحث تحمل نکردن یکدیگر در گفت گوهاس.
علتش هم اینه که متاسفانه بلد نیستند که چگونه با هم گفت گو کنند.
خیلی ها که از همن اول، با ذهنیت غلبه و شکست دیگری وارد صحنه می شوند.
یعنی هنوز ننشسته، به همسرش می گوید: ببین اختلاف من با تو اینه که...
اما این روش مورد تایید قرآن نیست.
ما در تفسیر نور، سوره ی عنکبوت، آیه ی ۴۶ می خوانیم: در گفتگوها، قبل از اظهار عقیده و نظر، آنچه را که مورد اتفاق است مطرح کنیم. عنکبوت/۴۶: تفسیر نور.
یعنی وقتی می خواین با کسی گفت و گو کنید، ابتدا بروید سراغ نقاط مشترکی که هر دو نفر قبول دارید، که هر وقت بر سر موضوعی به اختلاف خوردید، با کمک آن نقطه ی اشتراک اختلاف نظر را حل کنید.
و نکته ی مهم دیگر این که چرا همان اول شروع می کنید به انتقاد کردن؟
شروع می کنید به گفتن ایرادات طرف مقابل؟
و این ضرب المثل را در ذهنتان تکرار می کنید که، گربه را باید دم حجله کشت؟
ببینید این رفتار را دین تایید نمی کنید.
به این مطلب دقت کنید: حتّى در گفتار، سخن خویش را از خوبىها آغاز کنیم. قصص/۸۴: تفسیر نور.
یعنی اول از خوبی ها بگو، از زیبایی ها بگو، از مهربانی ها بگو.
اجازه بده که طرف مقابل شمشیر را کنار بگذاره؛ و بعد ببین چه قدر راحت تر می تونی بحث رو پیش ببری.
و نکته ی دیگ این که، کمی قبل از گفت و گو از همسرت تعریف کن.
خوبی هایش را به رخش بکش.
نقاط مثبت را قبل از نقاط منفى بازگو کنید. نمل/۲۷: تفسیر نور.
پس اول زیبایی ها، و بعد گفت و گو.
خلاصه ی بحث این شد که برای گفت و گو کردن، ابتدا بیان خوبی ها؛ و بیان نقاط مثبت طرف مقابل؛ و بعد پیدا کردن نقاط مشترک، و بعد شروع بحث.
این صحبت ها که تمام شد، بلند گفتم: دمت گرم.
همسرم نگاهی به من کرد و گفت: قاطی کردی!
خواستم جوابش را بدهم که، یاد مطلبی که حاج آقا گفته بود افتادم.
رفتم با شیوه ای که از حاج آقا یاد گرفتم، گفت و گو را شروع کنم.