سومین جلسه از جشنواره نوروزی کدومو در دوم فروردین ماه سال ۱۴۰۰ برگزار شد. در این جلسه، به بررسی انیمیشن پارک عجایب(سرزمین عجایب) پرداخته شد که در طی آن اساتید دعوتشده و خانوادهها نظرات خودشان را دربارهی ویژگیهای متنوع آن بهخصوص نکات تربیتی آن بیان کردند.
برای شرکت در این رویداد، عدد ۱ را به سامانهی ۵۰۰۰۴۶۸۶ بفرستید!
میهمانان این جلسه، آقای میرسبحان سادات، روانشناس و رواندرمانگر و آقای احسان کاوه، تهیهکننده و متخصص انیمیشن بودند.
آقای احسان کاوه در شروع گفت: پایه و اساس این اثر بر مبنای روانشناسی کودک است. برداشت آزادی از آلیس در سرزمین عجایب ولی به لحاظ دانش روانشناسی و فنی به روز شده. این انیمیشن کار شرکتهای بزرگ انیمیشن سازی مثل پارامونت است که قدمت دیرینهای دارد. کار از لحاظ کیفی نمره بالایی دارد. دو نکته در این انیمیشن به لحاظ محتوایی خیلی مهم است. یکی اینکه در انیمیشنهای اخیر جلوههای روانشناسی کودک خیلی پررنگ شده. دوم اینکه تاکید بر دخترها و زنان توانمند و قدرتمند است. در سینمای امریکا همواره شاهد جریان سازیها بوده ایم، مثلا از اوایل قرن جدید در کارهای اصلی و رسمیتر میبینیم که به شدت بر ارزش خانواده تاکید میشود. این نوع جریان سازیها برای ما جذاب است و باید در این باره مطالعات دقیقی داشته باشیم.
فردگرایی در این انیمیشن خیلی زیاد است و میشود آن را نقد کرد. اما در انیمیشن میتوان آرزوها را ساخت و به عینیت رساند تا مردم با تماشای آن برای آینده و برای به عینیت رساندن آرزوهایشان انگیزه بگیرند. یعنی اگر ما میتوانستیم بر مبنای ارزشهای خودمان تولیداتی داشته باشیم که بتواند آینده را روشن کند و موتور محرک جامعه باشد برد بزرگی را به دست میآوردیم. مفاهیمی که غربیها با تلاش به دست میآورند ما به راحتی در دست داریم چرا که از کتب دینی، ادبی و معرفتی بهره مندیم اما ما متاسفانه کم کاری میکنیم.
آقای سادات در ادامه گفت: پایه این انیمیشن مباحث روانشناسی و رشد کودک است. بعضی نکات آن عمیق است و خیلی جالب است که اینقدر به جزییات نیز پرداخته اند. محوریت این انیمیشن بر سه بحث میچرخید. یکی موضوع فانتزی و تخیل و رویا و خلاقیت است که تم اصلی داستان هم همین است. محوریت بعدی موضوع ترس و مقابله با آن در دوران کودکی است که یکی از مسائل شایع در دوران کودکی است مخصوصا در دوره ای که ما در آن زندگی میکنیم، یعنی دوران کرونا. محور دیگر، موضوع خودباوری بود که کودک باید خودش را باور کند و خودش برای تغییر باید اقدام کند که آقای کاوه هم به این اشاره کردند که فرهنگ ما پر از مضامین اینچنینی است که ما نتوانسته ایم از آنها آنچنان استفاده کنیم.
یکی از مباحث جذاب این انیمیشن بحث همراهی پدرومادر بود. این همراهی مادر با خلاقیت و رویاپردازی دخترشان، خیلی جالب بود که به خانوادهها کمک میکرد.
بچهها از سن ۳ سالگی وارد تخیل پروری میشوند و این تخیل پر و بال پیدا میکند و حتی بعضیها به سمت ساختن دوست خیالی میروند. مرز بین خیال و واقعیت باید حفظ شود و اگر این مرز حفظ نشود نگران کننده است. اگر این مرز را حفظ کنیم، تخیل به کودک کمک میکند. همراهی مادر با فرزند در این انیمیشن باعث میشد که مرز رویا و واقعیت حفظ شود و کودک غرق در تخیل نشود. بعضی وقتها مصرف رسانهای غیر معقول باعث میشود این مرز از بین برود چرا که برخی خانوادهها ترجیح میدهند کودک با انیمیشنها به صورت افراطی سرگرم شوند و با او همراهی نمیکنند.
آقای کاوه درباره اینکه چرا انیمیشن فانتزی ایرانی زیاد نداریم گفت: ما هم در ساخت انیمیشن در ابتدای راه هستیم و میزان کار زیادی را انجام نداده ایم و هم اینکه سازمانهایی که سفارش کار میدهند فضای متفاوتی را دنبال میکنند و در این موارد کمحوصله هستند البته اگر این روند را با تاریخ انیمیشن جهان هم مقایسه کنیم میبینیم که روندی طبیعی است.
در ادامه کارشناسان و خانوادهها با عکسالعملهای فرزندانشان بعد از تماشای انیمیشن پرداختند و بیان کردند که فرزندان بعد از تماشا به سمت انجام بازیهای مهیج پرداخته اند که نشان از تاثیر این انیمیشن انگیزشی بر آنان داشته است.