باتوجه به اهمیت روزافزون بازیهای دیجیتال، باید به درک واقعی از موقعیت خودمان در این عرصه برسیم تا بهترین تصمیمات را اتخاذ کنیم.
دغدغهی بازیهای دیجیتال در جامعهی مدرن امروز، همیشه در حوزهی فرهنگ وجود داشته است. از این پدیده، در مواردی به عنوان پیشرفتهترین رسانه یاد میشود. چرا که علاوه بر اینکه حاصل اکثر هنرهای دیگر (من جمله موسیقی، سینما و…) در آن وجود دارد، خاصیت غوطهوری را در مخاطب ایجاد خواهد کرد. به این معنا که شخص، شرایط، مکان، زمان و حتی شخصیتهای گوناگونی را در قالب بازی تجربه میکند.
آقای متین حیدری در اولین جلسه از سلسله نشستهای بررسی مسائل کودکان و نوجوانان با تاکید بر این مسئله که خاصیت اینگونه از بازیها در میان رسانهها منحصر به فرد است، افزود که پیشرفت روزافزون بازیها خصوصا در ابعاد فنی، باعث شده تا روز به روز مرز بین بازی و واقعیت از بین برود. تولید لباسهای منتقلکنندهی حس لامسه، واقعیتهای مجازی، بازیهای ابری و… گواهی بر این ادعا هستند.
تمامی این موارد از اهمیت بازیهای دیجیتال در عرصهی فرهنگ و لزوم اصلاح رویههای غلط پیشین حاکمیت در این حوزه حکایت دارد. وی در ادامه خاطر نشان کرد که علاوه بر موضوع فرهنگ، بازیها دارای ابعاد سیاسی و اقتصادی نیز هستند. چه بسا کشورهایی مانند لهستان که حضور خود را در عرصهی بازیها همزمان با ایران آغاز کردند اما اکنون به جایگاهی دست یافتهاند که این صنعت بخشی از بودجهی کشورشان را تامین میکند. یا به لحاظ اقتصادی، به فرض مثال بازی call of duty رکورد فروش فیلم avatar را در یک شب شکست. او در ادامه، با تاکید بر اهمیت ابعاد مختلف بازیها، به بررسی عملکرد ایران در این زمینه پرداخت.
آقای حیدری بحث را با معرفی بنیاد ملی بازیهای رایانهای پیش میبرد. بنیاد ملی، در سال ۸۵ تاسیس میشود و بعد به عنوان متولی اصلی بازیهای رایانهای در ایران، به کار خود ادامه میدهد. در مرحلهی اول هدف بنیاد افزایش تعداد بازیها بود. اما در مرحلهی دوم، همین هدف با رویکرد صنعتی به بازی پیگیری میشود. حیدری تاکید کرد که در این مرحله، فاقد چرخهی کامل صنعت بودیم. ذائقهشناسی مخاطب ضعیف بود و برخی بازیها اصلا فروش نمیرفتند. ضمن اینکه برخی بازیها هم ناشر نداشتند. همهی اینها موجب میشد که چرخهی ایجاد ارزش افزوده و دریافت سود، ناقص باشد و بنیاد به جای اصلاح این موارد، حمایتهای خود را بالا میبرد تا تعداد بازیها افزایش پیدا کند و این حمایتها اعم از دادن بودجه، نظارتهای پسینی و جلوگیری از سختگیریها بود. او ادامه داد که این روند، باعث شده بود افراد برای دریافت حمایتها به بازیسازی روی آورند و برای سود بیشتر، محتواهای نامناسب اما عامه پسند ایجاد کنند. چرا که نظارتها هم با سختگیری همراه نبود. در مرحلهی سوم، همگام با کم شدن بودجههای نهادها و اوضاع کلی سیاسی-اقتصادی کشور، بنیاد به دیدگاه متعادلتری رسید. در این دوره، برای اینکه کیفیت بازیها بهتر شود، انستیتوی رشد بازی، با هدف تربیت بازیسازان ایجاد شد و نظارتها افزایش یافت و برخلاف دو دورهی قبل، کیفیت و کمیت همزمان با هم مورد توجه قرار گرفتند.
?
نویسندهی پایاننامهی سیاستهای کلان جمهوری اسلامی در حوزهی بازیهای دیجیتال، در ادامه به چند ایراد کلی این بنیاد اشاره میکند. او یکی از مشکلات اصلی بنیاد را در نیروی انسانی میداند. شرایط سیاسی اقتصادی کشور باعث میشود تا نیروهای بازیساز، برای دریافت سود به خارج از کشور مهاجرت کنند. همچنین آموزش در این بنیاد بیشتر در بعد فنی و برنامهنویسی است و آموزشها در حوزهی ایدهپردازی و کارگروهی و تعامل به شدت ضعیف است و این مسئله در بازیهای کنسولی و کامپیوتری نمود بیشتری دارد. همچنین بازیسازان، فاقد نگاه همهجانبه به بازیها هستند. به فرض مثال در بازیهای ایدئولوژیک، با اضافه کردن اندکی از شعائر دینی، بدون توجه به مکانیزمهای اصلی، بازی را ایجاد میکنند. درصورتی که همهی ابعاد بازی باید مورد توجه باشند. چه بسا یک کار در ظاهر اسلامی، بسیار ضد فرهنگ عمل کند چون سازوکار اصلی بازی، ضد فرهنگ است.
در بعد دیگر، وی به جایگیری غلط بنیاد ملی بازیها در حاکمیت اشاره دارد. او متذکر میشود:« ایراد این است که این بنیاد خصولتی است. هرجا حاکمیت نمیخواهد با آن همکاری کند، میگوید خصوصی است و آنجایی که فعالیتهای درآمدزای خصوصی میخواهد انجام دهد میگوید دولتی هستی و نمیتوانی!»
افزون بر موارد فوق، خلا قوانین مشخص هم در این حوزه به شدت احساس میشود. آقای حیدری به اجراپژوهی تنها قانون موجود در عرصهی بازیها (سند ملی بازیها) ارجاع میدهد و بیان میدارد که طبق این پژوهش، ۸۵ درصد همین سند هم حتی اجرا نمیشود. از دلایل عمدهی این مسئله، کلیبودن قوانین و عدم انطباقپذیری با شرایط عینی و همچنین به روز نبودن آن است. این مسئله بر موانع کار بازیسازان میافزاید. چرا که خطر عدم اخذ مجوز (به دلیل شفاف نبودن و از پیش معین نبودن معیارهای صدور مجوز)، همیشه آنان را تهدید میکند. در کنار این مشکلات ساختاری، چند متولی بودن عرصهی بازی، موجب عدم تمرکز انرژی و تلاش نهادهای مختلف و هدررفت آنها میگردد. بهتر است که تمامی این تلاشها از یک دریچه اعمال گردند.
آخرین ایرادات اما بیشتر متوجه تیمهای بازیسازی است. شرکتهای بازیسازی رویکرد درستی به این عرصه نداشتند و این مسئله حاصل کمتجربگی و حمایتهای بیتبصرهی بنیاد بوده است. علاوه بر این، این شرکتها و تیمها، رقابت و تعامل ویژهای با هم ندارند هرچند که به گفتهی آقای حیدری، اکنون اتفاق خوبی افتاده و یک ساختار همگرا ایجاد شده است. یعنی به جای اینکه به یک شرکت بودجه داده شود و آن بودجه تلف گردد، به تیمها ابزار و زیرساخت میدهد. کمکهای مالی دقیق و جیرهبندی شده هستند و یکی از تسهیلات، ایجاد امکان همکاری و تعامل با دیگر شرکتها است. اما باز هم به صورت کلی تعامل تیمها با یکدیگر ضعیف است.
?
آقای حیدری به جهت ارائهی راهحل میگوید:«ما امکان اصلاح تمام این مشکلات را از طرف بنیاد ملی و بازیسازان نداریم اما در سه محوریت کلی امکان تلاش برای بهبود وضعیت هست.»
طبیعی است که مشکلات اقتصادی سیاسی به طور وسیع موجب مهاجرت نیروی انسانی میگردد. عرصهی بازیسازی هم از این قاعده مستثنی نیست. اما سیاستگذاری در این بخش به شدت کلان است و مورد بحث ما نیست و از توان بنیاد ملی و متولیان بازیسازی خارج است. اما در همین راستا متذکر میشوند که با دادن مزایای آموزشی، زیرساختی، ابزارها و امکانات، همچنین دادن تسهیلاتی که لزوما اقتصادی هم نیستند و در توان نهادها میباشند، میتوان اشتیاق و امنیت شغلی افراد را برای حضور در عرصهی بازیسازی تقویت کنیم.
محوریت بعدی از نظر ایشان، تلاش در راستای آزاد کردن عرصهی بازیسازی است. ایشان در ادامه کافه بازار را مثال میزنند که سیاستگذاریها در آن نه از طرف حاکمیت، بلکه توسط خود بازیسازان و صنف آنها مدیریت میگردد و این قشر آگاهی بیشتری نسبت به ذائقهی مخاطبان و باقی مسائل موثر در این زمینه دارند. باید ورود حاکمیت به این عرصه را به حوزهی نظارت تقلیل دهیم. در اکثر کشورها هم صنعت بازیها توسط نهادهای صنفی بازیسازی کنترل و مدیریت میگردند.
و اما راه حل آخر. در کشور ما حساسیت خانوادهها نسبت به موضوع بازی بسیار بالا است. همین مورد موجب کوچک کردن صنعت بازیسازی خواهد شد. فلذا باید سامانه های ارزیابی دقیقی شکل بگیرند که بتوانند اطلاعات جامعی را در مورد بازیها به خانوادهها ارائه دهند. و ذهنیت درستتری برای آنان ایجاد کنند.