کتاب هفت عادت مردمان موثر، مشهور ترین اثر استفان کاوی است که به 28 زبان ترجمه شده و بیش از 15 میلیون نسخه در سراسر دنیا فروش داشته است.
این کتاب از دسته کتاب های خود یاری است و مهم ترین تفاوت آن با سایر آثار مربوط به این حوزه توجه و مبنا قرار دادن راهکارهای واقعی و علمی برای رسیدن به موفقیت است.
برخی اعتقاد دارند که هر فردی اگر اصول کلی زندگی، روانشناسی، رفتار و ارتباطات را یاد بگیرد و با خواسته ها، انتظارات، اهداف، نقاط قوت و ضعف خویش تطبیق دهد به احتمال زیاد می تواند زندگی موفق تری را تجربه کند.
در اغلب کتاب های خودیاری، خواننده به مشارکت، تمرین، فکر کردن، خلوت کردن با خود، هدف گذاری و ارزیابی پیشرفت تشویق می شود.
به طور خلاصه در این کتاب ها به خواننده یادآوری می شود که اولین کسی که می تواند زندگی اورا بهتر کند، خود اوست.
کاوی معتقد است قانون کاشت، داشت و برداشت همواره صادف است، بنابراین می توان دانه های رشد، پیشرفت و موفقیت را کاشته و از آنها نگهداری کرد.
این کتاب راه حل میانبری برای رسیدن به موفقیت ندارد بلکه بر تغییرات ریشه ای و عمیق در فرد تمرکز دارد.
نکته اول : برای تغییر بر روی شخصیت تان تمرکز کنید و نه رفتارهایتان.
به طور کلی دو مسیر برای اصلاح و تغییر زندگی تان وجود دارد :
1- تمرکز بر رفتارهایتان
2- تمرکز بر روی شخصیت و عادت هایتان
در گام اول برای تغییر در زندگی تان، باید رفتارهایتان را تغییر دهید. برای مثال از تکنیک هایی مانند فن بیان و یا مدیریت زمان استفاده می کنید تا رفتارهایتان را با کیفیت بهتری انجام دهید. از سوی دیگر شما می توانید کمی عمیق تر به مسئله نگاه کنید و برای دستیابی به موفقیت بر روی عادت بنیادی و سیستم های اعتقادی که شخصیت و چشم انداز شما را در این دنیا شکل می دهند، تمرکز کنید.
نکته دوم : پارادایم شخصی خود را بازبینی کنید.
کار کردن روی شخصیت به معنای همسان کردن پارادایم های شخصی با اصول جهانی می باشد.
پارادایم عینکی است که بوسیله آن دنیا را تماشا می کنیم. پارادایم برای یک فرد، چارچوب فکری و فرهنگی اوست که از طریق آ« واقعیت پیرامون را تحلیل و توصیف می کند. پارادایم شامل اصول بنیادین هر فرد است که شخصیت او را می سازد.
عادت هایی که در ذهن ما شکل گرفته و رفتارهایمان از آن نشات می گیرد، مستقیما تحت تاثیر پارادایم هایی است که در ذهن مان نقش بسته است.
اگر بخواهید بر عادات ریشه دار خود غلبه کنید، شما باید پارادایم های فکری خود را بشناسید.
عادت اول : تبر را تیز کن ( باز سازی خویشتن )
اگر کل روز را به بریدن تنه درخت مشغول هستید و زمانی برای تیز کردن اره پیدا نمی کنید، باید بدانید یک جای کار به صورت اساسی مشکل دارد.
برای تاثیر گذار بودن مراقبت کردن از منابع اساسی خود بسیار حیاتی است. این منابع نیرو و انرژی خودتان است که می تواند بزرگترین سرمایه زندگی تان باشد از این رو باید به طور پیوسته مورد بازسازی و بهبود قرار گیرید.
داشتن سلامت اجتماعی و احساسی پایدار نیز بر همین منوال است. برای این کار باید تا می توانید روابط مثبت اجتماعی بر قرار کرده و هیچ گاه از نیازهای اجتماعی خود غافل نشوید.
از سوی دیگر سلامت معنوی کمک شایانی توجهی به پایدار بودن اثر بخشی شما خواهد کرد. منظور از سلامت معنوی می تواند دعا کردن و انجام مدیتیشن باشد.
عادت دوم : کنشگر باشید و کنترل زندگیتان را به دست بگیرید.
در وجود هر یک از ما نیازی وجود دارد که ما را ترغیب می کند بر دنیای اطراف خود تاثیر بگذاریم یا به عبارتی دیگر انسانی کنشگر باشیم. این نیاز همان عامل تمایز ما نسب به حیوانات است. ما توانایی تفکر و تامل قبل از واکنش نشان دادن به یک محرک را داریم. ما توانایی نظاره کردن خود و عملکردمان را از بیرون داریم. این توانایی به ما اجازه می دهد که در مورد واکنش خود نسبت به تاثیرات بیرونی تصمیم بگیریم. این معنا کنشگر بودن است.
عادت سوم : قبل از انجام هر کاری، از ابتدا تا انتهایش را در ذهنتان ترسیم کنید.
برای رسیدن به اهداقتان باید قبل از انجام هر کاری نتیجه ی آن را تا جایی که می توانید واضح تصور کنید. تمام فعالیت ها در واقع دوبار انجام می شوند. بار اول هنگامی که ما آن کار را به صورت ذهنی تصور می کنیم و بار دوم زمانی است که آن را انجام می دهیم. هر چه این تصور ذهنی دقیق تر و واقع بینانه تر باشد، اجزای آن کار نیز بهتر پیش می رود و در نهایت نتیجه بهتری نیز خواهد داشت.
تصویر ذهنی باید تا جایی که می تواند واقعی و پیوسته باشد تصویری که دقیقا نمایانگر چیزی باشد که قرار است به آن دست پیدا کنید.شما باید نحوه ی هدف گرفتن تیر و کمان را تجسم کنید تا بتوانید تیر را درست به قلب هدف بزنید.
اگر می خواهید به چیزی دست پیدا کنید باید اهداق بلند مدت و برگه ماموریت در ذهن داشته باشید.
عادت چهارم : برای تاثیرگذاری ابتدا کارهای مهمتر را انجام دهید.
این اصل کوچک را همواره به خاطر داشته باشید : اول کارهای مهم تر، اول کارهای مهم تر یعنی اولویت بندی دقیق بدین صورت که ابتدا کارهای مهم تر انجام می شوند و کارهایی که اهمیت کمتری دارند کنار گذاشته خواهند شد تا در زمان مناسب تری به آن ها بپردازیم.
عادت پنجم : برد - برد فکر کنید.
پارادایم فکر غالب مردم بر اساس الگوی برنده برنده شکل گرفته است. آن ها هر موقعیتی را به شکل یک رقابت و دیگران را رقیب خود در جنگی بر سر بزرگ ترین قسمت از کیک فرض می کنند. ذهنیت برد - برد یا برنده - برنده آن ذهنیتی است که همیشه در تلاش است تا راه حلی در خور سلایق و خواسته های همهی طرفین معامله پیدا کند.
عادت ششم : برای تاثیرگذاری، ابتدا لازم است که درک کنید، سپس انتظار درک شدن داشته باشید.
اگر می خواهید با دیگران خوب باشید و به عنوان یک شنونده و مشاور خوب مورد احترام واقع شوید باید توانایی دلسوزانه گوش دادن را در خود تقویت کنید.
عادت هفتم : با گشاده رویی و احترام با دیگران همکاری کنید تا سینرژی ایجاد شود.
منظورمان از سینجری این است که چند منبع یا چند ظرفیت در کنار هم قرار گرفته ان و منبع جدیدی ایجاد شده است که براتر از حاصل جمع منابع یا ظرفیت هاست.
ایجاد سینرژی با دیگران یعنی ارزش نهادن بر تفاوت ها و بی پرده بودن با یکدیگر. هر کدام از ما دنیا را از منظر خود می بینیم و توانایی هایی به خصوص داریم. با ایجاد سینرژی می توانیم ضعف های فردی را پوشش دهیم و به منافع بزرگتری برسیم.
جهت کسب این عادت شما باید تقابل های خود را به صورت یک ماجراجویی ببینید و نتایج آن را با فراغ بال بپذیرید. چنین کاری نیازمند اعتماد به هر فرد برای انجام وظایف خود است و همچنین این که ایمان داشته باشید که نتایج یک کار گروهی بهتر از نتیجه به دست آمده از انجام کار توسط تک تک افراد است.
https://taaghche.com/subscription
https://fidibo.com/category/audiobook?sorting=bestseller
پایان