در دورانی که بیماری ایبولا[۱] و آنفلوآنزای مرغی شایع شده بود، ما برای معلّمان و والدین راهنماییهایی نوشتیم، این راهنماییها در مورد این بود که چگونه درباره وقایعی که داشت اتفاق میافتاد و شدیداً توجه رسانهها را جلب کرده بود، صحبت کنند. ویروس کرونا (covid-19) یک بحران بهداشتی بینالمللی اعلام شده است، این موضوع بار دیگر آن توصیهها و راهنماییها را پراهمیت کرد. در این مقاله ما توصیههایی را در مورد چگونگی صحبت با کودکان در مورد ویروس کرونا جمع کردهایم. پیش از آن در مقدمه میخواهیم یادآوری کنیم که ممکن است کودکان در کشورهایی که این ویروس در آن منتشر شده، خویشاوندان یا دوستانی داشته باشند. معلمان باید از این موضوع آگاه باشند، برای مثال با سوال کردن در کلاس. نه به خاطر این که باید با آنها به گونه خاصی رفتار کرد بلکه به این خاطر که میتوانند آگاهی دهندگان مفیدی باشند. همچنین حضور دانشآموزانی از کشورهایی که شدیداً تحت تأثیر این مسئله قرار گرفتهاند ممکن است سطح بالاتری از توجه و گفتگو در این باره را در کلاس ایجاب کند.
توصیه هایی به معلمان و والدین
بیماری مسری کرونا توسط سازمان بهداشت جهانی، یک بحران بینالمللی برای سلامت عمومی اعلام شده است. میزان شیوع آن به طور وسیعی توسط رسانهها پوشش داده میشود که ما به والدین توصیه میکنیم در مورد آنچه در جریان است با بچهها صحبت کنند و به معلمان توصیه میکنیم به میزان شیوع در کلاس اشاره کنند. هرچه که کشورها بیشتر و بیشتر شهروندانشان را به کشور بازمیگردانند، مرزها را میبندند، شرکتها از قرنطینه خودخواسته دفاع میکنند و شرکتهای هواپیمایی پروازهایشان را متوقف میکنند، وحشت عمومی از شیوع آن افزایش مییابد.
در چنین وضعیتی مهم است که ترس بچهها جدی گرفته شود. در حالی که خیالات و رؤیاپردازیها در مورد بیماری باید توسط معلمان و والدین مورد توجه قرار بگیرد، نیاز است که واقعیتها نیز گفته شود. ترسی که توسط ویروس کرونا ایجاد شده شبیه ترسی است که بیماریهای واگیردار قبلی مثل آنفلوآنزای مرغی و خوکی به وجود آورده بودند. در حال حاضر متخصصین هنوز در حال تلاش برای شناخت این ویروس هستند. ویروس کرونا شباهتهایی به ویروس سارس (سندروم تنفسی حاد) دارد که در سال ۲۰۰۳ شیوع یافت. دانشمندان امیدوارند که این شباهت بدین معنا باشد که خطر شیوع آن از طریق کسانی که علایم خفیف و متوسط این بیماری را دارند کمتر باشد. فایده این موضوع این است که متخصصین بهداشت میتوانند روی موارد شدیدتر متمرکز شوند. بسیاری از مردم به دنبال بیمارستانها و مراکز درمانی هستند به همین خاطر پزشکان نگران آن هستند که این مکانها جایی باشند که ویروسها دیگران را آلوده کنند برای همین از کسانی که علایم خفیف و متوسط دارند خواسته شده است که در خانه بمانند.
اگرچه هنوز خطر شیوع این بیماری به طور کامل شناخته نشده است اما ترس از آن به سادگی گسترش مییابد. دولت و مقامات بهداشتی تمام تلاش خود را میکنند که علیه این بیماری اقدامات متقابل را انجام دهند و در موردش اطلاعرسانی کنند اما همچنان وقتی استانهای جدید به طور مستمر موارد مبتلا را گزارش میکنند وحشت میان مردم موج میزند.
هنگامی که مسئولین بهداشتی برای مقابله با بیماریهای واگیردار برنامهریزی میکنند، کارشان این است که برای بدترین سناریوها آماده باشند. اغلب بهترین کار این است که جلوی ورود بیماری را در مرزهایمان بگیریم. در عین حال قابل انکار نیست که این بیماری، خطرناک است حتی اگر ریسک شیوعش کم باشد. اما چون ما با چگونگی مواجه با چنین خطراتی ناآشناییم، تردید و بلاتکلیفیای پدیدار میشود که باعث ترسیدن خیلیها میشود. هرچه که مردم بیشتری مبتلا شده و میمیرند این ترس بیشتر میشود مخصوصاً وقتی که در نزدیکی ما رخ دهد. وقتی مسئولین بهداشتی تدابیری برای محدودیت و پیشگیری از گسترش ویروس اتخاذ میکنند ترس مردم افزایش پیدا میکند چرا که چنین اقداماتی نوعی پیام احساسی را به جامعه منتقل میکند.
واقعیتهایی در مورد ویروس کرونا
اینجا برخی حقایق در مورد این بیماری آمده است که میتوانید برای کودکان خود توضیحشان دهید، هر چقدر که فرزندتان بزرگتر است بیان جزئیات بیشتری لازم است.
– ابتلا به کرونا باعث عفونت دستگاه تنفسی انسان میشود. این بیماری در بسیاری از مبتلایان فقط با علایم خفیف همراه است، اما بیش از ۲۸۰۰ کشته در سراسر جهان گزارش شده است. دانشمندان معقتدند منشأ اولیه این بیماری حیوانات بوده اند اما میتواند به انسانها هم سرایت کند.
– این ویروس در یک شهر بزرگ در چین (وُوهان) در ماه دسامبر۲۰۱۹ کشف شد، اما اکنون از کشورهای بسیاری موارد بیمار گزارش شدهاند.
– فعلاً اطلاعات کمی در مورد این بیماری وجود دارد به همین خاطر پزشکان و متخصصین بهداشتی بسیاری تلاش میکنند تا جزئیات بیشتر در مورد آن بیابند. این اطلاعات به آنها کمک میکند به طور مؤثرتری خطر گسترش بیماری را کاهش دهند. سؤالاتی که به دنبال پاسخ آن هستند از این قرارند:
. ویروس از کجا آمده است؟
. چقدر جدی است؟ چه کسانی و چطور بیمار میشوند؟ و این بیماری چگونه است؟
. چطور منتشر میشود؟
. آیا ممکن است کسی که هنور علایم بیماری را بروز نداده دیگران را آلوده کند؟
. بیماران چطور باید به بهترین نحو درمان شوند؟ چه تدابیری باید انجام شود تا انتشار ویروس را محدود کند؟
– با وجود همهگیر بودن این بیماری، مهم است که بهداشت دستها را با شستن دستها با آب و صابون یا کرمهای آنتی باکتریال یا هر چیز مشابه دیگری رعایت کنیم.
– در حال حاضر هیچ واکسن یا داروی پیشگیری برای این بیماری وجود ندارد. دانشمندان به طور شبانه روزی در تلاشند تا راه مقابله با این بیماری را پیدا کنند.
همانطور که ویروس منتشر میشود در روزنامهها، تلویزیون و اینترنت نیز به طور گسترده در موردش صبحت میشود. مهم است به یاد داشته باشیم که بچهها صفحات اول روزنامهها را میخوانند، در اینترنت فعال هستند و در مورد آنچه شنیده، دیده و خواندهاند گفتگو میکنند. تیترهای مهیّج، کنجکاوی را بر میانگیزد. ما نمیتوانیم جلوی بچهها را بگیریم تا آن چه دارد رخ میدهد را نبینند، حتی بچههای کوچکتر ۷-۶ ساله آنقدر توان خواندن دارند که بدانند این ویروس خطرناک است و از آن بترسند. حتماً تصاویر و گزارشهایی – مثلاً از بیمارستانها- خواهد بود که برای بچهها ترسناک است، برای همین باید در این باره به بچهها توضیح داده شود. این که اطلاعات منتشر شده در گزارشات با هم اختلافاتی جزئی دارند کمکی به بچهها برای نترسیدن نمیکند چون ممکن است این اطلاعات تنها توسط بزرگسالان خوانده شود. کودکان اطلاعات بسیاری را بدون حمایت شخص بزرگتری برای تفسیر و توضیح آنها دریافت میکنند و از آنجایی که آنها تجربه و دانش کافی برای پردازش اطلاعات دریافتی را ندارند ممکن است به سمت یک سری خیالپردازیها سوق پیدا کنند.
کودکان برای اینکه بفهمند چه اتفاقی در حال وقوع است به کمک بزرگترها نیاز دارند تا سوءتفاهمات برطرف شود و بهتر بفهمند چه خبر است. دلیل این که با کودکان در مورد کرونا صحبت میکنیم این است که به آنها کمک کنیم احساس امنیت بیشتری کنند. این عادلانه نیست که کودکان بیش از ما بزرگسالان از کرونا بترسند در حالی که نیازی به این ترس نیست. به عنوان مثال برای کودکان دشوار است که مسافت و فواصل را به درستی درک کنند. وقتی که آنها میشنوند بسیاری در چین کشته شدهاند، نمیتوانند درک کنند چین چقدر از آنها دور است! البته با شیوع بیماری در کشور خودشان میفهمند که ممکن است نزدیکتر هم بیاید، با این وجود نمیدانند موقعیت اضطراری یا قرنطینه چیست. وقتی مسئولین میگویند آماده مقابله با بیماری هستند یا یک شهر یا یک کشتی در قرنطینه است باید به کودکان توضیح داده شود.
ما به معلمان مدارس ابتدایی توصیه میکنیم که در کلاس به کرونا اشاره کنند. چشم انداز ما این است که لازم است شاگردان در عین حال که احساس امنیت میکنند چیز جدیدی هم بیاموزند. توصیه ما این است که به عنوان یک معلم بررسی کنید که کودکان در مورد این ویروس چه میدانند تا بتوانید سوءتفاهمات احتمالی را برطرف کنید. این روش خوبی است که به آنها درک ابتدایی و پایهای از این ویروس بدهید تا بتوانند بر اساس آن تفکراتشان را بنا کنند. همچنین به آنها امید بدهید: به آنها بگویید که اکنون افراد بسیاری در حال تلاش برای محدود کردن گسترش این بیماریاند و محققان به دنبال یافتن درمانی برای آن هستند.
توصیه میکنیم دو تن از معلمان مدرسه را مسئول پیگیری اخبار و اطلاعات پیشرفتهای جدید در این رابطه و ارائه آن به همکاران کنید. مدرسه میتواند یک نامه حاوی آنچه به کودکان در مورد این ویروس گفته شده طراحی و به والدین ارسال کند.
شما چه میتوانید به بچهها بگویید؟
در ادامه مثالهایی میآوریم در مورد اینکه چطور میتوانید با بچهها در مورد آنچه دارد رخ میدهد صحبت کنید.
ویروس کرونا چیست؟
ممکن است شما اطلاعات و روایتهای بسیاری در مورد ویروس کرونا از رسانههای مختلف مثل روزنامهها، اینترنت یا دوستان خودتان به دست آورده باشید. به همین خاطر است که اکنون افراد بسیاری دارند در این مورد صحبت میکنند. کرونا در چین شروع شد، جایی که چند تَن به این بیماری آلوده شدند. گمان میشود اولین بار این بیماری از حیوانات به انسان منتقل شده است اما نمیدانیم چطور اولین انسانها آلوده شدهاند. چون این بیماری از طریق تماس بین انسانها منتقل میشود و بسیاری هم نمیدانستند چگونه سرایت پیدا میکند، مردم بیشتری مبتلا شدند. این بیماری فقط از طریق فرد بیمار به فرد سالم سرایت میکند. سرایت از طریق تماس دستها یا تماس فرد سالم با مایع بدنی فرد بیمار اتفاق میافتد. مایع بدنی شامل بزاغ دهان، عرق، خون، استفراغ، ادرار، و محتویات روده است. این ویروس چنان جدید است که پزشکان و متخصصان هنوز دارند تلاش میکنند تا آن را بشناسند. بنابراین افراد بسیاری در حال تلاش برای شناخت بیشتر آنند تا بتوانند واکسنی برای این بیماری تولید کنند تا از مردم در مقابلش محافظت کند. در حال حاضر هیچ واکسنی برای کرونا وجود ندارد. کسانی که بیمار میشوند دچار عفونت دستگاه تنفسی شده، سرفه کرده و با التهاب ریه مواجه میشوند. برخی دچار بیماری خفیف میشوند (علایم خفیف) و بیماری برخی شدیدتر است. برخی نیز چنان بیمار میشوند که از شدت بیماری میمیرند. تمام کشورهایی که این ویروس را دارند سخت در تلاشند تا از انتشارش پیشگیری کنند. برای مثال در چین یک شهر با جمعیت میلیونی را قرنطینه کردند تا ساکنان نتوانند آنجا را ترک کرده و دیگران را آلوده کنند. در نتیجه اکنون تعداد افراد کمتری بیمار میشوند. البته این ترسناک است که هنوز به طور کامل این بیماری را نشناختهاند اما خوب است بدانیم افراد بسیاری در تلاشند تا آن را بشناسند. همینطور خوب است بدانید رهبران بهداشت و سلامت جهان یعنی سازمان بهداشت جهانی در تلاشند تا مطمئن شوند کشورها با یکدیگر همکاری میکنند تا ابتلای مردم به آن به کمترین حد ممکن برسد.
مهم است که بدانید اگرچه افراد بسیاری ممکن است بیمار شوند اما تنها تعداد بسیار کمی از آنها میمیرند. پزشکانی که با وزارت بهداشت[۴] همکاری میکنند و کسانی که مسئول مراقبت همه ما در کشور هستند سخت در حال کار و فعالیتند. آنها برنامهریزی کردهاند و آموزش دیدهاند و میدانند اگر کسی در کشورمان به این بیماری آلوده شود باید چه کار کنند، برایش برنامه دارند و برای این که چگونه به بیماران در بیمارستانهای بزرگ کمک کنند آموزش دیده و تمرین کردهاند. چون کسانی که بیماران را درمان میکنند کارشان را بلدند، کسانی که مسئول سلامتی مردم در کشور ما هستند (به آن ها مسئولین بهداشتی میگوییم) میتوانند به ما اطمینان بدهند که ما به عنوان یک کشور خوب عمل خواهیم کرد. اما هنوز ممکن است بزرگسالان در خطر باشند، چرا که وقتی با چیزی بسیار جدید و ناشناخته طرفی هستیم هیچ وقت با اطمینان نمیتوانیم بفهمیم چه اتفاقی در حال وقوع است.
آیا ویروس کرونا خطرناک است؟
بله خطرناک است، اما فقط وقتی که با فرد بیماری در تماس باشید. تمام کسانی که قصد کمک به بیماران را دارند از این موضوع مطلع اند و میدانند چطور از خودشان محافظت کنند. بیشتر افرادی که آلوده شدهاند علائم جدیای از خود بروز نمیدهند اما این بیماری به حدی خطرناک است که برخی جان خود را از دست میدهند. این مطلب در مورد افرادی که از التهابات ریوی رنج میبرند نیز صادق است اما خوشبختانه فقط در مورد افراد بسیار بسیار کمی از آنها. متخصصین بهداشتی که با بیماران در ارتباطند ممکن است آلوده شوند، اما مراقبند تا از آلودگی و بیماری دور بمانند. آنها از شیوع بیماریهای مسری قبلی تجربه کسب کرده و آموختهاند که چطور از خودشان محافظت کنند بنابراین خیلی به ندرت ممکن است متخصصین بهداشتی نیز بیمار شوند.
تا امروز هیچ واکسنی برای پیشگیری از ویروس کرونا وجود ندارد البته پزشکان سخت در تلاشند تا آن را بسازند.
چرا این همه در مورد این ویروس صحبت میشود؟
دلیل این که بزرگسالان این قدر در مورد آن نگرانند این است که انسانهای بسیاری در سراسر جهان به این ویروس آلوده شدهاند. آنها نگران گسترش ویروسند. هر چیزی که تهدید به نظر برسد و هرچیزی که کاملاً شناخته شده نباشد ممکن است ترسناک به نظر برسد و باعث بلاتکلیفی و اضطراب شود. پس دلیل این که گزارشات بسیاری در رسانهها در این رابطه هست چیزی است که گفته شد، یعنی ابتلای افراد زیاد و ناشناخته بودنش، که ممکن است در ما احساس ترس و آشفتگی ایجاد کند. اگرچه کسانی که مسئول سیستم بهداشت و سلامت ما هستند معتقدند که این بیماری برای بسیاری از مردم کشور خطرناک نیست اما همچنان باید برای کمک به مردم در شرایطی که تعداد بیشتری آلوده شدند آماده باشند.
بچهها چه کار میتوانند بکنند؟
بزرگسالان مسئول مقابله با این بیماری هستند. کسانی که بسیار بیمارند در بیمارستانها تحت مراقبت قرار میگیرند اما از کسانی که علائم خفیف دارند خواسته شده است که در خانه بمانند و به مراکز درمانی و بیمارستانها نروند. بنا بر این نیازی به نگرانی نیست. اگر پدر و مادر شما در بیمارستان یا مراکز درمانی کار میکنند مطمئن باشید میدانند که چگونه با چنین بیماریهایی دست و پنجه نرم کنند. همچنین میدانند که چطور از خودشان در مقابل ابتلا مراقبت کنند.
با این همه هنوز کارهایی هست که میتوانید انجام دهید:
. مراقب باشید که شایعات و خبرهای غلط در مورد این ویروس را منتشر نکنید.
. تلاش کنید کودکان کم سن خود را نترسانید.
. مانند دورانِ قبل از شیوع این ویروس بازی کنید و سرگرم باشید و سعی کنید در مورد وضعیت فعلی هرچه ممکن است کمتر فکر کنید.
. در مورد آنچه میگذرد با بزرگسالان صحبت کنید. از صحبت با آنها در مورد این ویروس یا هر نگرانی دیگری که ممکن است داشته باشید نترسید و خجالت نکشید.
. اگر در این باره خیلی زیاد فکر میکنید، میتوانید با مشاور یا مسئول بهداشت مدرسه یا والدینتان در مورد این که چه کار کنید صحبت کنید. یک روش خوب این است که زمان مشخصی را برای فکر کردن در مورد نگرانیهایتان اختصاص دهید و نامش را زمان نگرانی بگذارید – در حد ده دقیقه– و اگر این افکار خارج از زمان نگرانی به ذهن شما رسید به خودتان بگویید: «من باید در این مورد تو زمان نگرانی فکر کنم». اگر هر زمان که این افکار به سراغتان آمد این کار را انجام دهید در نهایت به طور خودکار این اتفاق میافتد!
توصیههایی برای معلمان پیشدبستانی
بچهها دانشمندند، آنها میشنوند، میبینند، میخوانند و بر این اساس به نتایجی میرسند. در واقع آنها دانشمندانی هستند به روشی جدید و متفاوت از ده سال پیش. اینترنت به بخشی از زندگی روزمره تبدیل شده است. پدربزرگی میگوید نوه چهار سالهاش پرسیده است که آیا او یادگرفته که چگونه در وب جستجو کند یا نه؟! این بخشی از زندگی هر روز خانواده است. قطعاً بسیار مهم است که به تحقیقات بزرگترین بچههای مهد کودک در مورد کرونا گوش کنیم. ما میدانیم که بچههای مهد میتوانند از اخبار ترسناک آگاهی پیدا کنند. این آگاهی ممکن است از سخنان و اطلاعات بیان شده توسط تلویزیون، رادیو یا صحبتهای بزرگترها به دست آید. معمولا برادران و خواهران بزرگتر یا دوستان کودکان در مورد این بیماری صحبت میکنند یا اخبار را بازگو میکنند آن هم به روشی غلط. کودکان فکر میکنند آنچه در حال وقوع است ترسناک است اما نمیفهمند این مسئله تا چه حد باید نگرانشان کند.
توصیه میکنیم که سعی کنید بفهمید بزرگترین بچههای مهد کودک در مورد این ویروس چه شنیدهاند. از بچهها در مورد محتوای اخبار سوال کنید، از این طریق میتوانید سوءتفاهماتشان را برطرف کنید. اگر کودکان تمایلی به موضوع نشان ندادند اشکالی ندارد که رهایشان کنید، اما شما نمیدانید آیا به این موضوع تمایل دارند یا نه مگر این که با آنها در مورد آنچه که در این رابطه میدانند صحبت کنید.
بچههای کوچک دانش و تجربه کافی برای تفسیر اطلاعاتی که دریافت میکنند ندارند، برای همین ممکن است به طور غیر ضروری بترسند و گیج شوند. این که بدانیم کودکان به راهنمایی ما بزرگترها نیاز دارند خیلی کمک کننده است. راهنماییهایی که در فهم اطلاعاتی که از دیگران و رسانهها دریافت میکنند کمکشان کند. آنها به فهم حقایق و توضیحاتی نیاز دارند که بتواند ترس و سردرگمی غیرضروریشان را کاهش دهد.
توصیههای عمومی برای صحبت با کودکان
اگر فکر میکنید که ممکن است به خاطر آن چه دارد اتفاق میافتد ترسیدهاند باید به عنوان یک بزرگسال فعالانه آنچه کودکان در مورد وضعیت فعلی فهمیدهاند را ارزیابی کنید. وقتی رسانهها اخبار و صحبت در مورد بیماری را به خانه میآورند اخبار مناطق دوردست ممکن است بسیار نزدیک به نظر برسد. به یاد داشته باشید همه روزنامهها یک صفحه کودکان دارند آن هم همان صفحه اول است! همه بچههایی که سواد خواندن دارند، از طریق دکههای روزنامه فروشی یا میز صبحانه با آن مواجه میشوند. در واقع روزنامههایی که صفحه اول بدی دارند نباید در دید بچهها باشند.
در مورد این که چطور وقتی فرزند شما تیترهای بزرگ روزنامه یا وبسایتها را میبیند یک مکالمه را با آنها شروع کنید فکر کنید. حالا که نمیتوانیم از آنها در مقابل رسانهها محافظت کنیم، باید کمکشان کنیم مطالبش را به درستی درک کنند و بفهمند تا آرام شوند. همچنین شاید لازم باشد در مورد این که قصد دارید به بچههایتان چه بگویید با دیگر بزرگسالان صحبت کنید.
قلابهای ذهنی خوب کلمات و مفاهیمی هستند که به کودکان اجازه میدهند مسائل را در سطح خودشان بفهمند. با قلابهای خوب، یک کودک میتواند بسیاری از ترسها و نگرانیهای غیرضروریش را تعدیل کند و در مورد آنچه نگرانش کرده صحبت کند. در مورد کودکان کوچکتر ممکن است جملات اطمینان بخشی مثل «من نمیترسم، پدر و مادرم مریض نمیشن، الآن همه دارن تلاش میکنن که نذارن بقیه مریض بشن» لازم باشد. لازم است به کودکان بزرگتر توضیح دهید چرا احساس امنیت میکنید.
اگر بچهها سوالاتی دارند از پرسیدن نترسید و جوابهای صادقانهای برای پرسشهایشان داشته باشید. اگر جواب سوالی را نمیدانید، بگویید نمیدانم یا بگویید جوابش را پیدا میکنم. بچهها تجربیاتشان را از طریق سوالات به دست میآورند و اغلب اوقات در مورد یک چیز چندین بار سوال میپرسند تا بهتر اطلاعات را بفهمند.
اگر رابطه عاطفی قوی بینتان وجود دارد ممکن است کودکان توضیحات را در حافظهشان ذخیره نکنند. آنها نیاز دارند که این توضیحات را چندین بار بشنوند. اگر هر بار توضیحاتتان را خیلی تغییر دهید بچهها گیج میشوند. همانطور که اینطور توضیحات باید سازگار و نامتناقض باشند، بدترین اطلاعات باید در اولین بخش این گفتگو بیان شوند. این بیماری، بیماریای است که انسانهای بسیاری در چین و دیگر کشورها به آن مبتلا شدهاند و بعضیهایشان مردهاند. بنا بر این بیماران نباید با دیگر انسانهایی که ممکن است آلوده شوند باشند. همچنین کسانی که به بیماران کمک میکنند باید از خودشان مراقبت کنند. (دهانشویه، شستن دستها، ضدعفونی کننده و…). در این صورت بیماری نمیتواند به راحتی به دیگران سرایت کند. بچهها بهترین نسخه بزرگسالی ما را میخواهند و لیاقتش را دارند. به آنها بگویید در کشور ما خیلی سخت است که بیمار شویم و مسئولین هر کاری از دستشان بر بیاید انجام میدهند تا از مریض شدن همه پیشگیری کنند، با این حال حتی اگر هم کسی بیمار شود پزشکان و بیمارستانها کارشان را بلدند و میدانند چه باید کرد.
هدف گفتگو با کودکان این است که به آنها کمک کنیم وضعیت موجود را بفهمند و احساس امنیت کنند. باید مطمئن شویم این امر اتفاق میافتد. وقتی که گفتگو با آنها را شروع میکنیم و با آنها در مورد ترسهایشان صحبت میکنیم با ید برایشان توضیح دهیم که ما برای این که به آنها کمک کنیم بر افکار مشکل سازشان غلبه کنند داریم این کار را انجام میدهیم. هدف این نیست که احساسات قویای برانگیزیم، هدف این است که چنین احساساتی را که اکنون کودک دارد کاهش دهیم.
ویروس کرونا اول در یک شهر چینی کشف شد. از آن پس در چندین کشور مختلف از جمله کشورهای اروپایی منتشر شده است. دانشمندان معتقدند این ویروس از حیوانات به انسانها منتقل شده است (معمولا به خفاشها اشاره میکنند) اما در این باره کاملا مطمئن نیستند. آنها میدانند که اکنون بین انسانها منتشر میشود. پزشکان همچنان در حال تلاش برای شناخت این بیماری هستند.
از آنجایی که بچهها تا کنون با کسی که بیماری کرونا داشته باشد در ارتباط نبودهاند، کارهای کمی هست که خودشان بتوانند انجام دهند. هنوز هم در این موقعیت میتوان گفت مهم است که هنگام خروج از دستشویی دستهایشان را بشویند. اگر سرما خوردهاند موقع سرفه جلوی دهانشان دستمال بگیرند (بعضی میگویند درون آرنجشان سرفه کنند ولی تعدادی از متخصصین با این کار مخالفند)، زیرا بیماریهایی که خطرناک نیستند مثل آنفلوآنزا و سرماخوردگی میتوانند از طریق مایعات بدن منتقل شوند.
بزرگسالان میتوانند از این موقعیت برای آموزش دادن چیزهایی در مورد بدن انسان به کودکان استفاده کنند و به آنها بگویند وقتی کسی بیمار میشود چه اتفاقی میافتد و چگونه بخشهای مختلف بدن با هم کار میکنند تا ما را زنده نگه دارند. بچههایی که در مورد مرگ سوال میپرسند باید توضیحات سادهای در مورد آنچه موقع مرگ در بدن رخ میدهد بشوند؛ اینکه همه اندامهای حیاتی از کار میافتند، این که شخص مرده دیگر نمیتواند دردی احساس کند، این که کسی که مرده دیگر نمیتواند بازگردد.