ازدواج یک فرایند مهم در زندگی انسانهاست و در همۀ زمانها و فرهنگها به اشکال گوناگون رواج داشته است. امر ازدواج از نظر اجتماعی بهعنوان پیوندی با ثبات و هدفمند، میان زن و مرد در بستر خانواده شناخته میشود که در سالهای اخیر، در همۀ ابعاد، دستخوش تغییر و تحوّل شده است.
همنشینی و دوستیِ آزادانۀ دختر و پسر میتواند دشواریها و گرفتاریهایی برای آنان ایجاد کند و آنها را از مسیر عادی زندگی دور سازد. در این مشکلات، دختران به مراتب بیشتر از پسران دچار آسیبهای روحی، اجتماعی و در مواردی جسمی و بهداشتی میشوند که بر زندگی شخصی و خانوادگی آنها اثرات منفی کوتاهمدت یا بلندمدت میگذارد.
یکی از مهمترین عوامل شکلگیری و گسترش این روابط، شبکههای اجتماعی تحتِ وب است. شبکههای اجتماعی افراد را بر طبق وابستگیهای خاصّی به یکدیگر متّصل میکند. این وابستگیها میتواند اهداف و علایق یا مسائل مادّی، اقتصادی، اجتماعی یا مذهبی باشد. نوع ارتباطی که در شبکههای اجتماعی شکل میگیرد، علاوهبر خود افراد، به این زمینهها نیز بستگی دارد.
از آثاری که حضور جوانان در فضای مجازی بر مسالۀ ازدواج و خانواده دارد، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
یکی از پیامدهای منفیِ گرایش افراطی به شبکههای مجازی، تضعیف بنیانهای اخلاقی-معنویِ فرد و جامعه و کاهش تقوا و اخلاقمداری است. اکثر انسانها برای دور ماندن از رفتارهای نابهنجار یا رفتن به سمت رفتارهای مثبت و سازنده، نیازمند منابع انگیزشی و کنترلی بیرونی هستند. شمار کمی از افراد میتوانند با تکیه بر منابع معرفتی، اخلاقی و تربیت درونی خود، در برابر تمایلات و مشوّقهای نامناسب، خویشتندار باشند و خود را به سمت مسائل مطلوب بکشانند.
در فضای مجازی، افراد بهیکباره تغییر نگرش و رفتار نمیدهند؛ بلکه تغییرها آرام و تدریجی صورت میگیرد. عادیشدن روابط جنسی در فضای مجازی همپا با سستشدن باورها و نگرشهای دینی و سایر منابع کنترل اخلاقی درونی رخ میدهد. این نکته حائز اهمیت است که بدانیم تقریباً تمام ارتباطهای زن و مرد، به هر دلیل و بهانهای که باشد، با واسطهگریِ انگیزهها و انرژیهای جنسی-عاطفی صورت میگیرد و انکار این امر یا توجیه روابط غیرضروری، واقعیت را تغییر نمیدهد. بسیاری از افراد تلاش میکنند تا ارتباط با جنس مخالف را به صورتهای گوناگون توجیه کرده و خود را از متأثّربودن از انگیزههای جنسی در اینگونه ارتباطها مبرّا بدانند، اما روشن است که این توجیهها واقعیت انگیزههای ارتباطی با جنس مخالف را تغییر نمیدهد، بلکه نوعی خودفریبی و پنهانکاری در پی دارد.
پیامد دیگری که به دنبال ارتباطهای جنسی-عاطفی مجازی ایجاد میشود، احساس بدبینی به جنس مخالف است. مختصات فضای مجازی تسهیلکنندۀ ورود نامحسوس و آرام به روابط عاطفی-جنسی و اعتیاد به هوسهای کوتاه و دلبریکردنهای مکرّر از جنس مخالف است و از سوی دیگر، چنین روابطی اکثراً پایدار نبوده و به سرانجام مشخصی نمیرسد؛ درنتیجه، افراد کمکم نسبت به جنس مخالف احساس بدبینی میکنند. این افراد ممکن است در انتخاب همسر و زندگی با او، سختگیرانه یا سهلانگارانه رفتار کنند.
یکی دیگر از پیامدهای گرایش جوانان به ارتباطهای مجازی، کاهش رغبت به ازدواج و درنتیجه، کاهش نرخ باروری، پیری جمعیت و کاهش جمعیت جوان کشور است. این امر به مسائل مهمی در حوزههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی منتهی میشود که لازم است در سطح سیاستگذاریهای کلان، به آن توجه شده و برای آن چارهجویی شود.
ارتباطهای عاطفی-جنسی در فضای مجازی غالباً به آسیبهای جدّی روانی و اجتماعی منتهی میشود. بسیاری از دخترانی که در فضای مجازی گرفتار دوستی با پسران میشوند، پس از قطع ناگهانی ارتباط و ناکامی در رسیدن به رویاپردازیهای خود، دچار افسردگی، احساس حقارت، احساس سوءاستفاده و سرخوردگی، تنفر از جنس مخالف و خشم مداوم میشوند. این امر به سلامت روانی، عزّت نفس، اعتماد به نفس و شخصیت آنان آسیب میزند و ممکن است زمینههای برخورداری از یک زندگی سالم و رضایتبخش را از آنان سلب کند. پیشنهاد میکنیم سری به مقاله شکارچیان آنلاین بزنید!
ناگفته روشن است که آشنایی و ازدواج از طریق اینترنت و اکتفا به اطلاعات محدود رد و بدل شده، نمیتواند زندگی پایدار، امن و مطمئنی را پایهریزی کند. شاهد بارز این مدعا، افزایش روند طلاق در جامعه همراه با گرایش برخی افراد به سوی آشنایی با یکدیگر از طریق اینترنت و به عبارت دیگر ازدواجهای اینترنتی است.
باید پذیرفت این گونه ازدواجها به دلیل مبتنی نبودن بر پایههای فرهنگی و ارزشی جامعه و عدم آشنایی افراد با یکدیگر و ارزشهای خانوادگی همدیگر، باعث از بین رفتن رابطه و آسیبهای بعدی میشوند که این موضوع و ساماندهی قانونی و فرهنگی آن در جامعه توجه جدیتر و بیشتری را میطلبد.